یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین مجموعههای دنیای بازی، Diablo، در سال گذشته چهارمین نسخه خود را با استقبالی بزرگ عرضه کرد و موفق شد در بازه زمانی کمی بیش از یک سال به سوددهی یک میلیارد دلاری برسد. اما در عین حال، طرفداران قدیمی این سری احساس خوبی نسبت به حالتی که بازی عرضه شد، نداشتند.
حال پس از یک سال از عرضه بازی Diablo 4 ، در کنار عرضه فصل ششم بازی، اولین بسته الحاقی به نام Vessel of Hatred نیز عرضه شد. حتی اگر شما در ابتدا بزرگترین هوادار Diablo 4 نبودهاید، با تحولات این بازی در سال گذشته، بازی چیزهای زیادی برای عرضه به شما خواهد داشت. در ادامه با کریتیکلرنر همراه باشید تا به بررسی بسته الحاقی Vessel of Hatred و تغییرات متعدد این بازی از زمان عرضه بپردازیم.
خیر و شر؟
این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین، و پس از 60 ساعت تجربه بازی در پلتفرم PC انجام شده است.
داستان اصلی بازی Diablo 4 دقیقاً چیزی است که شما از این سری انتظار دارید. در دنیای Sanctuary چیزی به اسم خوب و بد معنی ندارد؛ خیر و شر هیچوقت صفر و یک نیستند، سیاه و سفیدی وجود ندارد، بلکه همه چیز خاکستری است!
داستان بازی 50 سال پس از دیابلو 3 و نابودی نیمی از انسانیت توسط فرشتهها، با کاراکتر ما شروع میشود. یک مسافر سرگردان در دنیای Sanctuary در شبی طوفانی به روستایی کوچک پناه میبرد، اما مانند هر چیز دیگری در این دنیا، این روستا آن چیزی نیست که به نظر میرسد. روستا توسط فرقهای که به پرستش اهریمن Lilith میپردازند، اداره میشود. در این روستا به ما خون لیلیث خورانده میشود تا برای قربانی شدن آماده شویم و این به یکی از اصلیترین نکتههای داستان تبدیل میشود: ارتباط خونی با لیلیث!
طرفداران پر و پا قرص سری با لیلیث به خوبی آشنا هستند. لیلیث مادر و خالق دنیای Sanctuary و انسانیت در سری بوده؛ دنیایی که اهریمن، لیلیث به همراه فرشته مقرب، Inarius برای فرار و آسایش از جنگ بین بهشت و جهنم به وجود آوردند. ما هیچوقت در سری به صورت فیزیکی با پدر و مادر این دنیا برخورد مستقیم نداشتیم، اما با Diablo IVهمه چیز تغییر کرد.
در این بازی، پدر و مادر انسانیت به دنیایی که خلق کردهاند برگشتهاند، اما به دلایل کاملاً متفاوت: ایناریوس به دنبال رستگاری و بازگشت به جایگاه خود به عنوان یک فرشته است و لیلیث به دنبال بازپسگیری Sanctuary و جمع کردن پیروان برای جنگ با بهشت و جهنم است.
متأسفانه داستان از این بیشتر نیست؛ نبردی بین آسمانها و زمین که در آن فقط انسانها بازندهاند. در پایان داستان اصلی بازی، یکی از همراهان شما، دختری به اسم Neyrelle ، روح شیطان بزرگ Mephisto را در سنگی زندانی کرده و فرار میکند تا آن را نابود کند.
در پایان داستان اصلی، شما میتوانید ضربههایی که لایو سرویس بودن بازی به داستان میزند را به خوبی مشاهده کنید. همه پایانها در خدمت این تصمیمات تجاری بوده و اگر شما به دنبال یک داستان ارضاکننده هستید، شاید این بازی برای شما نباشد.
پایان معلق پشت پایان معلق
بسته الحاقی Vessel of Hatred درست از همانجایی که داستان اصلی بازی به پایان رسید، آغاز میشود. Neyrelle که با سنگ حاوی روح Mephisto فرار کرده بود، به منطقهای به نام تورجان یا Nahantu پناه میبرد، جایی که قبلاً توسط پیروان لیلیث مورد استفاده قرار میگرفت.
در این بسته الحاقی، ما به عنوان بازیکن باید به تعقیب Neyrelle بپردازیم تا از نابود شدن یا آزاد شدن Mephisto جلوگیری کنیم. منطقه تورجان، که محل اصلی وقایع این بسته الحاقی است، با فرهنگ و معماری Aztec الهام گرفته شده است. این منطقه نه تنها با داستانهای جدید و رازهای پنهان پر شده، بلکه تهدیدهای جدیدی نیز در آن وجود دارد که بازیکنان باید با آنها مواجه شوند.
کسانی که داستان سری Diablo را دنبال میکنند، میدانند که Mephisto یکی از شیاطین اصلی و قدرتمند این دنیاست و هر اتفاقی که برای او بیفتد، میتواند پیامدهای بزرگی برای دنیای Sanctuary داشته باشد. این بسته الحاقی به نظر میرسد قصد دارد یکی از پایانهای معلق داستان اصلی را به سرانجام برساند و در عین حال، داستانهای جدیدی را نیز آغاز کند.
با وجود استقبال گسترده از بسته الحاقی بازی Vessel of Hatred، محتوای داستانی آن نتوانسته انتظارات را برآورده کند. این بسته الحاقی که حدود ده ساعت محتوای اصلی دارد، از نظر روایی دچار مشکلات قابل توجهی است. درست در لحظهای که روایت داستانی شروع به اوجگیری میکند، به شکلی نامتعارف و شتابزده به پایان میرسد و بازیکنان را با یک پایان معلق دیگر تنها میگذارد.
نکته قابل تأمل دیگر، غیبت چشمگیر شخصیتهای کلیدی داستان اصلی است. به نظر میرسد تصمیمگیرندگان ترجیح دادهاند این شخصیتها را برای بستههای الحاقی آینده نگه دارند؛ رویکردی که نشان میدهد منافع تجاری بر تجربه روایی یکپارچه اولویت دارد. این تصمیم موجب شده بازیکنانی که به دنبال ادامه منطقی داستان اصلی بودند، با تجربهای ناقص و ناامیدکننده مواجه شوند.
این رویکرد تکه تکه به روایت داستان، که در راستای فروش بستههای الحاقی بیشتر طراحی شده، تأثیر منفی قابل توجهی بر تجربه این بسته الحاقی گذاشته و اعتبار بخش داستانی مجموعه را تا حدی زیر سؤال میبرد.
روشن است که داستان این سری دارد قربانی Live service بودن این نسخه میشود و اینطور که به نظر میرسد پایان قانع کننده ای برای این داستان در آینده ای نزدیک نیست.
اکشن نقشآفرینی به کمال رسیده
زمانی که به ژانر اکشن نقشآفرینی فکر میکنید، ذهن ناخودآگاه به سمت دیابلو میرود و خبر خوب این است که گیمپلی دیابلو 4 بهتر و کامل تر از همیشه است. در ساعت ها تجربه من از بازی، حتی لحظه ای به ذهن من خطور نکرد که دیابلو 4 از نظر گیم پلی کاستیای دارد، و این یک ویزگی مهم برای بازیای از این جنس است، بازی که شما ساعتها و ساعتها در آن زمان خود را میگذرانید باید یک تجربه هموار و لذت بخش باشد و خوشبختانه دیابلو 4 نسخه تکامل یافته تمام عناوین پیشین است بدون هیچگونه نقص آشکار.
از مدت عرضه تا به امروز بلیزارد تلاش های فراوانی برای بهبود تجربه بازی کرده و دیگر از لگهای طاقت فرسای گیمپلی خبری نیست و در حال حاظر یک تجربه لذت بخش و هموار در دسترس شماست.
«لوت، لوت و باز هم لوت»
خواه یا ناخواه، در یک بازی اکشن نقشآفرینی، کانون اصلی توجه «لوت» است، و اگر شما فقط به دنبال یک چرخه رضایتبخش دستیابی به لوت (Loot) هستید، دیابلو 4 یک بازی نزدیک به بینقص است.
شما میتوانید ساعتها به دنبال لباس و اسلحه مناسب برای بیلد خود باشید و بعد از ساعتها کِشت و فارم (Farm)، احساس کنید که فقط چند دقیقه گذشته است. انتخابهای بیحد و اندازه دیابلو 4، دنیای خاکستری Sanctuary را تبدیل به یک بهشت برای دوستداران Build Crafting میکند. چه شما یک پیرو و چه نوآور در این زمینه باشید، دیابلو 4 چیزی برای ارائه به شما دارد.
با داشتن شش کلاس در اختیار بازیکن، دنیای Sanctuary زمین بازی شماست و هیچ محدودیتی غیر از خلاقیت شما نمیتواند جلویتان را بگیرد.
طلوع یک قدرت نو
در میان تمام تغییرات و اضافات بسته الحاقی Vessel of Hatred، شاید هیچکدام به اندازه معرفی کلاس Spiritbor تأثیرگذار نبوده است. این کلاس جدید که با الهام از فرهنگهای باستانی و جادوی روح طراحی شده، نه تنها گزینههای جدیدی برای سبک بازی ارائه میدهد، بلکه مفهوم شخصیسازی در دیابلو را به سطح جدیدی ارتقا میدهد.
قدرت این کلاس از ارتباط عمیق با ارواح حیوانات سرچشمه میگیرد. چهار روح قدرتمند گوریل، جگوار، عقاب و هزارپا هر کدام مسیر منحصر به فردی برای قلبه به بازی ارائه میدهند. اما نکته اصلی اینجاست که این قدرتها در قالبهای از پیش تعیین شده محدود نمیشوند.
برخلاف کلاسهای سنتی دیابلو که معمولاً مسیر مشخصی برای پیشرفت دارند، Spiritborn به بازیکنان آزادی عمل بیسابقهای میدهد. شما میتوانید قدرت دفاعی گوریل را با چابکی جگوار ترکیب کنید، یا تحرک عقاب را با قدرت مسموم کننده هزارپا همراه سازید. این آزادی عمل باعث میشود هر بازیکن بتواند سبک منحصر به فرد خود را خلق کند.
شاید مهمترین ویژگی این کلاس، توانایی سازگاری سریع آن با شرایط مختلف است. در حالی که تغییر سبک بازی در کلاسهای دیگر معمولاً نیازمند ایجاد شخصیت جدید است، Spiritborn به شما اجازه میدهد با تغییر مهارتها و تجهیزات، استراتژی خود را در لحظه تغییر دهید.
این انعطافپذیری البته به معنای سطحی بودن گزینهها نیست. هر یک از مسیرهای قدرت و عمق خاص خود را دارد و بازیکنان میتوانند در هر کدام به تخصص برسند. اما آزادی عمل در ترکیب این قدرتها، تجربهای منحصر به فردی خلق میکند که تا به حال در دنیای دیابلو سابقه نداشته است.
همراهانی برای ماجراجویی
یکی از مهمترین نوآوریهای بسته الحاقی Vessel of Hatred، معرفی سیستم مزدوران است. این مکانیک جدید به بازیکنان امکان میدهد شخصیتهای غیرقابل بازی (NPC) را به عنوان همراه در ماجراجوییهای خود به خدمت بگیرند، که تجربه بازی انفرادی را به تجربه بازی گروهی نزدیکتر میکند.
هر یک از این همراهان وفادار داستان منحصر به فرد خود را دارند که از طریق مأموریتهای معرفی آنها روایت میشود.
نکته قابل توجه در مورد این سیستم، پیشرفت تدریجی همراهان است. هر چه زمان بیشتری را با آنها سپری کنید، تجربه بیشتری کسب میکنند که منجر به باز شدن قابلیتهای جدید و تکامل گیمپلی آنان میشود. این سیستم پیشرفت باعث میشود رابطه بازیکن با همراهان خود در طول زمان عمیقتر شده و انگیزه بیشتری برای همراهی با آنها داشته باشد.
این مکانیک جدید نه تنها تجربه تکنفره بازی را غنیتر میکند، بلکه لایه جدیدی از عمق استراتژیک به گیمپلی میافزاید، زیرا انتخاب همراه مناسب میتواند تأثیر قابل توجهی بر موفقیت در شما داشته باشد
سردرگمی آشنا
یکی از بزرگترین انتقاداتی که همواره متوجه بازیهای سرویسمحور بوده، عدم ارائه یک پایان واضح و قانعکننده برای بازیکنان است. متأسفانه، Diablo 4 نیز از این قاعده مستثنی نیست. با وجود تمام پیشرفتها و نوآوریهایی که در گیمپلی و داستان بازی دیده میشود، بازیکنان پس از اتمام کمپین اصلی و تجربه محتوای بسته الحاقی Vessel of Hatred با یک خلأ آشکار مواجه میشوند: نبود یک Endgame شفاف و هدایتکننده.
تنها گزینه ملموس
تنها بخش Endgame واقعی و مشخصی که Diablo 4 ارائه میدهد، The Pitاست. این فعالیت بهعنوان یک محتوای چالشبرانگیز طراحی شده که بازیکنان را وادار به مقابله با دشمنانی قدرتمندتر و دریافت لوتهای ارزشمندتر میکند. در نگاه اول، این محتوا جذاب به نظر میرسد؛ اما مشکل زمانی آشکار میشود که The Pit بهعنوان تنها فعالیت جدی در انتهای بازی باقی میماند.
گرچه طراحی این فعالیت مبتنی بر چالش و مهارت است، اما بسیاری از بازیکنان آن را ناکافی و تکراری میدانند. پس از چند بار تجربه، حس تازگی از بین میرود و فقدان تنوع باعث میشود بازیکنان انگیزه کافی برای ادامه نداشته باشند.
جای خالی تنوع و هدف
مشکل اصلی Diablo 4 در Endgame این است که هیچ مسیر مشخصی برای بازیکنان ارائه نمیدهد. بسیاری از بازیهای همسبک مانند Path of Exile یا حتی نسخه سوم Diablo از سیستمهایی مانند نقشهبرداری (Mapping) یا سیستمهای لیگمحور استفاده میکنند تا بازیکنان را دائماً درگیر نگه دارند. در مقابل، Diablo 4 تنها به فعالیتهایی مثل Nightmare Dungeon ، Helltide و World Bosse تکیه میکند که پس از مدتی تکراری میشوند.
بازیکنان در طول تجربه Endgame احساس میکنند که به جای هدف مشخص، صرفاً در حال دویدن در یک چرخه بیپایان برای جمعآوری لوت هستند. این حس از نبود مأموریتها یا رویدادهایی که پایان مشخصی داشته باشند، نشأت میگیرد.
پتانسیلهای از دسترفته
یکی از امیدهای بزرگ بازیکنان پس از عرضه Vessel of Hatred این بود که بسته الحاقی راهی جدید برای گسترش محتوای Endgame ارائه دهد؛ اما متأسفانه این بسته نیز به جای تقویت Endgame، بیشتر به ادامه ناقص داستان و ارائه محتوای محدود پرداخت. سیستمهایی مثل مزدوران و کلاس جدید Spiritborn پتانسیل بالایی برای ایجاد انگیزه بلندمدت داشتند اما به شکلی محدود پیادهسازی شدهاند.
ارگ تاریک: روزنهای از امید در میان کمبود محتوای پایانبازی
پایانبازی دیابلو 4، از زمان عرضه، همواره به عنوان یکی از نقاط ضعف اصلی بازی شناخته شده است. با وجود فعالیتهایی مانند سیاهچالهای کابوس (Nightmare Dungeons) و نبرد به Uber Lilith، بسیاری از بازیکنان این محتوا را یا بیش از حد تکراری و یا فاقد عمق دانستهاند. عدم وجود تنوع و اهداف هیجانانگیز برای بازیکنان، باعث شده بود پایانبازی نتواند تجربهای پایدار و رضایتبخش ارائه دهد.
ارگ تاریک (Dark Citade) lاین چرخه یکنواخت را شکسته و نوری از امید برای آینده پایانبازی دیابلو 4 روشن کرده است. این فعالیت چندنفره، با الهام از سبک Raid هیجان و چالش جدیدی به بازی آورده، بلکه نشاندهنده جهتی مثبت برای توسعه محتوای پایانبازی است..
در مقایسه با محتوای پیشین، ارگ تاریک یک تجربه متفاوت و به مراتب عمیقتر ارائه میدهد. تقسیم تیم به دو واقعیت، نیاز به همکاری برای شکستن سپر ایمنی باسها، و طراحی چندین بال با چالشهای منحصر به فرد، این فعالیت را به پویاترین و سرگرمکنندهترین بخش از پایانبازی تبدیل کرده است. این مکانیکها، هرچند هنوز در مرحلهای ابتدایی هستند، اما ثابت کردهاند که پایانبازی دیابلو 4 پتانسیل بالایی برای بهبود و گسترش دارد.
اگرچه هنوز مشکلاتی وجود دارد، مانند سادگی نسبی برخی از مکانیکها که امکان پیشرفت را محدود کردهاند، اما ارگ تاریک نشان میدهد که بلیزارد به انتقادات بازیکنان گوش داده و در حال تلاش برای ایجاد محتوای پایانبازی عمیقتر و چالشبرانگیزتر است. این تجربه نه تنها به عنوان یک محتوای هیجانانگیز عمل میکند، بلکه امیدی برای آیندهای بهتر در محتوای پایانبازی دیابلو 4 است. ارگ تاریک نویددهنده این است که دیابلو 4 هنوز چیزهای زیادی برای ارائه دارد و بازیکنان میتوانند انتظار تجربهای غنیتر و متنوعتر در بستههای الحاقی آینده داشته باشند..
گذشتهای پرابهام، آیندهای امیدوارکننده
دیابلو4 از زمان عرضه خود با چالشهای متعددی مواجه بوده است. در حالی که گیمپلی قوی، طراحی خیرهکننده، و سیستم لوت بینقص آن توانست طرفداران جدیدی را جذب کند، کمبود انسجام داستانی، پایانبازی یکنواخت، و تصمیمات تجاری مشهود، تجربه کلی بازی را برای بسیاری از هواداران قدیمی خدشهدار کرد.
با این حال، بسته الحاقیVessel of Hatred با ارائه محتوای تازه مانند ارگ تاریک و کلاس Spiritborn نشان داد که بلیزارد به بازخوردهای جامعه بازیکنان توجه دارد و در مسیر اصلاح و گسترش بازی قدم برمیدارد. ارگ تاریک، به عنوان اولین فعالیت Raid محور سری، نه تنها استانداردهای جدیدی برای محتوای چندنفره تعریف کرد، بلکه به وضوح نشان داد که پتانسیل پایانبازی دیابلو 4 بسیار فراتر از آن چیزی است که تاکنون ارائه شده است. هرچند روایت این بسته نیز درگیر همان مشکلات گذشته است، نوآوریهای آن نشان میدهد که بلیزارد قادر به تغییر مسیر را است.
اگر این مسیر با تمرکز بر انسجام داستان و گسترش پایانبازی ادامه یابد، دیابلو میتواند جایگاه در خطر خود را به عنوان حاکم ژانر اکشن نقشآفرینی دوباره به دست آورد.