در دنیای پرهیاهوی بازیهای استراتژی، کمتر عنوانی شهامت به خرج میدهد تا بازیکن را به جای نیروی شر بنشاند؛ عنوانی که در آن، قهرمانانِ نور، مزاحمانی بیش نیستند و هدف اصلی، چیزی جز گسترش تاریکی و فساد در چهار گوشه جهان نیست. سری Dungeons، از همان ابتدا با همین رویکرد سنتشکن و متفاوت، جایگاه ویژهای در دل طرفداران ژانرهای Dungeon Management و RTS برای خود دست و پا کرد. Dungeons 4، جدیدترین اثر Realmforge Studios و Kalypso Media، با بازگشتی باشکوه، نه تنها به ریشههای شیطانی این سری وفادار مانده، بلکه با افزودن المانهای جدید و گسترش مقیاس نبردها، تجربهای عمیقتر و صد البته شرورانهتر را به ارمغان آورده است. این بار، شر مطلق و دستیار وفادارش، تالیا، با ارتشی از موجودات پلید، قصد دارند تا یک بار دیگر بر دنیای بالا چیره شوند و قهرمانان خیر را به زانو درآورند. اما آیا این نسخه، به خصوص روی پلتفرم نینتندو سوییچ، توانسته است جاهطلبیهای پلید خود را به کمال برساند؟ در ادامه با کریتیکلنز همراه باشید تا این عنوان را جز به جز نقد و بررسی کنیم.
سلطه شیطانی در جیب شما
این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین و پس از حدود ۳۰ ساعت تجربه و در پلتفرم نینتندو سوییچ انجام شده است.
کمدی سیاه در خدمت شر مطلق
داستان Dungeons 4، ادامهای بر ماجراهای آشنای Absolute Evil و الف تاریک تالیا (Dark Elf Talya) از نسخه پیشین است. پس از وقایع Dungeons 3، این دو شخصیت شیطانی بازگشتهاند تا بار دیگر سلطه خود را بر دنیای روی زمین گسترش دهند و آن را آلوده به شر کنند. اما این بار، کوتولهها هم وارد معادله شدهاند؛ موجوداتی سرسخت که با چکشها و تبرهایشان، هم برای نیروهای خیر و هم برای شر مطلق، دردسرساز میشوند. روایت بازی، به لطف حضور راوی دوستداشتنی و طناز سری (Kevan Brighting)، که پیش از این در The Stanley Parable هم هنرنمایی کرده بود، به اوج خود میرسد. این راوی، با لحن کنایهآمیز و شوخطبعی بینظیرش، نه تنها وقایع را شرح میدهد، بلکه با شخصیتها، به خصوص تالیا، وارد بحث و جدل میشود و گاهی حتی به سایر آثار و استودیوهای مدیوم ویدئوگیم، طعنه میزند. این تعاملات، به قدری بامزه و هوشمندانه طراحی شدهاند که حتی در لحظات جدیتر هم، لبخند را بر لبان بازیکن میآورند و حسی از تازگی و سرگرمی به بازی اضافه میکنند.
با این حال، نباید انتظار یک داستان عمیق و پر پیچ و خم را از Dungeons 4 داشت. هدف اصلی داستان، بیشتر فراهم آوردن بستری مناسب برای گیمپلی و ارائه لحظات کمدی است. شخصیتپردازی، غالبا بر پایه کلیشههای طنزآمیز و اغراقآمیز بنا شده است. شر مطلق نماد یک ارباب شیطانی کلاسیک، و شاید هم کلیشهای، با غرور و خودبزرگبینی است، در حالی که تالیا، با وفاداری گاهوبیگاه و شوخیهایش با راوی، مکملی عالی برای اوست. قهرمانان خیر هم، اغلب به شکل کاریکاتوری از شوالیههای شجاع اما سادهلوح به تصویر کشیده میشوند که تنها هدفشان، نابودی شر است، بدون آنکه درکی از پیچیدگیهای آن داشته باشند. کوتولهها نیز، با سرسختی و حرصشان برای منابع، لایهای جدید و چالشبرانگیز به این ترکیب اضافه میکنند.
روایت بازی، با وجود سادگی، به خوبی پیش میرود و هر مرحله، اهداف جدیدی را برای بازیکن تعیین میکند. پیچشهای داستانی، اگرچه حماسی و غافلگیرکننده نیستند، اما به اندازه کافی جذاب هستند تا بازیکن را درگیر نگه دارند. دیالوگنویسی، به خصوص بین راوی و تالیا، نقطه قوت اصلی بخش داستانی است. این دیالوگها، با ارجاعات فراوان به فرهنگ عامه و بازیهای دیگر، حس طنز خاصی را به بازی میبخشند و آن را از یکنواختی نجات میدهند. در مجموع، داستان بازی Dungeons 4، یک کمدی سیاه سرگرمکننده است که با لحن غیرجدی و شوخطبعی بینظیرش، تجربهای منحصر به فرد را ارائه میدهد و به خوبی هدف خود را که ایجاد فضایی مفرح برای گسترش شر است، محقق میسازد.
مدیریت جهنم زیرزمینی و فتح دنیای بالا
بازی Dungeons 4، هسته اصلی گیمپلی خود را از نسخههای قبلی به ارث برده و آن را به شکلی هوشمندانه گسترش داده است. این بازی، ترکیبی از ژانرهای Dungeon Management و Real-Time Strategy (RTS) است که بازیکن را در دو جبهه متفاوت به چالش میکشد: مدیریت یک سیاهچال زیرزمینی و فرماندهی ارتشی قدرتمند در دنیای بالا.
در بخش مدیریت سیاهچال، بازیکن باید با کندن تونلها، ساخت اتاقهای مختلف (مانند خزانه، سربازخانه، اتاق آموزش و غیره)، و جذب موجودات شیطانی، یک پایگاه مستحکم برای شر مطلق ایجاد کند. هر موجود، نیازهای خاص خود را دارد؛ مثلاً Goblinها به غذا نیاز دارند، در حالی که شیاطین به اتاقهای خاصی برای استراحت احتیاج پیدا میکنند. مدیریت منابع، به خصوص طلا و “شرارت” (Evilness)، از اهمیت بالایی برخوردار است. “شرارت” واحدی است که برای ساخت و ارتقا بسیاری از ساختمانها و نیروها ضروری است و با گسترش سیاهچال و انجام اعمال شیطانی به دست میآید. سیستم اتوماسیون در مدیریت منابع، به بازیکن اجازه میدهد تا بیشتر بر روی جنبههای استراتژیک تمرکز کند، هرچند گاهی اوقات نیاز به دخالت دستی برای بهینهسازی آن وجود دارد.
اما جذابیت اصلی Dungeons 4، در تعادل بینظیر بین دو دنیای زیرین و رویین است. بازیکن میتواند نیروهای خود را از سیاهچال به دنیای بالا بفرستد تا به اهداف مختلفی مانند تصرف شهرها، نابودی ساختمانهای قهرمانان، یا مقابله با ارتشهای خیر بپردازد. این بخش، کاملا در سبک RTS انجام میشود؛ بازیکن باید نیروهای خود را به دقت فرماندهی کند، از قابلیتهای ویژه آنها بهره ببرد و استراتژیهای مناسبی برای مقابله با دشمنان متنوع به کار گیرد. تنوع نیروها در سه جناح Horde، Undead و Demons بسیار بالا است و هر کدام دارای نقاط قوت و ضعف و قابلیتهای منحصر به فرد خود هستند. نیروهای Horde در ساخت تلهها و دفاع تخصص دارند، Demons به جادوهای قدرتمند دسترسی دارند و Undeadها میتوانند مردگان را احیا کنند. انتخاب ترکیب مناسبی از این نیروها، کلید موفقیت در نبردهای چالشبرانگیز است.
ورود کوتولهها به بازی، لایه جدیدی به گیمپلی اضافه کرده است. این موجودات، نه تنها به عنوان دشمنان جدید در دنیای بالا ظاهر میشوند، بلکه در زیر زمین هم شروع به ساخت و ساز میکنند و فضای سیاهچال بازیکن را محدود میکنند. این امر، بازیکن را مجبور میکند تا استراتژیهای خود را برای مقابله با این مزاحمان جدید تغییر دهد. گرچه گوناگونی سازهها در عنوان Dungeons 4 چندان بالا نیست، اما برای ایجاد تنوع در گیمپلی بازی کافی است. هرچند شاید طرفداران آثار استراتژی که به دنبال سازههای بیشتر و تمرکز بالاتری روی المان شهرسازی هستند، تا حدی ناامید شوند.
در مورد پلتفرم نینتندو سوییچ، Dungeons 4 عملکرد قابل قبولی ارائه میدهد، اما طبیعتا با برخی افتها همراه است. کنترلها در هر دو حالت دستی و داک، به خوبی پیادهسازی شدهاند و کنترلها و رابط کاربری نیز برای صفحه کوچکتر سوییچ و استفاده از کنترلر، بهینه شده است. با این حال، در نبردهای بزرگ که تعداد زیادی نیرو روی صفحه حضور دارند، افت فریم کاملا محسوس است. این افت فریم، اگرچه بازی را غیرقابل بازی نمیکند، اما میتواند در لحظات حساس نبرد، کمی آزاردهنده باشد. با این وجود، قابلیت حمل سوییچ، تجربهای منحصر به فرد را برای مدیریت سیاهچال در هر زمان و مکانی فراهم میکند که برای طرفداران این ژانر، بسیار ارزشمند است. کمپین اصلی بازی حدود ۲۵ تا ۳۰ ساعت به طول میانجامد و نقشههای Skirmish نیز چالشهای فراوانی را برای ساعات بیشتری از بازی ارائه میدهند.
تاریک، زیبا، چشمنواز
Dungeons 4، به لحاظ بصری، سبک هنری کارتونی و اغراقآمیزی را دنبال میکند که به خوبی با لحن کمدی و غیرجدی بازی همخوانی دارد. طراحی شخصیتها، موجودات و ساختمانها، پر از جزئیات و با طنزی خاص همراه است که به دنیای بازی جان میبخشد. تالیا با ظاهر الف تاریکیاش و انواع موجودات شیطانی از گابلینهای کوچک و بامزه تا شیاطین عظیمالجثه، همگی با طراحیهای منحصر به فرد خود، در ذهن بازیکن ماندگار میشوند. محیطهای زیرزمینی سیاهچال، با تونلهای تاریک، اتاقهای پر از تله و سازههای شیطانی، حس یک قلمرو پلید را به خوبی القا میکنند. در مقابل، دنیای بالا، با مناظر سرسبز و شهرهای قهرمانان، تضاد جالبی با دنیای زیرین ایجاد میکند و به بازیکن حس فتح و گسترش تاریکی را میدهد.
اما وقتی صحبت از پلتفرم نینتندو سوییچ میشود، باید واقعبین بود. Dungeons 4، از نظر بصری، در سوییچ با افت کیفیت مواجه است. بافتها کمی سادهتر شدهاند، جزئیات کمتری در محیطها دیده میشود و افکتهای بصری نیز کاهش یافتهاند تا بازی بتواند بر روی سختافزار سوییچ اجرا شود. رزولوشن بازی چه در حالت داک و چه حالت دستی، پایینتر از نسخههای دیگر است و گاهی اوقات، لبهها کمی دندانهدار به نظر میرسند. با این حال، با توجه به ماهیت بازی که بیشتر بر مدیریت و استراتژی تمرکز دارد تا گرافیک واقعگرایانه، این تغییرات قابل قبول هستند. سبک هنری قوی بازی، به خوبی این کاستیها را پوشش میدهد و حتی با وجود کاهش کیفیت بصری محسوس، Dungeons 4 همچنان بر روی سوییچ زیبا به نظر میرسد و حس و حال خود را حفظ میکند. انیمیشنها روان هستند و به خوبی حرکات موجودات و تخریب ساختمانها را به تصویر میکشند. در مجموع، Dungeons 4 بر روی سوییچ، با وجود محدودیتهای سختافزاری، توانسته است یک تجربه بصری قابل قبول و جذاب را ارائه دهد که به خوبی با ماهیت طنزآمیز و استراتژیک بازی هماهنگ است.
سمفونی شرارت و طنز
در بازی Dungeons 4، بخش طراحی صدا، نقشی بسیار مهم و حیاتی در القای حس و حال شیطانی و طنزآمیز بازی ایفا میکند. موسیقی بازی، ترکیبی دلنشین از قطعات حماسی با سبکی شیطانی است که به خوبی با حال و هوای نبردهای RTS و مدیریت سیاهچال هماهنگ میشود. در لحظات پر تنش نبرد، موسیقی هیجانانگیز و کوبنده میشود، در حالی که در زمانهای آرامتر مدیریت سیاهچال، قطعاتی مرموز و جذاب به گوش میرسد. این تنوع، باعث میشود که موسیقی بازی هرگز خستهکننده نشود و همواره با اتفاقات درون بازی همگام باشد و به خوبی حس و حال موقعیتها را منتقل کند.
اما نقطه قوت اصلی بخش صوتی، بدون شک صداگذاری شخصیتها و به خصوص راوی بازی است. آقای Kevan Brighting، با صدای طنین انداز و لحن کنایهآمیزش، به راوی بازی جان میبخشد و او را به یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای بازی تبدیل میکند. دیالوگهای او، پر از طنز، کنایه و ارجاعات هوشمندانه هستند که بارها بازیکن را به خنده وامیدارند. تعاملات او با تالیا نیز، از جذابیتهای اصلی بازی است و هر بار که این دو شروع به صحبت میکنند، یک لبخند ناخودآگاه بر لب بازیکن مینشیند. صداگذاری تالیا و سایر موجودات و قهرمانان نیز، به خوبی انجام شده و هر شخصیت، لحن و صدای خاص خود را دارد که به شخصیتپردازی آنها کمک شایانی میکند.
افکتهای صوتی نیز، با دقت و ظرافت طراحی شدهاند. صدای کندن تونلها، ساخت ساختمانها، جیغ موجودات، انفجار تلهها و ضربات در نبردها، همگی به خوبی حس و حال محیط را منتقل میکنند و به بازیکن اجازه میدهند تا در این دنیای شیطانی غرق شود. در مجموع، بخش صوتی Dungeons 4، یک سمفونی بینظیر از شرارت و طنز است که با موسیقی مناسب، صداگذاری عالی و افکتهای صوتی دقیق، تجربهای کامل و لذتبخش را برای بازیکن رقم میزند.