به عنوان علاقمند به فرم، بسیار برایم مهم است عنوانی که تجربه و برایش زمان و هزینه صرف میکنم، با سالی که در آن زندگی میکنم همخوانی داشته باشد و با استانداردها همگام باشد؛ در سال 2024، بازی باید شبیه عنوانی 2024ی باشد و الی آخر. چرا که استانداردهای ویدئوگیمی به سرعت در حال پیشرفت هستند؛ نه فقط از باب گرافیک و مباحث تکنیکی، بلکه جنبههای قصهگویی و گیمپلی. به بررسی Unknown 9: Awakening خواهیم پرداخت، عنوانی عقبافتاده که به تازگی و بدون سر و صدای آنچنانی وارد بازار شده و وعده خلق قهرمان (!) و داستانی جدید و تجربهای متفاوت را داده است. اما آیا این تلاشها به ثمر نشستهاند یا به دام نواقص افتاده و نقاط ضعف بیچاره اش کرده است؟ در ادامه، با نگاهی دقیق به جنبههای مختلف این بازی، از داستان و شخصیتپردازی گرفته تا مکانیکهای گیمپلی، به تحلیل و ارزیابی آن خواهیم پرداخت. دعوت میکنم تا همراه ما در کریتیکلنز در این سفر مشمئزکننده به دنیای ناشناختهها، همراه باشید. اما فقط تا همینجا همراه باشید! و فکر نزدیک شدن و تجربه کردن این عنوان مطلقا به سرتان نزند.
«ایدههای گندیده»
این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین، و پس از 10 ساعت تجربه بازی در پلتفرم Xbox Series X انجام شده است.
بازی Unknown 9: Awakening عنوانی است در ژانر ماجراجویی و اکشن که توسط استودیوی Reflector Entertainment توسعه یافته است. اثری که در پیوند با دنیای ناشناختهها و تجارب ماورایی روایت میشود، پس از چندین سال توسعه، توسط Bandai Namco به بازار عرضه شده است. تلاشی که از ابتدا غلط بوده و مشخص نیست دل به چه چیزی خوش کرده که این محصول نهایی را به بازار عرضه کرده است؛ در تمامی زمینهها ناموفق، و بیکیفیت است و این بیکیفیتی را جار میزند. معمولا عناوینی که در چیزی لَنگ میزنند تلاش میکنند که آن را توسط عنصر دیگری جبران کنند، اما Unknown 9 با بیحیایی هر چه تمامتر، تمامی زشتیاش را بیپروا در اختیار مخاطب قرار میدهد و کوچکترین ارزش و احترامی برایش قائل نمیشود.
فیلم هندی و لوبیای سحرآمیز
در Unknown 9 Awakening، بازیکن در نقش هارونا (Haroona) قرار میگیرد. دختری جوان از خیابانهای کلکته در کمپانی هند شرقی، که سفری ماورایی را در طول داستان می پیماید. هارونا دارای قدرتهای ماورایی است که به کمک آنها میتواند به ابعاد دیگری از زمان و مکان سفر (جابجایی) کند، اجسام را جابجا کند و وارد کالبد و ذهن افراد شود. در طول داستان، هارونا بهدنبال شناخت هویت و هدف خود است. اما هر چه جلوتر میرویم بیشتر متوجه میشویم که این شخصیت، چقدر برایمان بیاهمیت است! نه سرگذشتش، نه هدفش و نه حتی خودش هیچ جذابیتی برای مخاطب ندارد. به جرات میتوان گفت هارونا یکی از غیرکاریزماتیکترین شخصیتهای یک دهه اخیر بازی های رایانهای است!
او در این مسیر با فردی به نام لوتر آشنا میشود که او را با مفهومی به نام Fold آگاه میسازد. لوتر شخصیتی چند وجهی دارد که مثلا قرار است حسابی در طول داستان گرد و خاک به پا کند اما آن هم در حد یک پیرمرد جلف و بی نمک و حوصلهسربر که هر از گاهی به عنوان همراه در برخی مراحل حضور دارد باقی میماند. در واقع Fold بُعد مرموز و پر از خطرات ناشناخته ایست که هارونا باید در آن به کاوش بپردازد. این دنیا، تصویری از جهانهایی است که موازی با جهان حاضر در حال اتفاق افتادن است و نقش منفی داستان، وینسنت (Vincent)، کنترل آن را به عهده دارد و دوست هارونا را دزدیده و گرگان گرفته است. داستان بهشدت سردرگم و بیمعنا پیش میرود و توالی اتفاقات آن فاجعه است. روایت بهگونهای است که هیچ پیوستگی منطقی ندارد و شخصیتها، بهویژه وینسنت و لوتر، هرگز عمق لازم را پیدا نمیکنند. تعاملات میان شخصیتها بهطور مکرر سطحی و بیاحساس باقی میمانند و بازیکن بهراحتی آن ها را فراموش میکند که این از دل پرداخت کرکتر فاجعهبار و کارگردانی ضعیف کاتسینها میآید.
پایان بازی نیز به وضوح پاسخهای مشخصی ارائه نمیدهد و بسیاری از سوالات بیپاسخ باقی میمانند. این پایان نارضایتی بزرگی را در بازیکن ایجاد میکند، زیرا آن بزرگواری که با صبر ایوب، این حجم از لجن و عذاب (در گیمپلی که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت) را تحمل کرده تا ته این ماجرا و نبرد هارونا و وینسنت را به تماشا بنشیند، شاهد یک پایانبندی بی در و پیکر و با کارگردانی افتضاح و بیتجربه مواجه می شود.
در نهایت، بازی Unknown 9: Awakening به جای آنکه یک تجربه عمیق و تأثیرگذار در زمینه داستانی ارائه دهد (چیزی که به نظر میرسد سازنده تاکید زیادی روی آن دارد)، به یک سردرگمی و ناامیدی مطلق بدل شده که هرگز نتوانسته ادعایش را جامه عمل بپوشاند. این سفر، نه تنها به کشف هویت هارونا منجر نمیشود، بلکه در تمام طول داستان، بازیکن را در جهانی بیمعنی، بیاحساس و بیهویت بازی رها میکند که هیچ اهمیتی برایش ندارد.
علیل و ذلیل
گیمپلی Unknown 9: Awakening به عنوان یکی از جنبههای کلیدی این بازی، به شدت ناامیدکننده و ضعیف است. پایه و اساس این بازی مخفیکاری و نبردهای تن به تن با کمک جادو، جنبل و قدرتهای مختلف هارونا است که تمامی این تلاشها به طرز فاجعهباری ناکام ماندهاند. بازی به هیچ وجه نمیتواند خود را با استانداردهای عناوین مدرن 2024 تطابق دهد و به وضوح دست کم 10 سال از بازار عقبتر است. تمامی عناصر گیمپلی احساس میشود که با فناوریهای قدیمی و ایدههای کهنه ساخته شدهاند و نه تنها جذاب نیستند، بلکه به شدت تکراری، ملال آور و در لحظاتی (حتی) خوابآور هستند.
قدرتهای متنوع Haroona به جای اینکه بهعنوان ابزاری برای ایجاد هیجان و چالش عمل کنند، بیشتر به یک سری حرکات سطحی و بیهدف تبدیل شدهاند . به دلیل انکانتر دیزاین (Encounter Design) بسیار بد بازی که فوقالعاده گسسته و بی ربط از پیشروی بازی هستند، هر از گاهی اصلا فراموش میکنید که باید چگونه برای انکانتر و نبرد بعدی آماده شوید. بازیکن هیچگاه احساس نمیکند که در حال کشف قابلیتهای منحصر به فرد است؛ به عبارتی، این قدرتها به هیچ وجه تواناییهای خاصی را به نمایش نمیگذارند و در نتیجه، بازیکن را به سمت تکرار بیپایان حرکات سوق میدهند. این حس بیفایده بودن، نه تنها تجربه گیمپلی را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه موجب خستگی و ناامیدی میشود و به شدت گیمپلی و نبردها را در Unknown 9: Awakening کسالتبار کرده است.
پیشروی بازی ترکیبی از چند بازی تراز اول است که تاثیرات آن به وضوح در Unknown 9: Awakening دیده میشود؛ آنچارتد، توم ریدر و داستان طاعون اسامی اولیهای هستند که نمی توان تاثیر آن را بر Unknown 9: Awakening نادیده گرفت. در این بازی با تعدادی انکانتر پشت سر هم روبرو خواهید شد که با نابودی دشمنان در آنها، یک در باز میشود و به پیش خواهید رفت! 80% بازی متاسفانه همین است و باید برای یکی از تکراری ترین بازیهای تاریخ خود را آماده کنید. فقط رفتهرفته تعداد دشمنان و درجه سختی آنها اندکی افزایش مییابد وگرنه بیس کار همان است.
اما خود نبردها نیز وضعیتشان از این هم بدتر است. هارونا قادر است توسط قابلیت Step کردن وارد ذهن دشمنان شود و کنترل آنها را برعهده گیرد و به دشمنان دیگر آسیب بزند. نبردهای تن به تن نیز دارای چند قابلیت از جمله Push، Pull و Burst Attack است که از اسمشان مشخص است چه کار میکنند! واقعا نبردها در Unknown 9: Awakening تکراری و یکنواختند و بدون هیچ جذابیتی فقط در بازی چپانده شدهاند. شاید این بازی به عنوان یک بازی شبیه ساز پیادهروی میتوانست از این موفقتر ظاهر شود.
درخت مهارتی و قابلیتهای Haroona که به بازیکنان این امکان را میدهد تا قابلیتهای او را ارتقاء دهند، به شدت ضعیف و بیمحتوا است. این سیستم، به جای اینکه به بازیکن احساس پیشرفت و رشد بدهد، صرفاً به یک افزونه اضافی تبدیل شده که هیچ جذابیتی ندارد. ارتقاء قابلیتها بهطور مکرر تنها احساس یکنواختی و بیانگیزگی را در بازیکن ایجاد میکند و به وضوح نشان میدهد که بازی هیچگونه توجهی به ایجاد تنوع و هیجانانگیز کردن گیمپلی ندارد.
طراحی مراحل (لول دیزاین) نیز به شدت ضعیف و ناشیانه است. مراحل بازی به قدری یکنواخت و بیتنوع هستند که بازیکن هرگز احساس نمیکند در حال کشف یک دنیای جذاب و پویا است و داستان و اتفاقات عموما سطحی آن نیز تواما با این مورد ترکیب شده است. این محیطها به شدت خطی طراحی شدهاند و نه تنها حس اکتشاف را به بازیکن منتقل نمیکنند، بلکه به سرعت منجر به خستگی و بیحالی میشوند. از پلتفرمینگ ضعیف نیز نمیتوان چشمپوشی کرد؛ بسیاری از بخشهای بازی با کنترلهای غیردقیق و طراحی ضعیف پلتفرمینگ همراه هستند که این مسأله موجب میشود بازیکنان با ناامیدی و کلافگی از آنها عبور کنند؛ پلتفرمینگی که قرار بود به بازی تنوع ببخشد.
عدم تعادل در سختی بازی یکی دیگر از بزرگترین نقاط ضعف آن است. در حالی که بخشهای عادی بازی به شدت آسان و یکنواخت هستند، نبرد با باسهای آن به طرز غیرمنطقی و غیرعادی دشوار به نظر میرسند. این تضاد در سطح سختی به قدری گیجکننده است که بازیکن احساس میکند با یک بازی کاملاً متفاوت و بیبرنامه روبرو شده است. بهراستی، چگونه ممکن است که در یک بازی که مراحلش به شدت تکراری و بیچالشاند، ناگهان با باسهایی روبرو شویم که بهطرز غیرقابل تصوری سخت و چالشبرانگیز هستند؟!
Unknown 9: Awakening به جای اینکه یک تجربه سرگرمکننده و چالشبرانگیز را ارائه دهد، به یک روند خستهکننده و یکنواخت تبدیل شده است. ترکیب قدرتهای ناکارآمد، طراحی ضعیف درخت مهارتی، ضعف در طراحی مراحل و عدم تعادل در سختی به این معناست که این بازی نه تنها به وعدههایش عمل نکرده، بلکه به یک نمونه واضح از ناکامی در دنیای بازیهای ویدئویی تبدیل شده است. Unknown 9: Awakening یکی از بدترین تجربیات گیمپلی در سالهای اخیر است و به هیچ عنوان نمیتواند در دنیای امروز بازیهای ویدئویی جایگاهی پیدا کند. با درنظرگرفتن تمامی این مشکلات، Unknown 9: Awakening به شدت احساس میشود که هیچ توجهی به نظرات بازیکنان و انتظارات آنها نداشته و در نهایت یک تجربه، برای فراموش شدن و برای تنفر داشتن را ارائه داده است.
زیبایی گندیده
گرافیک بازی Unknown 9: Awakening در اکثر جنبهها ناامیدکننده است. مدلینگها و زیباشناسی در این بازی به غایت مشممئزکننده و فاجعه است و دائما در حال پرسیدن این سوال هستید که این بازی عنوانی است که در سال 2024 برای PS5 و Xbox Series X منتشر شده است؟! زیرا همه چیز سرسری و با بیسلیقگی محض ساخته شده و تیم سازنده هیچ عشق و علاقهای را برای این عنوان خرج نکرده است.
یکی از بزرگترین نقاط ضعف، انیمیشنهای چهره شخصیتها است که به شدت فاجعهآمیز به نظر میرسد. حرکات چهرهها در مواقعی که شخصیتها احساسات را ابراز میکنند، بسیار غیرطبیعی و مصنوعی هستند. یک مثال میمیک فردی را تصور کنید که در حال بالا رفتن از نردبان است و به عضلات صورتش فشار وارد میکند، در اینجا این میمیک یک خندهی بسیار زشت است! این موضوع باعث میشود که بازیکن نتواند به خوبی با شخصیتها همذاتپنداری کند و تجربه داستانی بازی تحت تأثیر قرار گیرد. علاوه بر این، نرخ فریم بازی نیز یکی از مشکلات اساسی است. با وجود اینکه بازی گرافیک و تکنیکهای جدید و سنگینی برای عرضه ندارد، نرخ فریم تنها 30fps بهوضوح تجربهای نچسب اراده داده که تازه همان هم پر از افت فریم است. این نرخ فریم پایین به عدم روان وصیقلی بودن گیمپلی منجر شده است؛ به ویژه در صحنههای اکشن و پرتنش و شلوغتر این مسئله احساس کلی بازی را تحت تأثیر قرار داده است و موجب شده که بازیکنان از تجربه بازی ناامید شوند.
از دیگر مشکلات، باگهای گرافیکی و اشکالات فنی است که در هنگام بازی به طور مکرر رخ میدهند. این باگها شامل اشکالاتی است در انیمیشنها، عدم هماهنگی در فیزیک محیط و حتی اشکالات کشنده در طراحی گیمپلی که منجر به عدم امکان پیشروی و اجبار پلیرها به Load کردن چکپوینت قبلی میشود.
در مجموع، گرافیک Unknown 9: Awakening به دلیل انیمیشنهای ضعیف و اسفبار چهره، نرخ فریم پایین و باگهای ناراحتکننده، نتوانسته انتظارات را برآورده کند. این مشکلات نه تنها تجربه بصری را مختل میکنند بلکه به کل حس و حال بازی آسیب میزنند و از جذابیت آن میکاهد.
آهنگ هندی!
دوبله و صداگذاری Unknown 9: Awakening به شدت ضعیف و ناامیدکننده است. انتخاب صداپیشهها نتوانسته است احساسات و شخصیتهای بازی را به درستی منتقل کند. دیالوگها بیروح و فاقد جذابیت هستند و این امر موجب میشود که ارتباط عاطفی با شخصیتها به سختی برقرار شود یا حتی در اکثر مواقع اصلا برقرار نشود.
لحجه هندی بسیار اغراق شده است و در بسیار از مواقع به سختی متوجه فرمایشات شخصیت اصلی بازی خواهید شد!موسیقی متن بازی نیز در سطحی پایین قرار دارد و هیچگاه نتوانسته احساسات مورد نظر را به درستی القا کند. در این بخش حتی ایرادات تکنیکی نیز بسیار وجود دارد که انقدر همه چیز بازی بد و عجولانه و سرسری است، از این مورد میتوان گذر کرد!