در تاریخچه بازیهای ویدئویی، شاهد اجرای خلاقانهترین و گاهی نیز جاهطلبانهترین ایدهها توسط توسعه دهندگان مستقل بودهایم. برخی آثار چنان المانهای خلاقانهای را ارائه داده که بعدها به منبع الهام بسیاری از آثار بزرگتر تبدیل شدهاند. برخی نیز، در راه تلاش برای اجرای ایدههایی بسیار جذاب و در عین حال بلندپروازانه، با شکست مواجه گشتهاند. بازی Unholy، که در این مقاله به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت، تلاش داشته تا تجربهای مشابه آثار AAA، با المانهایی خلاقانه را ارائه دهد. علیرغم تازهکار بودن استودیو Hook در عرصه بازیهای کنسولی، این استودیو تلاش داشته تا عنوان Unholy، از گرافیک بصری گرفته تا کاتسینهای بازی، تجربهای مشابه آثار بزرگ ارائه دهد. در ادامه با کریتیکلنز همراه باشید تا عنوان مستقل و جاهطلبانه Unholy را، نقد و بررسی کنیم.
ابدیت نامقدس
این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین و پس از حدود ۸ ساعت تجربه روی پلتفرم PlayStation 5 انجام شده است.
بهار یک قیامت
بازی نامقدس (Unholy)، اثری در سبک ترسناک و اکشن ماجراجویی است که توسط استودیو مستقل Hook، توسعه یافته و منتشر شده است. داستان این عنوان، مادر و پسری را به تصویر میکشد که در کلیسای فرقه دینی Spring of Eternity زندگی میکنند. دوروثیا (Dorothea) هنگامی که متوجه میشود پسرش گابریل (Gabriel) دچار توهمات شدیدی شده است، پس از رفت و آمدهای بی نتیجه به پزشکان متعدد، تصمیم میگیرد تا از فرقه دینی Spring of Eternity و پیامبر آنها کمک بگیرد. بازی از جایی آغاز میشود که بازیکن در نقش دوروثیا در وسط کلیسا از خواب برمیخیزد. دوروثیا متوجه عدم حضور گابریل میشود و به جست و جوی او میپردازد. ناگهان، پس از دقایقی جست و جو، دوروثیا در محل برگذاری آئینهای دینی، پیامبر و پسرش گابریل را در حین یک آئین رسمی مشاهده میکند و متوجه میشود که پیامبر به طرز مرموزی در حال قربانی کردن گابریل در جهت اهدافی نامشخص است. دوروثیا وحشتزده و خشمگین، به سوی گابریل یورش میبرد اما ناگهان، آتشهای ملایم، شعلهور میشوند و پیامبر و گابریل، در میان آنها ناپدید میگردند. در ادامه، راهبهای کهنسال، دوروثیا گریان را آرام میکند و به او در مورد مکانی مرموز موسوم به شهر جاویدان یا Eternal City توضیحاتی ارائه میدهد. راهبه توضیح میدهد که گابریل زنده است و روح او به شهر جاویدان منتقل شده است. جایی که پیامبر قصد دارد تا آئین ناتمام قربانی کردن گابریل را به اتمام برساند. دوروثیا بدون تامل تصمیم میگیرد تا هرطور که شده به شهر جاویدان سفر کند تا گابریل را نجات دهد.
موضوع داستان Unholy، جذاب است و پتانسیل بالایی دارد. اما از همان لحظات ابتدایی بازی، آهنگ ناموزون آن در کنار شخصیتپردازی بسیار سطحی از جذابیت آن میکاهد. درست بلافاصله پس از شروع بازی، بدون هیچگونه مقدمه و معرفی، اتفاقات بزرگ داستانی رخ میدهند. تنها کمی بعد، روند بازی به شدت کند میشود و این روند کند تا نیمه دوم بازی ادامه پیدا میکند. شخصیتپردازی سطحی بازی و شخصیتهای بیروح و خشک موجب شده تا همان معدود شخصیتها، تا حدی گذرا باشند که احتمالا بلافاصله پس از اتمام بازی، مخاطب حتی نامهای آنها را به فراموشی بسپارد. سوای شخصیت پردازی ضعیف و آهنگ و روند ناموزون داستان، روایت گمراه کننده آن موجب شده تا داستان پر پتانسیل Unholy به یک تجربه نه چندان خوشایند بدل گردد. در نهایت این تجربه ناخوشایند با یک پایانبندی ضعیف و یک کاتسین چند ده ثانیهای، به پایان راه خود میرسد. پایانی که حتی پاسخ اصلیترین سوالات بازیکن را نمیدهد. علیرغم موضوع داستانی جذاب این عنوان، پیادهسازی فاجعهبار آن، تمام پتانسیل آن را هدر میدهد.
احساسات کریستالی
بلافاصله پس از اتمام مقدمه کوتاه بازی، پس از اجرای یک آئین مرموز، بازیکن وارد شهر جاویدان میشود. در این بخش بازیکن تنها سلاح بازی، که یک تیرکمان سنگی است را به دست میآورد. این تیرکمان به بازیکن اجازه میدهد که ۴ نوع تیر مختلف با آثار متنوع را در راه جستجوی گابریل گمشده استفاده کند. این تیرها، در اصل احساسات مختلف هستند که حالت مادی، به شکل کریستالهای رنگی، به خود گرفتهاند. هر احساس هنگام استفاده، یا بهتر است بگوییم پرتاب شدن از تیرکمان، اثری مختلف را از خود به جا میگذارد. به طور مثال احساس ترس، به هنگام پرتاب شدن هالهای را ایجاد میکند که به بازیکن اجازه مخفی شدن در آن را میدهد. یا حس خشم، به هنگام پرتاب شدن میتواند برخی دربها یا قفلها را بشکند. بازیکن بایستی در طول بازی، با کمک از این کریستالها و آثار مختلف آنها، معماها را حل کند و دشمنان را نابود نماید.
در واقع مبارزات Unholy صرفا به استفاده از تیرکمان و عوامل محیطی برای نابود کردن دشمنان بسنده میکند. بازیکن فقط با استفاده از اجسام موجود در محیط مانند کپسولهای گاز میتواند دشمنان را نابود کند و استفاده مستقیم از تیرکمان برای از پای درآوردن آنها بیاثر خواهد بود. از این جهت، مخاطب بایستی با استفاده از تاکتیک و برنامهریزی راه خود را برای رسیدن به هدف غایی خود هموار کند. گاهی راهی برای مقابله با دشمنان وجود ندارد و تنها گزینه، مخفی شدن از آنها است و گاهی، امکان پیشروی بدون نابود کردن دشمنان وجود ندارد. در واقع این راهکار برای القای حس ترس و بقا به بازیکن هوشمندانه است، اما تنوع بسیار کم دشمنان و عوامل محیطی و هوشمصنوعی فاجعهبار دشمنان، به تجربه بازیکن لطمه میزند.
در این عنوان تنها سه نوع دشمن وجود دارد، انسانها و دو نوع هیولا، تتها دشمنان موجود در Unholy هستند. شاید در صورت نیاز به استفاده از تکنیکی خاص برای مقابله با هر دشمن، تنوع مبارزات به حد مناسبی افزایش پیدا میکرد. اما متاسفانه هوش مصنوعی به شدت ضعیف آنها، در کنار طراحی ضعیف، مبارزات بازی را به یک تجربه بسیار طاقتفرسا تبدیل کرده است. هوش مصنوعی دشمنان به قدری ضعیف است، که حتی دشمنان قادر به باز کردن دربها نیستند! کافی است بازیکن وارد یک اتاق شده و از دید دشمنان برای لحظهای خارج شود تا تعقیب و گریز به اتمام برسد. گاهی نیز، دشمنان بی روح بازی، راه بازیکن را مسدود میکنند و از جای خود تکان نمیخورند، تا مخاطب نهایتا چارهای جز انجام دوباره مرحله نداشته باشد.
داستان باگهای بی پایان Unholy به اینجا ختم نمیشود. به قدری باگهای عجیب و غریب در این اثر وجود دارند که گاهی مخاطب، با خود فکر میکند که در حال انجام یک نسخه دمو ناتمام از بازی است. افت فریمهای شدید دیگر مشکل بزرگ این عنوان هستند. حتی هنگام گشت و گذار عادی، نرخ فریم بازی از ۲۰ تا ۶۰ فریم به طور دائم تغییر میکند. تغییرات ناگهانی نرخ فریم باعث شدهاند تا راه رفتن در محیط بازی به یک کابوس بدل گردد. هنگام نابود کردن دشمنان نیز، به طرز مرموزی، بازی برای چند لحظه فریز میشود. کافی است بازیکن چند دشمن را به طور همزمان نابود کند تا بازی به طور کامل بسته شود!
لول دیزاین یا طراحی مرحله Unholy نیز تعریفی ندارد. حل کردن معماها صرفا به وارد کردن یک کد ختم میشود که به راحتی قابل پیدا کردن است. محیطهای بازی نیز کاملا خطی هستند و هیچگونه مکان فرعی برای گشت و گذار وجود ندارد. محل قرار گیری دشمنان نیز به قدری ساده است که در اکثر اوقات بازیکن میتواند با دویدن از یک محل بسیار بزرگ مملو از دشمنان عبور کند.
شهر سوخته
شاید بزرگترین نقطه قوت عنوان Unholy، فضاسازی زیبا و جذاب آن باشد. محیطهای این عنوان، همگی به لحاظ بصری زیبا و چشم نواز هستند. هرچند که این زیبایی، نهایتا به لطف باگهای تصویری و وضوح تصویر بسیار پایین از بین میرود. وضوح تصویر در بالاترین حالت خود به Full HD میرسد که برای عنوانی نسل نهمی قابل قبول نیست. از طرفی گزینهای برای انتخاب میان نرخ فریم بالاتر یا وضوح تصویر 4K وجود ندارد. همچنین کاتسینهای بازی، حتی با وضوحی بسیار پایینتر از Full HD نمایش داده میشوند. کیفیت کاتسینها به قدر پایین است که بازیکن گاهی قادر به تشخیص صورت شخصیتها نخواهد بود. درکل، حتی علیرغم فضاسازی چشم نواز این عنوان، گرافیک فنی ضعیف و بهینهسازی فاجعهبار آن، تجربهای ناخوشایند را برای بازیکن رقم خواهد زد.
حداقل در بخش طراحی صدا، Unholy در میان انبوهی از ایرادات، چند نکته مثبت برای ارائه دارد. صداگذاری شخصیتها تا حد کمی شخصیتهای بی روح بازی را قابل درکتر کرده است. موسیقی گوشنواز آن نیز، به ایجاد فضایی تاریک و گیرا کمک بسزایی داشته است.