گروه خاصی از گیمرها همواره به دنبال تجربههایی سخت یا به اصطلاح خودشان «هاردکور» هستند و اولین نسخه Darkest dungeon درست همان چیزی بود که این دست از گیمرها به دنبال آن بودند؛ عنوانی با اقتصاد درون بازی غنی، مدیریت حساس منابع و سیستم مبارزه سختگیر. حالا اما نسخه دوم بازی منتشر شده است. با کریتیکلنز همراه باشید تا به نقد و بررسی بازی Darkest Dungeon 2 بپردازیم و این عنوان پیچیده و عمیق را زیر تیغ ببریم.
جنگجویان مضطرب
این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین، و پس از حدود 30 ساعت تجربه در پلتفرم Steam انجام شده است.
صورت مسئله
یکی از ویژگیهای خاص و جذاب نسخه اول بازی، طراحی هنری خاص و تاریک آن بود که در گستره دو بعدی صفحه نمایش جلوی چشمان مخاطب خودنمایی میکرد. در Darkest Dungeon 2 مدلها از دو بعدی به طرحهای سهبعدی تغییر پیدا کردهاند. به جای چند فریم ساده انیمیشن اینبار شاهد حرکت پیچیدهتر مدلها در زمان حمله و دفاع هستیم. به طور کلی میتوان اینگونه طرح کرد که نسخه دوم نسبت به اول ویژگیهای بصری پختهتری پیدا کرده است. این موضوع ابدا در انتقال فضایی که طرفداران این بازی به آن علاقه دارند لطمه نزده است، بلکه با توجه به بستر روایی بازی و پر رنگ شدن المان وحشت کیهانی لاوکرفت در Darkest dungeon 2 نسبت به فضای قرونوسطایی نسخه اول طراحیها و مدلها جذابتر و ظریفتر به نظر میرسند.
این فرنچایز به پیچیدگی و داشتن لیستهای بلند بالای قوانین، بافها و قابلیتها معروف است. این موضوع میتواند سد بلندی بین محتوای بازی و مخاطب ایجاد کند. همینطور هم هست. رابط کاربری در چنین عنوانی بسیار اهمیت پیدا میکند. سیستمی که باید اطلاعات مورد نیاز بازی را به صمع بازیکن برساند، باید با حداکثر هوشمندی طراحی شود. البته کار بسیار دشواری است. با توجه به این موارد، در نسخه اول با وجود موفقیت بازی، همچنان رابط کاربری بسیار شلوغ و گیج کننده بود و به راحتی بازیکنان تازهوارد را میترساند. در Darkest dungeon 2 همچنان این پیچیدگیها وجود دارد و مطمئن باشید بسیاری با دیدن بازی خواهند ترسید. اما با توجه به تغییراتی که در سیستم مبارزه اعمال شده و چند تصمیم خاص دیگر این امکان برای سازنده به وجود آمد تا رابط کاربری خود را تا حد بسیار زیادی ساده کند. در ادامه به تغییراتی که به آنها اشاره کردم خواهم پرداخت.
در بازی اول شما از پایگاه به سمت مناطق خاص میرفتید، دانجنها را پاکسازی میکردید و بازمیگشتید، اما در این عنوان جدید، شما و تیمتان همواره در حال سفر با کالسکه خود هستید. این کالسکه همان کالسکهای است که در عنوان اول شخصیتهای بازی به صورت تصادفی در آن ظاهر میشدند و بازیکن میتوانست، آنهایی که دوست دارد را انتخاب کند.
شما در این کالسکه حرکت میکنید و در مسیر خود به رویدادهای مختلف برمیخورید. این رویدادها صرفا مبارزه و باسفایت نیستند و سعی شده تا تنوع مناسبی برای بازیکن ارائه دهند. در نظر داشته باشید که از نظر روایی همان اهریمنانی که بازیکن در بازی اول با آنها میجنگید حالا در این بازی رها شدهاند و در مناطق مختلف آزاد میگردند و آشوب به پا میکنند. پس همان قهرمانان به جای اینکه در پایگاه بمانند با همان کالسکه خودشان سفر خود را برای از بین بردن اهریمنان آغاز کردهاند.
با اینکه Darkest dungeon 2 عنوانی نوبتی با ساختاری ساده است، اما روایت در آن قدرت مناسبی دارد و این موضوع که حتی به همین شکل ساده روایت دو بازی را به هم متصل کردند، نکته خوبی است.
محیطهای هر بخش و هر قسمت بازی تنوع بصری مناسبی دارند و به خوبی حس و حال دلهرهآور مدنظر سازنده را منتقل میکنند. انیمیشن کالسکه که حرکت آن تا حدی در اختیار بازیکن است و همینطور ساختمان و خرابههای هر منطقه بسیار جذاب است.
مبارزه در بازی Darkest Dungeon 2
همانطور که پیشتر به آن اشاره کردم، سیستم مبارزه در نسخه جدید Darkest dungeon تغییر نسبتا اساسی کرده است. به جای متغیرهای دقت (Accuracy) و جاخالی (Dodge) و درصدهای مختلف اینبار از سیتم توکن استفاده شده است. در عنوان قبلی اینکه شخصیت شما به دشمن ضربه بزند به این صورت بود که درصد جاخالی دشمن از دقت شما کم میشد و به قولی بعد از این تفریق تاس ریخته میشد. به زبان سادهتر درصد شما اگر ۵۰ درصد بود بعد از تفریق به ۴۰ درصد میرسید و زدن یا نزدن شما مشخص میشد. این موضوع سیستم مبارزه بازی اول را خراب نمیکند و سیستم بازی اول همچنان جذاب و عمیق است، اما در حفظ تعادل بین عاملیت بازیکن و شانسی بودن رویدادها، کار را خراب میکرد. از طرف دیگر موجب میشد تا بسیاری بافهای درصد دقت و جاخالی که سبب پیچیدهتر شدن مبارزه میشد به وجود آیند.
در Darkest Dungeon 2 این سیستم تا حد زیادی جای خودش را به سیستم توکن داده است، به این معنا که بافها به جای اینکه چندین نوبت روی شما بمانند، صرفا با یک علامت توکن که زیر تصویر قهرمان، نشان داده میشوند. و بعد از استفاده شدن از بین میروند تا زمانی که توکن جدید استفاده کنید. مسلما همچنان درصد در بازی وجود دارد، اما به جای اینکه محاصبهها را بسط دهند، آنها را محدود کردند تا بیشتر قابل مدیریت باشند. کریت زدن همچنان شانسی است و به درصد مربوط است، اما با توکن کریت میتوانید آن را به خوبی کنترل کنید.
این توکنها در وهله نخست به بافهای مثبت و منفی تقسیم میشوند. یک توکن میتواند دمیج حمله بعدی شما را افزایش دهد و توکن دیگر شخصیت شما را کور کند. توکنها خیلی ساده اما کارآمد به ترتیب با رنگ طلایی برای بافهای مثبت و آبی برای بافهای منفی مشخص شدهاند. با اینکه همانطور که از معنی مثبت و منفی برمیآید، مثبتها به شما کمک میکند و منفیها مانعی سر راه شما خواهند بود، اما داشتن باف منفی میتواند بخشی از استراتژی شما برای پیشبرد مبارزه باشد. مثال ساده این موضوع تانت کردن است، توکن این باف، آبی است، اما همانطور که میدانید اگر تانک تیم شما باف منفی تانت را داشته باشد، به این معنا است که دیگر اعضای تیم شما برای مدت مشخص در امان هستند.
یکی از مواردی که گیمپلی بازی را خصوصا برای بخش ابتدایی بازی که ابزارهای شما محدود است، مواجه با بافهای منفی سوختن، مصمومیت و خونریزی است. این موارد هر نوبت میزان مشخصی بر اساس مقاومت شخصیتهای تیم، از میزان سلامتی آنها میکاهند. در این بخش از بازی روشهای مواجه با این موارد بسیار پرهزینه هستند و به راحتی میتوانند حتی در مبارزات آغازین تیم شما را منهدم کند. اگر از همان اول کار یکی از ۴ شخصیت شما حتی به دلیلی احمقانه بمیرد کل این دور بازی شما محکوم به شکست است و بهتر است از ابتدا شروع کنید.
این موضوع و دیگر مواردی که در متن به آن اشاره میشود شاید ۳۰ ساعت اول تجربه بازی شما را بسیار طاقت فرسا کند و رانهای ابتدایی شما را تبدیل به گرایندهای آزار دهنده برای آزاد کردن تواناییهای جدید یا شخصیتهای جدید کند.
در کنار این موضوع علامت کمبو نیز به بازی اضافه شده است. به این معنا که اگر یکی از تواناییهای قهرمان اول این امکان را داشته باشد تا علامت کمبو روی دشمن بیاندازد، قهرمان دوم میتواند، اگر توانایی لازم را داشته باشد، از آن علامت استفاده کند و توانایی خود را بهینهتر استفاده کند. همین سیستم ساده سبب شده تا سیستم مبارزه و ارتباط بین قهرمانها منطقیتر و گیمپلی پویاتر شود.
همین ارتباط بین قهرمانها که به آن رسیدیم، باعث و بانی سیستم دیگری در بازی است. در Darkest Dungeon 2 بین قهرمانهای پارتی شما سیستم رابطه وجود دارد. با توجه به تصمیماتی که بازیکن در طی مبارزه و رویدادهای دیگر میگیرد، بعد از رسیدن به مسافرخانه و شب خوابیدن، به صورت احتمالی رابطهای بین افراد پارتی شما شکل میگیرد. این موارد عموما در ابتدا شامل حسادت و نفرت آغاز میشود و به احترام و اعتماد تغییر میکنند. این کلید واژهها به طور مستقیم روی یکی از تواناییهای اعضای پارتی تاثیر میگذارد و در طول مبارزه میزان استرس اعضا را مشخص میکند.
همانطور که تا اینجا مشخص شد، Darkest Dungeon 2 بسیار پیچیده و با جزییات است و قصد ندارم در این مطلب به آموزش بازی بپردازم، پس موضوع را به این نقطه میرسانم که سازنده در این نسخه خیلی بهینه توانسته در مرز بین شانس و عاملیت بازیکن بماند.
آسیاب سنگی
در این سیستم چیزی که بازی را پایین میکشد، گرایند با شدت و حدتی است که بازی از شما طلب میکند. خصوصا در بخش اول بازی بازیکن ابدا احساس پیشرفت نمیکند. حدودا بعد از ۱۰ ساعت بازی است که کم کم میتوان متوجه پیشرفت شد. اول اینکه اگر مثل من زیاد نسخه اول را بازی نکرده باشید، همه چیز برای شما تازگی خواهد داشت و بازی بدون مکث از همان ابتدا کلی اطلاعات روی سر شما میریزد. پس چند دور اول بازی عملا با آزمون خطا پیشخواهد رفت تا در این فاصله با مکانیکها و ویژگیها آشنا شوید. بعد از این دوره بار دیگر زمان لازم است که شخصیتهای قویتر و بهتر بازی باز کنید یا همان قبلیها را قویتر کنید، چرا که با همان شخصیتهای ابتدایی گذراندن اولین از چهار مرحله بازی بسیار دشوار است و بازیکنان معمولی از آن عاجز خواهند بود. در نتیجه بازی با توجه به حجم مطالب و با اینکه تا جایی که توانسته بازی را خوب توضیح داده، اما ۱۰ ساعت زمان خواهد برد تا شما مرحله اول را بگذرانید. گرایندی که از آن صحبت میکنم آنچنان بد نیست، چون مبارزهها همچنان جذاب هستند و با اینکه پیشرفت در روند بازی خود نمیبینید، اما همچنان متوجه خواهید شد که در حال یادگیری هستید.
نکته مهم دیگر آزاد کردن تواناییهای جدید برای قهرمانان شما است. در بخش خاصی از بازی شما میتوانید با گذراندن بخشی از گذشته قهرمان منتخب خود توانایی جدید او را باز کنید. اما در طول هر دور بازی در هر بخش از مرحله، اینکه به آن رویداد خاص برسید کاملا شانسی است. ممکن است در هر بخش یکی از این رویدادها را ببینید و همینطور ممکن از بعد از چندین دور بازی کردن تنها یکبار با این رویداد مهم مواجه شوید. این موضوع در گرایند بازی نیز تاثیر بسزایی دارد.
شوالیه سیاه
در مدتی که بازی Darkest Dungeon 2 منتشر شده است، یک بسته الحاقی در دسترس قرار گرفته است. با خریدن این بسته به قیمت ۵ دلار میتوانید بعد از گذراندن یک رویداد خاص در طول یک دور بازی خود شوالیهای مفقود را پیدا کنید و او را در صف نیروهای خود اضافه کنید. شیوه آزاد کردن این شخصیت جدید با ظاهر ساده است. فقط کافی است که در مسافرخانه در بخش آغازین هر یک از مراحل اصلی، کلاهخود او را به کالسکه خود آویزان کنید. با این نشانه در طول سفر خود، با دشمنان و رویدادهای مبارزهای خاصی مواجه میشوید. این رویدادها درجه سختی بالایی دارند و پیروزی در آنها نیازمند دقت عمل بالای بازیکن است. جدا از اینکه با استفاده از این کلاهخود شما به شخصیت جدید دست پیدا میکنید، عملکرد جالب دیگری نیز در پس آن نهفته است.
در بازیهای روگلایک بعد از چندین ساعت بازی رفته رفته مراحل یا بخشهای ابتدایی هر دور بازی کردن شما بسیار آسان میشود. این موضوع میتواند حوصلهسر بر شود. اما با استفاده از این آیتم ویژه در اولین مسافرخانه میتوانید بهره بیشتری از مراحل اول بازی ببرید؛ هم سرگرم شوید و هم احتمال گرفتن جوایز خود را بالا ببرید.
نقش شوالیه در پارتی شما، حمایتی است و بیشتر از اینکه دمیج بدهد، میتواند دیمیج تانک کند و در مقابل حملات دشمن استوار بایستد. او تنها قهرمانی است که به جای ۳ دور نیروهای دشمن را تانت کند و توجه حملات آنها را به خود جلب کند. از طرف دیگر با اینکه راهی برای پایین آوردن میزان استرس خود ندارد، به خوبی از پس هیل کردن خود برمیآید.
بعد از اینکه همه تواناییها و روشهای او را آزاد کردید، متوجه میشوید که در جعبه ابزار تواناییها او گستره بسیار متنوعی از تواناییها وجود دارد. اما نکتهای که بعد از سپری کردن چندین ساعت با این شخصیت به آن رسیدم، این است که بهترین شیوه استفاده از او در تیم خود به این شکل است که بر روی ۱ یا ۲ نقش برای او تمرکز کنید و همه تواناییهای او را براساس آن انتخاب کنید. چرا که او به همان راحتی که میتواند بازی شما را بهبود ببخشد، میتواند کل برنامه و استراتژی شما را خراب کند.
در نهایت میتوان اینگونه گفت که این شوالیه طراحی جدیدی ندارد و نسخهای بهبود یافته از شوالیه شماره اول بازی است. همچنان چندین شخصیت و توانایی در شماره یک وجود دارد که گمان میرود به این شماره جدید نیز اضافه شوند. به عنوان مخاطب این بازی نوبتی دشوار، بیشتر در انتظار اضافه شدن شخصیتها و تواناییهای جدید هستم.