به عنوان یک سری باقدمت که در دوران PS2 با مبارزات پرتعداد و شلوغ خود به اوج شهرت رسید، Dynasty Warriors به اندازهای هویت دارد که به یک فرنچایز درجه یک تبدیل شود. پس از سالهایی نه چندان شیرین برای طرفداران این مجموعه و دیگر شاخههای سری Warriors، به نظر میرسد بالاخره زمان آن رسیده است که استدیوی Omega Force با عنوان Dynasty Warriors Origins، برای مدرنسازی این مجموعه قدمی بزرگ بردارد و از قدرت نسل جدید کنسولها برای به نمایش گذاشتن پتانسیل کامل یک Hack and Slash پرجمعیت، کمک بگیرد. با کریتیکلنز همراه باشید تا به موشکافی و بررسی بازی Dynasty Warriors Origins بپردازیم.
تاسیس سلسله جدید
این نقد و بررسی بر اساس نسخه ارسالی سازندگان و پس از 30 ساعت تجربه روی PS5 نوشته شده است.
تاریخ خودش را تکرار میکند
بازی Dynasty Warriors Origins مثل نسخههای قبل در دوره تاریخی سه پادشاهی چین رخ میدهد و یک بازگویی از رمان تاریخی Romance of the Three Kingdoms است. با این حال این عنوان تمرکز بیشتری روی پر و بال دادن به داستان و شخصیتها دارد و به همین دلیل تنها نیمی از رویدادهای آشنایی که در نسخههای قبلی شاهد آن بودهایم را روایت میکند. تصمیم تیم سازنده تمرکز روی یک پروتاگونیست بینامونشان بوده است که مخاطب خود را جای او گذاشته و از قرار گرفتن کنار دیگر شخصیتهای تاریخی محبوب، لذت ببرد. با این حال، این رویکرد اثرگذاری چندانی نداشته است و حتی میتوان گفت، به داستانی که حالا با جزئیات بیشتری روایت میشود، لطمه وارد کرده است.
پروتاگونیست بدون صدای ماجرا به اندازهای عاری از هرگونه خصوصیت رفتاری و شخصیتی است که میتوان آن را با هر NPC و سربازی از سیاهیلشکرهای بازی جایگزین کرد و نتیجه یکسان خواهد بود. به همان شکل کلیشهای و آشنای شخصیتهای تکبعدی، او دچار فراموشی شده است و به قدری قدرتمند است که بخش بزرگی از تعاملات بازی صرفا به تحسین مهارتهای او خلاصه میشود. حالا شاید فکر کنید که بازی قصد دارد از عناصر نقشآفرینی الهام گرفته و اجازه دهد مخاطب تصمیم بگیرد که پروتاگونیست ماجرا چه شخصیت و ظاهری دارد. اما به جز قابلیت انتخاب نام شخصیت، هیچگونه شخصیسازی ظاهری در بازی تعبیه نشده است و مخاطب مجبور است با پروتاگونیستی که ظاهر و رفتاری بسیار خستهکننده و خالی از احساسات دارد، بازی را تجربه کند. از طرف دیگر، در بازی قابلیت انتخاب دیالوگ تعبیه شده است اما انتخابها هیچ اثری در تعاملات ندارند و به جز تصمیمات نهایی در انتها، به هر حال بازی همان مسیر خود را طی میکند.
خوشبختانه در میان لحظات خستهکننده، این نسخه فرصتش را پیدا کرده است که تا بیشتر به شخصیتهای شناخته شده تاریخی از جمله Cao Cao، Sun Jian و Liu Bei بپردازد و انگیزه، اهداف و تاکتیکهای مبارزاتی آنها را شرح دهد. در میان کاتسینهای پرتعداد بازی، چندین مورد بسیار جذاب وجود دارند که رسیدن به آنها باعث میشود تحمل لحظات بیرمق بازی ارزشش را داشته باشد. البته متاسفانه اکثر شخصیتها از صداپیشگی حرفهای محروم هستند و به جز چند شخصیت خاص، بسیاری از لحظات دیالوگمحور، تاثیرگذاری چندانی ندارند. با این حال، نامههایی که پروتاگونیست از طرف شخصیتهای دیگر دریافت میکند اکثر خواندنی هستند و به خوبی تغییرات شرایط مردم سرزمین پس از هر مبارزه بزرگ در بازی را به مخاطب منتقل میکنند.
ارتش تکنفره
رویکرد داستانی جدید این نسخه، با دگرگونیهایی در امکانات گیمپلی نیز همراه شده است. تمرکز روی پروتاگونیست ماجرا باعث شده است که مخاطبان دیگر این امکان را نداشته باشند که با شخصیتهای تاریخی موردعلاقه خود وارد میدان مبارزه شده و با لشکر دشمنان روبهرو شوند. بازی Dynasty Warriors: Origins تنها این امکان را به طور محدود برای همراهان شخصیت اصلی فراهم کرده است، آن هم برای مدت بسیار کوتاهی که نوار Musou شخصیت همراه پر است. این برای عنوانی از این سری که در گذشته این قابلیت را به طور بسیار بهتر و آزادانهتری برای مخاطبان در دسترس قرار میداد و به بخشی از هویت Dynasty Warriors تبدیل شده بود، بسیار ناامیدکننده است.
با این وجود، خوشبختانه 10 سلاح متفاوتی که در بازی به طور آزادانه قابل استفاده است، تنوع بسیاری به مبارزات تزریق میکنند و هر کدام نیز حس و حال نسبتا متفاوتی دارند. همینطور سیستم پیشروی مجزای هر اسلحه باعث میشود همه سلاح را امتحان کنید و به تدریج قابلهای هیجانانگیزی را برای آنها آزاد کنید که کشت و کشتار در حین مبارزات را به سطح بالاتری ارتقا میدهد و انتخاب بیشتری برای از بین بردن دشمنان به مخاطب میدهد. فرماندهان دشمن نیز از اسلحههایی مشابه برای مبارزات استفاده میکنند و میتوانند چالش جذابی در میان سیل لشکریان دشمن ایجاد کنند. سیستم بلاک و Parry نیز با اینکه سخاوتمندانه در بازی تعبیه شده است و به راحتی میتوان با تاکتیکهای دفاعی دشمنان را از میان برد، اما کارآمد و سرگرمکننده است و چالش اصلی بازی در لحظات شلوغ، شناسایی فرماندهان و دیدن زمان ضربه زدن آنها در میان انبوهی از سربازان عادی است.
در مبارزات بزرگ، استراتژی حمله و توجه به پیشروی دشمنان اهمیت بسیاری دارد و نادیده گرفتن آنها حتی در صورتی که عملکرد فوقالعادهای از نظر مبارزه در میدان نبرد از خود نشان دهید، باعث خواهد شد ماموریت با شکست مواجه شود. این روند با اینکه بینقص نیست و هر از گاهی ممکن است به هوش مصنوعی بسیار مقدماتی همراهان خود لعنت بفرستید و برای کارهایی که نقشی در آن نداشتید تنبیه شوید، اما عمق بیشتری به مبارزات داده است و مجبورتان میکند با دیدی کلیتر به میدان نبرد نگاه کنید و سعی کنید برنامههای دشمن را خنثی کنید.
بازی از یک Overworld کاربردی بهرهمند است که به عنوانی نقشهای قابل تعامل اجازه میدهد در آن حرکت کنید، ماموریتها را انتخاب کنید، با شخصیتهای مهم تعامل کنید، به محلهایی برای ارتقای سلاح و قابلیتها دسترسی پیدا کنید و به جمعآوری آیتمهای ارزشمند بپردازید. این قابلیت به خوبی ماموریتهای بازی را به هم متصل میکند و اجازه میدهد درک بهتری از وسعت کشمکشها داشته باشید. البته ماموریتهای فرعی موجود روی نقشه متاسفانه اکثرا بسیار تکراری و بیارزش هستند و حتی ممکن است پشت سر هم سه ماموریت فرعی یکسان در یک منطقه یکسان به شما پیشنهاد شود. خوشبختانه به راحتی میتوان بسیاری از آنها را نادیده گرفت و بدون اینکه بازی شما را برای این کار تنبیه کند، صرفا ماموریتهای اصلی را انجام دهید.
مثل همیشه موسیقی باهویت سری در این نسخه نیز بازگشته است و بدون تغییر چندانی در سبک و سیاق، مخصوصا در حین مبارزات به راحتی به آتش و هیجان درگیریها اضافه میکند. حتی در بدترین و خستهکنندهترین لحظاتی که بازی روی پروتاگونیست تمرکز کرده است، ممکن است موسیقی دلنشین بازی تنها عنصری باشد که شما را به ادامه دادن تشویق میکند. برخلاف صداپیشگی، صداگذاریِ همهمه درگیریها و صدای ضربات نیز به صورت حرفهای انجام شده است و اثر قابلتوجهای در غرق شدن مخاطب درون گیمپلی دارد.
قتل عام در نسلی جدید
شاید در نسخههای قبل مبارزات پرتعداد بسیاری را تجربه کرده باشید اما هیچ کدام آنها تا این حد روان و پرجزئیات نیستند و استدیوی سازنده مشخصا تلاش بسیاری کرده است تا Dynasty Warriors را با Origins به سطح تکنیکی جدیدی ارتقا دهد. حالا خبری از افتفریمهایی که معمولا گریبان مبارزات پرتعداد را میگیرد نیست و بازی در هر سه حالت 30 فریم، 60 فریم و 120 فریم روی PS5 تجربه روان و لذتبخشی را ارائه میکند. مقیاس مبارزات و تعداد دشمنانی که به شکلی مجزا قابل تشخیص هستند نیز بسیار بیشتر به چشم میآید و استفاده از ضربات فوق سنگین که روی صدها دشمن اثر میگذارد، بسیار چشمنواز است.
از نظر بصری، گرافیک میدان نبرد در مقایسه با استانداردهای روز چندان تحسینبرانگیز نیست و حداقلها در آن رعایت شده است و از آنجایی که تمرکز بازی روی مقیاس و تعداد دشمنان است، این مورد قابل درک میباشد. با این حال افکتهای برخورد ضربات، انیمیشنها و پرت شدن دشمنان با ضربات سهمگین با ظرافت قابلتوجهی طراحی شدهاند و تا انتهای بازی چشمنواز باقی میمانند.
بازی نوآوری خاصی در زمینه هپتیک فیدبک و امکانات کنترلر DualSense انجام نداده است اما قابلیتهای معمول به خوبی تعبیه شدهاند و بازخورد مبارزات از جمله بلاک کردن ضربات دشمنان به درستی به انگشتان دست منتقل میشود. منوها و رابط کاربری بازی ساده و کاربردی طراحی شدهاند و به راحتی میتوان در کمترین زمان سلاح و آیتمها را تغییر داد، به ارتقا پرداخت و وضعیت میدان نبرد را تجزیه و تحلیل کرد.