با اینکه سازندگان شرقی به خصوص کشور چین، مدت زمان زیادی است که در صنعت بازیهای کامپیوتری حضور دارند، اما هیچگاه آنگونه که باید و شاید، نتوانستند نقش پر رنگی داشته باشند. چرا که عمده بازیهای ساخته شده در این کشور با وجود داشتن جلوههای بصری بسیار خوب، فاقد گیمپلیای جذاب و درگیر کننده بودند که از همان لحظههای ابتدایی، میتوانستید به خوبی از بین رفتن حس و حال و جذابیت آن را به صورت تصاعدی ببینید.
اما در سالهای اخیر و به خصوص با موفقیت چشمگیر بازی Black Myth: Wukong که کشور چین را به عنوانی بازیکنی بزرگ با پتانسیل به شدت بالا در این صنعت بازیها مطرح کرد، هم اکنون شاهد حضور دیگر سازندههای چینی با عناوین مختلف هستیم.
استودیو نوپای SenseGames یکی از این سازندههای نو پا است که با عنوان AI Limit در ژانر پر محصول Souls-Like، پا به عرصه بازیهای کامپیوتری گذاشته و به نظر میرسد حرفهایی برای گفتن داشته باشد.
در ادامه با کریتیکلنز همراه باشید.
غایت هوش مصنوعی
این نقد و بررسی بر اساس نسخهی مخصوص منتقدین، و پس از 30 ساعت تجربهی بازی روی پلتفرم PC انجام شده است.
یک سولز لایک دیگر
احتمالا گوشتان از شنیدن کلمه سولز لایک پر باشد و تعداد عناوینی که در این سبک تجربه کرده باشید، سر به فلک میگذارد. جای تعجبی نیست که سازندگان بیشماری به ساخت بازی در این ژانر میپردازند؛ چرا که پدر جد اصلی این سبک یعنی استودیو From Software، با هر عنوان خود این ژانر را بیش از پیش صیقل داده و برای بسیار از سازندگان، محدوده امنی تعریف کرده است که بازیهای خود را در چهارچوب آن عرضه کنند و کاوش موارد ناشناخته و گسترش مرزهای آن را به همان From Software واگذار کنند.
با در نظر گرفتن این موضوع، استودیوی SenseGames نیز در اولین تلاش خود، محدوده امن سولز لایک را انتخاب و عنوان AI Limit را عرضه کردهاند. البته شاید بهتر باشد بگوییم که عنوان مورد بحث عمدتا به سمت برادر کوچکتر سری سولز یعنی Bloodborne متمایل شده و به طور کلی، المانهای آن را در دستور کار خود قرار داده است. عنوانی که از نظر ظاهری چنان شباهت به عنوان دیگر این سبک یعنی Code Vein دارد که اگر عدهای اشتباها آن را به عنوان ادامهای بر Code Vein در نظر بگیرند، چندان بیراه نرفتهاند.
یک آخرالزمان دیگر
سرزمینی که روزگاری در اوج قدرت و زیبایی خود بوده ولی اکنون چیزی مخروبه از آن باقی نمانده، شخصیتی که از گذشته او چیزی نمیدانیم و در وسط ناکجا بیدار میشود، تهدید یا تهدیدهایی با منشاأ ناشناخته که بدنه در حال حاضر متلاشی شده دنیا را زیر آماج حملات خود قرار دادهاند و قدرتی بزرگ و معنوی که وعده سرزمین موعود میدهد. فاکتورهای لازم برای ساخت یک عنوان در سبک سولز لایک را از همین ابتدا به خوبی میتوانید ببینید و شالوده لازم برای روایتی تاریک و شوکه آور، آماده است.
در ابتدای داستان صحبت از جنگی میشود که به پایان رسیده ولی خسارات بیش از حد و فرسودگی ناشی از آن، زندگی را به کام همه در شهر بسیار بزرگ و پیشرفته Havenswell تلخ کرده است. فضا سبز و گیاهان به طور کامل از بین رفته و قحطی گریبانگیر انسانها شده است. در این بحبوحه مادهای سیاه رنگ که از آن به عنوان Mud یاد میشود، به طرز مرموزی پیدا شده و در عین حال موجوداتی وحشتناک به اسم Necro نیز به وجود آمدهاند که قلع و قمع هر آنچه که در مسیر خود ببینند، میپردازند. انسانهای باقیمانده همه به زیر زمین رفتهاند و در آن جا سکنی گزیدهاند تا از شر حملات Necroها در امان باشند. در طرف دیگر کلیسایی با وعده تحقق سرزمین موعود، افراد بیشماری را از سرزمینهای مختلف به سمت خود فرا میخواند. افرادی که باید از زاغههای بیرون از دیوارهای بسیار بلند Havenswell گذر کرده و مسیری سخت و طاقت فرسا را به سمت کلیسای بزرگ که به طرز مرموزی در میان شهر سر برافراشته است، طی کرده و به آن ملحق شوند.
در بازی در نقش Arissa قرار میگیریم که تک و تنها در اعماق زمین، بیدار میشود و چیزی از گذشته خود به یاد ندارد. او که بعدا در بازی به عنوان یک Balder یاد میشود، توانایی استفاده از سلاحهای سرد بیشماری دارد و ماموریت پیدا میکند که Branchهای مختلف را پیدا و آنها را به هم متصل کند. این Branchها که کمابیش همان Bonfireهای سری سولز هستند، نقش چکپوینت داشته و در عین حال، در زمینه داستانی، نقش به سزایی ایفا میکنند.
اینکه بازیکن بدون هیچ مقدمه خاصی در بطن بازی قرار میگیرد و ابهامات آنچنان زیاد هستند که حس اضطراب و استرس مداوم را القا کنند، یکی از موارد هوشمندانه و صد البته تست شدهای است که بارها و بارها در بازیها، فیلمها و حتی انیمههای مختلف دیدهایم و به خوبی از امتحان خود سرافراشته بیرون آمده است. با تکیه به همین موضوع، سازندگان پایه و اساس بسیار خوبی برای داستان آمده کرده و موارد مبهم بیشماری در آن گنجاندهاند که باید به مرور پرده از اسرار آنها برداشت و با حقیقت تلخ یا ناگوار روبرو شد.
یک مدینه ظاله دیگر
همانطور که در ابتدای مطلب نیز ذکر شد، در زمینه طراحی ظاهری و جلوههای بصری بازی AI Limit بدون شک شباهت بی اندازهای به دیگر عنوان این سبک یعنی Code Vein دارد. که به بدین معناست که با استایل انیمهای و سِل شِید گونه روبرو هستیم. کرکتر اصلی و برخی از NPCها بدون شک از دل انیمهها بیرون آمدهاند و بعضا طراحی اغراق آمیزی دارند. در طرف دیگر برخی از شخصیتها طراحی خاص و منحصر به فردی داشته که شاید این دو را در تقابل با یکدیگر قرار دهند.
در طرف دیگر، طراحی دنیای بازی و ستینگ آن را میتوان ملغمهای از Code Vein, Nier Automata و حتی Cyberpunk دانست که به شکل خوبی در هم آمیخته شده و Havenswell را تشکیل دادهاند. زاغههای مخروبه که بیرون Havenswell را تشکیل میدهند، در بستری از بیابانی بزرگ و سوزان کشیده شده و ظاهری آخرالزمانی که به خوبی یادآور دنیای Mad Max است، به آن داده است. در طرف دیگر، دیوارهای بسیار بلند و غولپیکر Havenswell قرار دادند که ظاهری نامأنوس و با هیبت به آن داده که در ابتدا به بازیکن اینطور القا میکند که مأمنی امن برای افرادی است که قصد ملحق شدن به کلیسا را دارند. پس از ورود به دیوارها، حقیقتی تلخ در جلوی شما به تصویر کشیده میشود؛ چرا که در داخل، Mud همه جا را همچون دریاچهای سیاه رنگ پوشانده و ساختمانهای بلند و نیمه خراب، سرنوشت انسانها را منعکس میکند. در این محیط گروههای کوچک و بزرگ متفاوتی حضور دارند که به دنبال تثبیت حضور خود و به دست آوردن غنائم و غذا بوده و به صورت مداوم با یکدیگر در حال جنگ و جدال هستند. این فضاسازی که عموما با موسیقیای که آن را تشدید میکند در هم آمیخته شده است، جلوه مبهم و تاریکی به بازی داده که به خوبی با دنیای آن در یک راستا حرکت میکند.
پیشتر گفته شد که به واسطه جنگ، هیچگونه گیاه و فضای سبزی در بازی وجود ندارد و این موضوع به خوبی قابل رویت است. چرا که فضای ساخته دست انسانها از جمله آسمان خراشهای بلند و سیستمهای مکانیکی و ماشینی، سرنوشت محتوم آنها را بیش از پیش تسریع بخشیده است و در نتیجه در اکثریت بازی، با فضاهای سرد و خاکستری و یکنواخت و مرده روبرو هستیم که عمدتا تا آخر بازی شما را محاصره کردهاند.
سازندگان نیم نگاهی به Dark Souls 1 داشتهاند و در نتیجه با نوعی لول دیزاین در همآمیخته روبرو هستیم که لوکیشنهای مختلف را به یکدیگر پیوند میدهد. به لطف این طراحی بسیار خوب، موارد بیشماری برای جست و جو کردن وجود دارد و در عین حال، بهانهای برای گشت و گذار دوباره مکانهایی که پیشتر از آنها گذر کردهاید، به شما میدهد.
این فضاسازی که بر خلاف کرکترها، ظاهر رئالتری داشته و طراحیها به خوبی در راستای آنچه که سازندگان در نظر داشتهاند است. AI Limit دنیایی آخرالزمانی را به تصویر میکشد که روزگاری بستر پیشرفت و ترقی بود و اکنون چیزی جز ویرانه از آن باقی نمانده است.
بهترین دفاع، حمله است
و اما گیمپلی و علیالخصوص مبارزات، جایی است که AI Limit به خوبی در آن میدرخشد. سازندگان مشخصا نگاه دقیقی به ساختههای دست From Software داشته و در تلاش بودهاند تا المانهای مورد نیاز را از آنها استخراج کرده و پس از تجزیه و تحلیل، برداشت خود را از آن ارائه دهند. علیالخصوص در زمینه سرعت و انعطاف پذیری و برخی از مکانیزمهای بازی، از عنوان معروف Bloodborne الهام گرفته است. امری که به طور قطع در انجام آن موفق بودهاند و با محصولی روبرو هستیم که تک تک ثانیههای آن لذت بخش و جذاب است.
“حمله”، کلید واژه اساسی و بنیاد AI Limit را تشکیل میدهد و مبارزات و مکانیزمهای آن پیرامون این کلید واژه شکل گرفتهاند. این بار و بر خلاف همه عناوین موجود در این سبک، خبری از نوار Stamina نیست که میتواند برای بسیاری، خبر خوشحال کنندهای باشد. که بدین معناست که قدرت مانور دادن بازیکن و همچنین حمله کردن، هیچ محدودیتی ندارد و میتوانید فارغ از این موضوع، پتانسیل نهایی خود را نشان دهید.
در عوض نواری تحت عنوان Sync Rate جایگزین نوار Stamina شده که کاربرد جالب و هوشمندانهای دارد. Sync Rate که به چند بخش مختلف تقسیم میشود، در وهله اول قدرت ضربات شما را تعیین میکند. چنانچه هر چه این نوار بیشتر پر باشه، دمیج بیشتری به دشمنان وارد میکنید و هر چه کمتر باشد، دمیج کمتر. این موضوع سبب شده تا در مبارزات همیشه در پی این باشید که برای پر کردن نوار، به صورت مداوم در حال حمله به دشمنان باشید.
سلاحهای مختلف و متنوعی در اندازههای مختلف در زرادخانه شما قرار دارند که میتوانید از آنها استفاده کنید. به لطف استفاده از یک انیمیشن خاص، سوییچ کردن بین این سلاحها به نرمی و در میانه مبارزات انجام میشود که لایه ظریف و در عین حال به شدت تاثیر گذاری به مبارزات افزوده است. این موضوع که عمدتا در عناوین سولز لایک وجود خارجی ندارد، سبب شده تا خود را محدود به یک سلاح خاص نکنید و برای استفاده از سلاحهای مختلف، مجبور به ایستادن و عوض کردن آن نباشید.
هر سلاح شامل یک Skill متفاوت بوده که استفاده از آن، منوط به استفاده از بخشی از نوار Sync Rate است. این اسکیلها به شدت قدرتمند بوده و در مبارزات نقش اساسی ایفا میکنند.
در طرف دیگر 4 قابلیت منحصر به فرد نیز برای استفاده وجود دارد که هر کدام پلی استایل کامل متفاوتی را در اختیار بازیکن میگذارند. چنانچه حمله کردن مداوم و ریسک کردن برای نتیجهای بسیار خوب را مد نظر قرار دارید، میتوانید از قابلیت Parry کردن استفاده کنید که بدون شک همانند Parry کردن در عنوان Bloodborne است و پس از آن، میتوانید بر روی دشمنان یک فینیشر قدرتمند پیاده کنید.
چنانچه احتیاط را مقدم بر موارد دیگر بدانید، میتوانید از قابلیت سپر استفاده کنید و مبارزات را با سرعتی کمتر اما با دقتی بیشتر ادامه دهید. چنانچه با قربانی کردن بخشی از خط سلامتی خود مشکلی ندارید، میتوانید قدرت ضربات خود را افزایش داده و با حملات مداوم، نوار مخصوص آن را همیشه در حالت بالا نگه دارید.
و در نهایت چنانچه داج کردن و فرار از مخمصههای سنگین با کمترین تلاش را میپسندید، میتوانید از قابلیت داج کردن مخصوص استفاده کنید.
این چهار قابلیت منحصر به فرد و ترکیب آنها با سلاحهای مختلف، سبب شده تا هر فرد پلیاستایلهای بسیار متفاوتی از دیگر داشته باشد و تنوع بینظیری به بازی افزوده شود.
شاید با خود بگویید که همیشه توپ در زمین شما است و به لطف نوار Sync Rate، قدرت شما در هر جا به دشمنان و باسها میچربد اما این نوار به صورت شمشیر دو لبه نیز عمل میکند و بیگدار به آب زدن و عدم مدیریت آن را با شدیدترین پیامد ممکن روبرو میکند. هر چه درصد این نوار کمتر باشد، دمیج کمتری به دشمنان وارد میکنید و چنانچه به صفر برسد، وارد حالتی میشوید که برای مدت مدیدی هیچ کاری از عهده شما بر نمیآید. در این حالت تنها کاری که از شما بر میآید این است که دشمن پیش روی خود را ببینید که با تمام قوا به شما حمله کرده و معمولا در طی همان حمله، باعث باخت شما میشود. در نتیجه نیاز است تا نوار Sync Rate را مدیریت کنید تا حتیالامکان در این حالت قرار نگیرید.
احتمالا انگشترهای سری سولز و که قابلیت و Statهای متفاوتی را در اختیار شخصیت اصلی میگذاشت را یاد دارید. در بازی AI Limit، این سیستم جای خود را به Seal ها داده که کماکان همان نقش را ایفا میکنند. این بخش که به دو زیر مجموعه Main Seal و Normal Seal تقسیم شده است، این اجازه را میدهد که با انتخاب یک Main Seal که خود موارد مختلفی را به شما ارائه میدهد، چندین و چند Normal Seal را در کنار آنها استفاده کنید تا به پیشروی شما در بازی کمک کنند.
دشمنان زیادی در بازی در قد و قامت و اشکال مختلف حضور دارند که هر کدام تهدید خاصی را برای شما به دنبال دارند. با نابودی هر کدام، Crystal دریافت میکنید که حکم Soulهای سری سولز را دارند. با به همراه داشتن کریستال لازم، میتوانید در Branchها به بالا بردن Statهای خود اقدام کنید. در طرف دیگر میتوانید به ارتقاء سلاحها و حتی Main Sealهای خود بپردازید. خرید و فروش آیتمهای مختلف نیز توسط همین کریستالها انجام شده و در بازی، فروشندهها و دستگاههای مختلفی برای این کار تدارک دیده شدهاند.
با پیشروی در هر بخش، در نهایت با یک باس روبرو میشوید. به لطف مکانیزمهای قدرتمند بازی و علیالخصوص سیستم Parry کردن، این باسها به خصوص در نیمه اول بازی، آنچنان که باید و شاید برای بازیکنان چالشی ایجاد نمیکنند و حتی در تلاش اول یا دوم، میتوانید از آنها گذر کنید. این موضوع تا حدودی عجیب است، چرا که دشمنان معمولی و Elite، چالش بسیار بیشتری برای شما ایجاد میکنند.
با نابودی هر باس، آیتمی تحت عنوان Nucleus دریافت میکنید که به نوعی هسته تشکیل دهنده آن باس است. این Nucleusها لایه دیگری به شخصی سازی شخصیت اصلی اضافه میکنند. در واقع هر Nucleus، دارای Statهای مختلفی بوده که نشانگر میزان کریستال دریافتی پس از نابودی دشمنان، کریستال از دست رفته پس از شکست است و بسته به نحوه بازی کردن خود، میتوانید Nucleusهای مختلفی را امتحان کنید.
بر خلاف سری سولز و دیگر بازیهای رایج در این سبک، چنانچه که شکست بخورید، درصدری از کل کریستالهای شما کم میشود. اما این کریستالهای کم شده بر خلاف انتظار، در مکانی که شکست خوردهاید، دوباره قابل تصاحب نیستند و برای همیشه از دست میروند. این موضوع سبب شده تا بخواهید اندکی دقت را چاشنی پیشروی خود کنید.
عنوان AI Limit در زمینه گیمپلی با ارائه مکانیزمهای متنوع و بسیار خوب، دست بازیکنان را برای پیشروی بر اساس علایق خود باز میگذارد و قصد هیچگونه محدودیتی ندارد. در طرف دیگر با ارائه یک لولدیزاین بسیار خوب و داستانی تاریک و دنیایی در هم شکسته، بهانه لازم را برای پیشروی و کشف حقیقت به بازیکنان داده و تا ثانیههای پایانی، ذرهای کوتاهی نمیکند.