نقد و بررسی بازی The Precinct

نقد و بررسی بازی The Precinct

در دنیایی که بازی‌های جهان‌باز عمدتاً به سوی اکشن‌های پر هیاهو یا آثار فانتزی سوق یافتند، بازی The Precinct با رویکردی متفاوت وارد میدان شده است. اثری که با ترکیب مکانیزم‌ها و ایده‌های جالب توجه سعی دارد تا جایگاه خود را در بین بازی‌های با مضمون پلیسی بدست آورد. اما اینکه این ایده‌ها و جسارت اجرای آن در نهایت می‌تواند موفق ظاهر شود یا خیر سوال مهمی است که در مقاله پیش رو سعی داریم به پاسخ آن برسیم. پس برای بررسی بازی The Precinct با ما در کریتیک‌لنز همراه باشید.

این نقد و بررسی بر اساس نسخه‌ مخصوص منتقدین، و پس از 13 ساعت تجربه‌ بازی در پلتفرم PC انجام شده است.

نقد و بررسی بازی The Precinct
« قانونی بر بی‌قانونی»

The Precinct جدیدترین اثر استدیو Fallen Tree Games است که چندی پیش توسط شرکت Kwalee در دسترس عموم قرار گرفت. در این بازی قرار است توسعه دهندگان شما را به دنیای مجریان عدالت، یعنی افسران پلیس برده و تجربه‌ای متفاوت را برای شما رقم بزنند. این اثر در سبک اکشن و شبیه‌ساز پلیسی قرار می‌گیرد؛ همچنین نمای ایزومتریک آن رنگ و لعابی کلاسیک به فضای بازی داده است؛ اما این فضا با عناصر مدرن مانند گرافیک سه بعدی و مکانیزم‌های پویا ترکیب شده و فضای منحصر به فردی را خلق کرده است که شخصا در بازی‌های مدرن امروزی ندیدم. در سال‌های اخیر، عناوینی مانند L.A. Noire یا This is the Police سعی کرده‌اند نگاهی متفاوت به شغل افسران پلیس داشته باشند اما The Precinct سعی کرده تا با ارائه آزادی عمل بیشتر همراه روایت داستانی و المان‌های نقش آفرینی در بستری شهری مملو از جرم، یک شبیه ساز داستانی از دنیای افسران پلیس رقم بزند. البته این نکته را هم باید اضافه کنم که با توجه به ساختار استدیو توسعه دهنده این بازی یک عنوان مستقل (Indie) محسوب شده و با توجه به برچسب قیمتی 30 دلاری آن قرار نیست به طور مستقیم با آثاری همچون L.A Noire مقایسه شود. The Precinct بر خلاف اغلب آثاری که داستان را بهانه‌ای می‌کنند برای به رخ کشیدن بخش اکشن آن، سعی دارد تا تعادلی بین داستان، مبارزات و فعالیت‌های موجود در بازی ایجاد کند اما این سعی آنچنان که باید موفقیت منجر نمی‌شود.

جوانی از جنس عدالت

داستان بازی در سال «1983» و از پاسگاه محلی پلیس شهر اورنو (Averno City) آغاز می‌شود؛ جایی که نیک کوردل جونیور (Nick Cordell Jr) به عنوان تازه‌ترین افسر پلیس این پاسگاه و فرزند یکی از رئیس‌های قدیمی همین پاسگاه که سال‌ها پیش در شرایطی مشکوک کشته شد به سایرین معرفی می‌شود. او به همراه افسر کلی (Kelley) که تنها چند هفته تا بازنشتگی فاصله دارد همراه شده و ادامه داستان را پیش می‌گیرد. کلی اساس کارهای یک افسر ساده را اعم از گشت زنی محلی، شناسایی و دستگیری مجرمین و جریمه کردن خودروهای متخلف را آموزش می‌بیند. این کارهای ساده و ابتدایی به عنوان بنیان و اساس ادامه کار خواهد بود اما در کنار آن‌ها شاهد جریان یافتن داستان و اتفاقات دیگر خواهیم بود که به مرور شخصیت نیک را از یک فرد مبتدی به یک فرد با تجربه و خبره سوق می‌دهد؛ همچنین رفتار و انتخاب‌های نیک شخصیت او را در بین همکاران و مردم هم شکل می‌دهد. در نهایت در طول روایت داستانی بعد‌های دیگری از شخصیت نیک کوردل جوان را هم به صورت مختصر می‌بینیم. داستان بازی در همان آغاز ماجرا تا حدودی کلیشه‌ای به نظر می‌رسد اما پس از گذر مراحل ابتدایی این موضوع با روند صعودی روایت تا حدی به کنار می‌رود، اما متأسفانه این موضوع چندان پایدار نمانده و به سرعت روند نزولی جای روند صعودی را می‌گیرد و تا اواخر بازی هم ادامه پیدا می‌کند. این موضوع با توجه به مدت زمان نسبتا کوتاه بازی باعث می‌شود تا شاهد یک روند داستانی متلاطم باشیم و با وجود موضوع و کلیات مناسب داستان، اثرگذاری خود را تا حد زیادی از دست می‌دهد. پایان بندی داستان بازی شاید نقطه اوج این بخش باشد اما با این حال هم انتظارات خود را از پایان بازی خیلی بالا نبارید چرا که این بخش تنها از آغاز و روند بازی در درجه بهتری قرار دارد و از نقطه‌ای به بعد قابل پیش بینی است.

بازی The Precinct

نیک کوردل در ابتدای بازی یک شخصیت کم سخن و تا حدی در حاشیه به نظر می‌رسد که این امر با توجه به خط داستان کاملا طبیعی به نظر می‌رسد اما در ادامه انتظار داریم که او با ایجاد ارتباط عمیق‌تر با همکاران جدیدش نقش پررنگ‌تری ایفا کند اما در واقعیت این موضوع قافل می‌ماند. هر چند در طول بازی شخصیت نیک حداقل از نظر تعامل کمی بهتر می‌شود و عملا داستان بازی به سمت او می‌چرخد اما در واقعیت به هیچ وجه ارتباط او با سایر شخصیت‌ها و همچنین اهمیت اثر گذاری شخص او بر داستان حتی نزدیک به حد استاندارد هم نمی‌رسد. موضوع زمانی بیش از پیش اهمیت پیدا می‌کند که در یک مرحله می‌بینیم که توسعه دهندگان حتی ایده ایجاد شخصیت دوگانه را هم امتحان کردند و خروجی بدی هم نداشت؛ اما این ایده بسیار خام و مختصر اجرا شد، در حالی که می‌توانست به راحتی با کمی تغییرات در طول بازی از آن به عنوان یک مکانیزم‌های مهم و اصلی گیم‌پلی استفاده شود. اما در کنار نیک شاهد حضور شخصیت‌های دیگری هستیم که برخی از آن‌ها با وجود همکار بودن تعامل‌های خیلی کوتاهی دارند و صرفا جهت پر کردن فضا طراحی شدند و برخی دیگر بر داستان اثرگذار هستند. هر چند در همین شخصیت‌های فرعی هم نوسانات بسیار زیادی دیده می‌شود اما با این حال به مراتب اوضاع بهتری نسبت به شخصیت اصلی یعنی نیک کوردل دارند و مخاطب می‌تواند با آن‌ها ارتباط بگیرد. در مجموع شخصیت‌های فرعی هم مانند شخصیت اصلی، انچنان چنگی بر دل نمی‌زنند و تنها دو الی سه مورد از آن‌ها حضور پررنگ‌تر و پرداخت بیشتر دارند که البته همین تعداد کم هم از نیک کوردل موفق‌تر به نظر می‌رسند.

The Precinct

هرج و مرج در شهر

هسته گیم‌پلی بازی The Precinct حول سه محور استوار است که شامل: گشت زنی در شهر، پاسخ‌دهی به جرائم لحظه‌ای و رسیدگی پرونده‌های داستانی می‌شود. روند گیم‌پلی بازی وابستگی مستقیم به خط داستانی دارد و بر اساس این که شما در چه نقطه‌ای از داستان هستید باید اقداماتی را در قالب مأموریت انجام دهید. اما به طور کلی چهارچوب بازی بر این اساس که شما باید در شیفت‌های مختلف، یکی از چندین کار موجود برای افسران را انتخاب کرده و ساعات شیفت خود را در انجام این مأموریت تکمیل کنید. به عنوان مثال در طول یک شیفت سه مأموریت مختلف شامل گشت زنی محلی با ماشین، گشت زنی محلی به صورت پیاده یا گشت راهنمایی و رانندگی برای تخلفات پارک خودروها وجود دارد که هر یک دارای مدت زمان مشخصی به عنوان طول شیفت است. با انتخاب هر یک از این موارد باید به محل مورد نظر رفته و مشغول به انجام مأموریت خود شوید. به عنوان مثال در گشت زنی محلی (چه به صورت پیاده و چه به صورت خودرویی) باید موارد مشکوک را شناسایی کرده و به بررسی آن‌ها بپردازید و در صورت احراز جرم آن را ثبت و اقدام متناسب با آن که شامل دستگیری یا جریمه است را اعمال کنید. نکته جالب توجه این است که جرم‌ها به صورت لحظه‌ای و پویا اتفاق افتاده و شما باید در لحظه به آن بپردازید. این مورد را هم اضافه کنم که در هر شیفت امکان وقوع جرم‌های فراتر از وظیفه وجود دارد به عنوان مثال در صورت گشت راهنمایی و رانندگی ممکن است در مقابل شما یک دزدی صورت بگیرد یا از طریق بیسیم به شما یک مأموریت خارج از منطقه شیفت پیشنهاد شود و شما کاملا آزاد هستید که آن‌ها را بپذیرید یا رد کنید. نکته مهم در طول بازی این است که بر اساس داستان بازی شما باید مدارک کافی برای دستگیر کردن اعضای ارشد گروه‌های خلافکاری داشته باشید و این مدارک به صورت اتفاقی در طول شیفت‌ها و جرم‌های شناسایی و اعمال قانون شده توسط شما حاصل می‌شود.

the-precinct-review-race

مکانیزم‌های پیاده سازی شده در طول گیم‌پلی جالب و هوشمندانه به نظر می‌رسد و تنوع قابل توجهی هم دارند. به این منظور شما برای شناسایی جرم‌ها باید به استعلام مدارک هویتی، بررسی محتوای جیب‌ها، تست الکل برای راننده‌ها و همچنین بررسی صندوق عقب خودرو بپردازید. در این بین برخی مجرمین به صورت شانسی با فرار کردن یا استفاده از سلاح‌ها، جرم‌های خود را افزایش می‌دهند. در نهایت با بررسی همه جوانب، باید جرم‌های مرتکب شده را در لیست جرایم شناسایی و انتخاب کنید و پس از آن اقدام نهایی (دستگیری یا جریمه) را انجام دهید. در صورت شناسایی صحیح جرایم امتیاز دریافت کرده و مهارت‌های خود را در درخت مهارت‌ها ارتقاء می‌دهید و همچنین آیتم‌های جدید مانند پشتیبانی در طول تعقیب و گریزها را دریافت می‌کنید. به طور کلی مکانیزم‌ها و روندهای توضیح داده شده در حین بازی به نظر بسیار جذاب و هیجان انگیز به نظر می‌رسد؛ اما در این بین یک مشکل وجود دارد و آن هم این است که با توجه به داستان بازی این روندها باید تا جایی تکرار شود که تمامی مدارک مورد نیاز برای دستگیری اعضای باندها فراهم شود. این موضوع باعث خواهد شد تا بازی بعد از حدود 2 ساعت با وجود جذابیت ایده‌های پیاده شده به سرعت تکراری شده و ارزش خود را نزد مخاطب به طور قابل توجهی از دست بدهد. البته توسعه دهندگان برای جلوگیری از این موضوع یک روش جانبی را در نظر گرفتند و آن هم مأموریت‌های اجباری در بین شیفت‌ها است که شامل موارد مختلفی می‌شود. به عنوان مثال در بین روند داستانی شاهد یک سلسله قتل زنجیره‌ای هستیم و نیک کوردل باید در قامت یک کارآگاه برای حل این پرونده و دستگیری قاتل کمک کند. این مأموریت‌ها واقعا کمک کننده هستند و اوضاع بازی را حداقل قابل تحمل می‌کنند و در صورت عدم حضور آن‌ها قطعا اغلب گیمرها آن را در اواسط کار رها می‌کردند. همچنین در اواسط بازی مأموریت‌های جانبی مانند شناسایی رانندگان خیابانی به صورت مخفیانه هم به نیک کوردل واگذار می‌شود؛ اما با توجه به کیفیت پایین این مراحل و تکراری بودن آن‌ها هیچ جذابیتی برای مخاطب ایجاد نمی‌کند.

the-precinct-review-checking

به طور کلی بخش گیم‌پلی بازی The Precinct ایده‌های جدید و جالبی را در قالب مکانیزم‌های کوچک اما جذاب پیاده کرده است. هر چند این حجم از تنوع کاری از یک افسر پلیس بر نمی‌آید اما حضور آن‌ها در یک بازی باعث شده تا به راحتی برچسب شبیه ساز را بتوانیم به آن بزنیم. ناگفته نماند که متأسفانه این ایده‌های جذاب هم قربانی ضعف بخش داستانی شده و در نهایت دچار سم مهلک تکراری شدن شده گیم‌پلی بازی بشود که این به خودی خود ضربه دوم را بر بدنه بازی وارد می‌کند.

the-precinct-review-streets-2

کمی دور، کمی نزدیک

عنوان The Precinct به لطف بهره گیری خوب توسعه دهندگان از موتور گرافیکی Unity جلوه‌ای قابل توجه به دنیای ایزومتریک شهر اورنو بخشیده است. شهری شلوغ و مملو از انسان‌های مختلف، ساختمان‌هایی منحصر به فرد و صد البته معماری شهری متناسب با معماری دهه 80 میلادی که همگی نشان از زنده و پویا بودن شهر اورنو دارند. اما چیزی که هر گیمر قدیمی را به خود جذب می‌کند شباهت ساختار این شهر با نسخه‌های قدیمی سری بازی‌های GTA، از جمله نسخه سوم و نسخه Vice City است. اورنو سیتی هم مانند وایس سیتی یا لیبرتی سیتی شهری مملو از جرم و پلیس‌های سمج است که در نقطه نقطه شهر حضور دارند و به تقابل با یکدیگر می‌پردازند. وجود چرخه شبانه روزی و همچنین آب و هوای پویا نیز این شباهت را بیش از پیش نزدیک می‌کند. با یک مقایسه ساده می‌توان قطع به یقین گفت که منبع الهام اصلی طراحان شهر اورنو، مجموعه بازی‌های GTA بوده است و گیمرهای قدیمی را در بدو ورود به خاطرات گذشته می‌برد. البته همان‌طور که پیش از این هم اشاره شد بازی The Precinct عناصر کلاسیک و مدرنیته را با هم تلفیق کرده و این موضوع در بخش طراحی و گرافیک بازی هم مشهود است. دوربین ایزوتریک بازی که نمایی خاص دارد، در کنار استفاده از پالت‌های رنگی گرم، یادآور عناوین کلاسیک هستند؛ از سمتی استفاده مدل‌ سازی‌های سه بعدی، سیستم انعکاس نور محیطی و افکت‌های جانبی امروزی، فضایی کلاسیک-مدرن را خلق کرده است که کمتر در دنیای بازی‌های رایانه‌ای شاهد آن بودیم. هر چند بازی با بهره گیری از موتور Unity ساخته شده است اما آنچه که از ظواهر بازی بر می‌‌آید توسعه دهندگان به خوبی با این موتور آشنا هستند و کیفیتی قابل قبول را ارائه دادند که به نظرم مهم‌ترین نقطه قوت بازی است. بدون هیچ شکی ساختار شهر اورنو، فضا سازی‌های حرفه‌ای، هوش مصنوعی خوب و صد البته گرافیک خاص بازی بخش قابل توجهی از مشکلات مطرح شده در بخش‌های پیشین را پوشش می‌دهد و یکی از مهم‌ترین دلایل ادامه بازی به شمار می‌رود. شخصا با وجود اینکه مراحل بازی اغلب تکراری شده بودند اما هیچگاه از چرخیدن در اورنو سیتی خسته نشدم و اگر باز هم مراحل تکراری ادامه پیدا می‌کرد، از دیدن و گشتن در دنیای بازی The Precinct لذت می‌بردم.

the precinct review chopper

البته این نکته را هم باید اضافه کنم که علی رغم استفاده از موتور گرافیکی Unity که اغلب بازی‌های آن از نظر اجرایی سبک و بهینه به شمار می‌روند، بازی The Precinct آنچنان که باید بهینه به نظر نمی‌رسد. بازی در اغلب موارد که درون فضاهای بسته قرار دارد عملکرد قابل قبولی را ارائه می‌کند و شاهد نرخ فریم بالا و یکنواخت هستیم اما با ورود به شهر و محل‌هایی که دارای شلوغی قابل توجهی هستند، نرخ فریم دهی از حالت پایدار خارج شده و دچار نوسانات قابل توجهی می‌شوند. با این حال بازی بر روی اغلب سیستم‌های رده پایین به روز هم امکان اجرای روان را دارد اما شواهد نشان می‌دهد که نباید توقع پایداری نرخ فریم بالا را از آن داشت. در کنار این موضوع یک نکته را هم اضافه کنم که در نسخه فعلی باگ‌های مختلفی هم در طول بازی به چشم می‌خورد که اغلب در بخش حرکات شخصیت‌های غیر قابل بازی (NPC) رخ می‌دهد اما به طور کلی این باگ‌ها اذیت کننده نیستند و احتمالا در به روزرسانی‌های آینده رفع می‌شوند. یکی دیگر از مواردی که مطرح شده، رابط کاربری نه چندان جالب بازی است که برای آشنایی با آن نیاز است فرصت گذاشته شود. این رابط کاربری نسبت به نسخه دمو بهبودهایی داشته است اما همچنان با حالت ایده آل و استاندارد فاصله دارد.

the-precinct-review-streets

اما یک عنصر دیگر هم وجود دارد که فضا سازی چنین بازی‌هایی را تکمیل می‌کند و آن هم چیزی نیست جز موسیقی متن؛ خوشبختانه در این ضمینه هم The Precinct تمام توان خود را به کار بسته و شاهد تلفیقی از سبک‌های مختلف مانند جاز و بلوز هستیم که هم فضایی کلاسیک را تداعی می‌کنند و هم نسل‌های امروزی را راضی می‌کند. یکی دیگر از خاصیت قطعات انتخابی بازی تداعی کردن حس و حال رازآلود و جنایی بودن دنیای بازی است. اوج این موضوع هم در آغاز بازی و موسیقی خاص آن که مخاطب را برای ورود به یک شهر نوآر (Noir) مملو از جرم و جنایت آماده می‌کند؛ دیده می‌شود. در زمینه صداگذاری، عملکرد بازی خیلی خوب است. صدای آژیر پلیس، بی‌سیم‌ها، محیط خیابانی شلوغ، و حتی قدم‌های نیک در راه‌پله‌های سیمانی، با جزئیاتی فوق‌العاده ضبط شده‌اند. صداگذاری شخصیت‌ها نیز کیفیت قابل‌قبولی دارد، به‌خصوص صدای نیک که حس تردید و درگیری درونی‌اش را به‌خوبی منتقل می‌کند. در کل بخش موسیقی متن و صداگذاری پس از بخش گرافیکی یکی از نقاط قوت اصلی به شمار رفته و در مخفی کردن مشکلات بازی کمک شایانی می‌کند.

به این نوشته امتیاز بدهید

سخن پایانی

عنوان The Precinct با تلفیق طراحی‌های کلاسیک و المان‌های مدرن تجربه‌ای متفاوت از دنیای پلیس‌ها را ارائه می‌دهد. هر چند بر بخش داستانی و شخصیت پردازی بازی ایرادهایی وارد است اما در مجموع به عنوان یک بازی شبیه ساز پلیسی مستقل با برچسب قیمتی 30 دلاری برای طرفداران سبک اکشن جهان بازی و همچنین گیمرهای قدیمی یک گزینه مناسب خواهد بود.

نقاط خوب

  • گرافیک و محیط زیبا و جذاب
  • موسیقی‌های متن شنیدنی و متناسب با بازی
  • مکانیزم‌های گیم‌پلی سرگرم کننده و جذاب

نقاط ضعف

  • داستان پیش پا افتاده و متلاطم
  • شخصیت پردازی ضعیف
  • تکراری شدن گیم‌پلی
  • - رابط کاربری نه چندان جالب
۷
نمره سایت
۷
نمره سایت
۶۶
متاکریتیک
۷
اوپن کریتیک
در عنوان The Precinct، همراه با نیک کوردل به عنوان یک افسر پلیس جوان و تازه نفس وارد شهر مملو از خلاف و فساد اورنو (Averno City) شده و به دنبال اجرای عدالت و حقیقت ماجراهای گذشته باشید. در این اکشن، ماجراجویی جهان باز می‌توانید هر آنچه را که بر یگ افسر پلیس در شهری مملو از خلافکار می‌گذرد تجربه کنید.
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
پلتفرم: PC , PS5 , PS5 Pro , Xbox Series S , Xbox Series X
توسعه دهنده: Fallen Tree Games
ناشر: Kwalee