همه ما گهگداری در طی خوابهای شبانه خود، کابوسها یا رویاهای شیرینی را دیدهایم که در برخی از آنها هیچ قاعده و قانونی رعایت نشده و اتفاقاتی رقم میخورد که پس از بیداری، تا مدتها به آن فکر میکنیم. حتی در برخی موارد این رویاها به قدری شیرین هستند که آرزو دارید تا دوباره به خواب برگردید تا بار دیگر آنها را تجربه کنید. ذهن عجیب و غریب تتسویا نومورا که در کارنامه او کارگردانی و طراحی سری معروف Final Fantasy نقش بسته شده است، این تجارب عجیب و غریب را بدون کم و کاست به دنیای بازیهای ویدئویی آورده است. کینگدم هارتس(Kingdom Hearts) را میتوان ملغمهای از عجیبترین رویاهای شبانه یک فرد پس از پر خوریهای بسیار دانست. به گونهای که ترکیب نامأنوسترین موارد ممکن که در حالت عادی به ذهن هیچکس خطور نمیکند، در اینجا با هارمونی دلنشینی در کنار یکدیگر قرار میگیرند و در کمال ناباوری، ترکیب فوقالعاده دلچسب و شیرینی را رقم میزند. تجربهای آنچنان شیرین و معصومانه که حتی با وجود برخی از ناملایمتیهایش، باز هم برای شیرجهای عمیق در آن درنگ نخواهید کرد.
در ادامه با کریتیکلنز همراه باشید.
پادشاهی قلبها
این نقد و بررسی بر اساس نسخهی مخصوص منتقدین، و پس از 40 ساعت تجربهی بازی روی پلتفرم PC انجام شده است.
دیزنیلندی متفاوت (Kingdom Hearts HD 1.5 + 2.5 ReMIX)
همانطور که در مقدمه نیز ذکر شد، کینگدم هارتس عنوان عجیبی است و از ثانیههای کاتسین ابتدایی بازی، هیچچیزی در آن معنی نمیدهد و بدون اغراق، بازیکنان را در میانه دنیایی مملو از عجایب و شخصیتهایی عجیبتر رها میکند تا با عجیبترین ماجراجوییهای خود روبرو شود.
در نخستین عنوان KH در نقش پسری به نام Sora قرار میگیریم که در مکانی به اسم Destiny Islands در حال زندگی در کنار دوستان و خانواده خود است. اما دیری نمیپاید که خانه و کاشانه آنها توسط نیروهای پلید تاریکی مورد حمله قرار گرفته و سورا از دوستان و خانواده خود جدا میشود. در طرف دیگر ماجرا که شامل دنیایی کاملا متفاوت میشود، شخصیتهای معروف دیزنی همچون Goody, Donald Duck و Micky Mouse و شخصیتهای کمتر محبوبتری چون Chip ‘n’ Dale در کنار یکدیگر در قلعهای جادویی در حال زندگی هستند که پس از مدتی متوجه غیبت پادشاه میشوند که از آنها میخواهد که دارنده KeyBlade را پیدا کنند تا با مبارزه با نیروهای تاریکی، از نابود شدن دنیاهای مختلف و ساکنین آنها جلوگیری کند. اینگونه است که سرنوشت این دو دنیای کاملا متفاوت با هم تلاقی پیدا کرده و سورا به دنیایی دیگر کشیده میشود تا قضایا پیچیدهتر از قبل شوند. با تقابل سورا و گوفی و دانلد داک که به دنبال دارنده KeyBlade میگردند، این 3 یار عجیب و غریب به عنوان یک تیم به دنیای مختلف سفر کرده و سعی میکنند در ماجراجوییهای خود، شر نیروهای تاریکی را از دنیاهای مختلفی که در دوران کودکی همه ما نقش اساسی و پر رنگی داشتهاند، کم کنند. داستان عموما به صورت خطی دنبال شده و از یک اتفاق به اتفاق دیگری از طریق کاتسینهای پرتعداد، پیشروی میکند.
در حیطه گیمپلی، سری KH المان های عناوین اکشن RPG را با عناوین Hack ‘n’ Slash در هم میآمیزد و محصولی لذت بخش و در عین حال متنوع ارائه میدهد. سری KH عمده الهام خود را از برادر بزرگتر خود یعنی سری Final Fantasy گرفته و المانهای آن را برای استفاده خود، به نوعی شخصی سازی کرده است تا با عناوین Hack ‘n’ Slash همخوانی کاملی داشته باشد. مبارزات که بر خلاف FFهای کلاسیک، در KH به صورت Real Time دنبال میشوند، ترکیبی از مبارزات تن به تن و جادو و احضارهای مختلف است که میتوانید بر روی انبوه دشمنانی که پیش روی شما ظاهر میشوند، استفاده کنید. در عین حال دو همراه همیشگی یعنی گوفی و دانلد داک نیز که توسط هوش مصنوعی هدایت میشوند، در همه لحظات شما را یاری میدهند اما بعضا میتوانید رفتار آنها را به گونهای تعیین کنید که در مبارزات، بیشترین بهره را ببرید. در مبارزات عموما توانایی مانور دادن در محیط را دارید اما دوربین بازی علیالخصوص در نسخههای ابتدایی این سری، تا حدودی آزارده عمل میکند و جایگذاری آن بعضا به نحوهای است که عملا توانایی دیدن آنچه که در حال رخ دادن است را از دست میدهید. در طرف دیگر برخی از باسها نیز به شکل نه چندان خوبی طراحی شدهاند که مبارزات را بسیار طولانی و آزاردهنده و خسته کننده میکنند.
ممکن است در نگاه اول مبارزات و به طور کلی قابلیتهایی که در اختیار شما قرار گرفته شده است، ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد، اما با پیشروی در بازی و ورود به دنیاهای مختلف، متوجه تنوع بینظیری که در بطن بازی گنجانده شده است، خواهید شد. در بازی قسمتی به نام Gummi Ship وجود دارد که از آن میتوانید برای جا به جایی در بین دنیاهای مختلف استفاده کنید. سازندگان نوعی گیمپلی مبنی بر عناوین Rail Shooter در این قسمت گنجاندهاند تا ضمن جذاب کردن این بخش، تنوع خوبی را برای بازیکنان رقم بزنند.
و اما یکی دیگر از جذابیتهای سری KH، در ویژگیهای به خصوصی است که در دنیاهای مختلف بازی گنجانده شدهاند. همانطور که پیشتر ذکر شد، دنیاهای بازی پر تعداد هستند که هر کدام ظاهر به خصوصی داشته و از قوانین ویژه خود تبعیت میکنند. به عنوان مثال در دنیای آبی Little Mermaid، شخصیتهای اصلی به صورت نیمه ماهی در میآیند و گیمپلی به گونهای دیگر رقم میخورد. یا در دنیای The Nightmare Before Christmas، شخصیت Jack Skellington به تیم شما ملحق میشود و قابلیتهای کاملا جدید و متفاوتی را در مبارزات به ارمغان میآورد. یا در دنیای دزدان دریایی کارائیب جزایر مختلفی برای گشت و گذار وجود دارد و مبارزات به صورت هوایی دنبال میشوند. این موضوع سبب شده تا از نظر گیمپلی در حین بازدید از دنیاهای مختلف و این واقعیت که دنیاهایی که در طول این سری به آنها وارد میشوید، بسیار زیاد و پر تعداد هستند، با تنوع فوقالعاده خوب و منحصر به فردی روبرو باشید که یقینا برای مدت زمان بسیار طولانی شما را سرگرم خواهد کرد.
یکی برای همه و همه برای یکی (Kingdom Hearts HD 2.8 Final Chapter Prologue)
احتمالا از خواندن این متن تا کنون متوجه شدهاید که در دنیای KH همه چیز عجیب و نامأنوس است و نباید انتظار منطق بگردید؛ چرا که هدف چیز دیگری است. این وقایع و شخصیتهای عجیب و غریب شاید در ابتدای کار چنگی به دل نزنند و حتی احمقانه و مسخره جلوه کنند، اما دیری نمیپاید که عاشق آنها میشوید و هر لحظه حضور در آن برای بازیکنان لذت بخش و تداعیکننده لحظات بسیار خوبی خواهد بود.
در شماره دوم پیچیدگی قضایا حتی بیشتر هم شده و پیگیری قضایا، دقت بیشتری میطلبد. داستان بازی دقیقا 1 سال پس از اتفاقات نسخه اول و نسخههای فرعی آن به وقوع میپیوندد. جایی که سورا و یاران همیشگیاش در خوابی عمیق برای بازیابی خاطرات گمشده خود به سر میبرند و از طرفی دیگر، نیروهای تاریکی و دستهای پشت پرده، نقشههای شوم خود را با توطئههای بسیار بزرگتر پیش میبرند. با بیدار شدن سورا و یارانش، بار دیگر سفر به دنیاهای گوناگون برای رفع خطرات موجود شروع شده و بار دیگر در آبهای عمیق دنیای KH که مملو از شخصیتها و دنیاهای بیشمار است، شیرجه میزنیم.
گیمپلی عمدتا از همان فرمول نسخه اول پیروی میکند و به طور کلی میتوان گفت تا حد بسیار زیادی، مشابه آن است. سازندگان، بسیاری از انتقادات و پیشنهادات وارده به نسخه اول را مورد بررسی قرار داده و موارد مربوط به دوربین آزاردهنده و همچنین نبود نقشه را رفع کردهاند. در این نسخه شاهد اضافه شدن شخصیتهای بیشتری به گروه شما خواهید بود که حتی در مواردی میتوانید هدایت و کنترل آنها بر عهده بگیرید. مطابق استاندارد بازی های RPG، با نابود کردن دشمنان، XP دریافت میکنید که در ارتقاء شخصیت شما و همراهان، تاثیر گذار بوده و منجر به دستیابی شما به قابلیتهای جدیدتر و به طور کلی، قدرتمندتر شدن شما خواهند شد. با پیشروی در بازی و ملاقات دنیاهای متفاوت، بازیکنان قابلیت احضار برخی از شخصیتهای محبوب را پیدا کرده که هر کدام با قابلیتهای به خصوصی که ارائه میدهند، میتوانند در مبارزات به نفع شما عمل کنند.
برای هر چه بیشتر متنوع کردن این سری، سازندگان در نسخه دوم نواری مخصوص تحت عنوان Drive Gauge به بازی اضافه کردهاند که چندین و چند قابلیت متفاوت در اختیار بازیکنان قرار میدهند. در یک طرف سورا توانایی همکاری اختصاصی با یکی از اعضای گروه را خواهد داشت تا با به دست آوردن ویژگیهای جدیدی، بیش از پیش قدرتمندتر شود و در طرف دیگر اجازه احضار شخصیتهای به خصوصی خواهد داشت. ویژگی جدیدی تحت عنوان Reaction Command نیز به بازی افزورده شده است که اجازه میدهد در مواقع به خصوصی در طول مبارزات و با فشردن دکمه مربوطه، حملاتی خاصی بر روی دشمنان انجام شود.
کلید اسرار (Kingdom Hearts III + Re Mind)
در نسخه سوم شاهد تلاشهای شخصیت Yen Sid برای نقش بر آب کردن نقشههای Xehanort برای ساخت X-Blade هستیم. در طرف دیگر سورا و یاران همیشگیاش یعنی گوفی و دانلد داک بار دیگر عازم سفر به دنیاهای مختلف و آشنا هستند تا قدرتهای خود را برای بازیابی قلبهای گمشده که توسط Xehanort از آنها گرفته شده بود، باز پس گیرند.
در این عنوان شخصیتهای مختلفی – چه منفی و چه مثبت – که هر کدام قصدها و غرایض متفاوتی دارند، معرفی شده و مسائل را بیشتر از آنچه که دیده میشود، بغرنجتر و پیچیدهتر میکنند. تعداد بالای این شخصیتها و همینطور تعداد دنیاهای مختلف و آشنا چه از سمت دیزنی و چه دنیاهای کاملا جدیدی از سمت Square Enix، سبب شده تا پیگیری داستان و روابط میان شخصیتها در این سری آن هم در میان عناوین پر شمارش، امری سخت و بعضا گیجکننده باشد که شاید بازیکنان را مجبور به بازی کردن چندین باره این سری یا رجوع به ویدئوهای توضیح داستان کنند. با این حال شاید این موضوع به خودی خود چیز بدی نباشد؛ چرا که ارزش تکرار سری KH به شدت بالا است و حتی اگر به داستان آن اهمیتی ندهید، مطمئنا ساعتهای بیشماری را صرف غرق شدن در دنیای بسیار جذاب و متنوع آن خواهید کرد.
در حیطه گیمپلی بار دیگر شاهد هسته اصلی یعنی مبارزات به صورت Hack ‘n’ Slash هستیم و عمدتا به همان شیوه دو نسخه پیشین اراده میشود. اما گیمپلی این بار دستخوش تغییرات بسیاری خوبی بوده که روح تازهای در کالبد آن جاری میکند. اینبار تعداد اعضای گروه به 5 نفر افزایش پیدا کرده و مبارزات و به طور کلی گیمپلی، تنوع مثال زدنی پیدا میکند. سیستم جادوی گستردهتر و قابلیت احضار شخصیتهای مختلف برای وارد کردن ضرباتی به خصوص، از جمله مواردی هستند که در نسخه سوم به این سری اضافه شدهاند. هوش مصنوعی دشمنان ارتقاء پیدا کرده و دیگر کمابیش با دشمنان ساده با حرکات احمقانه دو نسخه پیشین روبرو نیستیم. در طرف دیگر شاهد Mini-Gameهایی با تمهای متفاوتی چون پخت و پز یا موسیقی که باز هم در بردارنده شخصیتهای معروف انیمیشنهای دیزنی یا شخصیتهای خود Square Enix هستند، خواهیم بود.
تلألو معصومیت
حال که از گیمپلی و داستان نامأنوس KH گذر کردیم، بهتر است روی دیگر سری KH را مورد بررسی قرار دهیم. جنبهای که از همان منوی بازی خود را به طور کامل به بازیکنان نمایان و به سرعت تمام وجود آنها را میکند. موسیقی سری KH سرشار از زندگی و معصومیت است و نوای پیانو که مشخصا توسط نوازنده اصلی با دقت فراوان تنظیم شده است، روح و روان سری را در بر میگیرد. همکاری با ارکسترهای بزرگ و معروف ژاپن برای ساخت قطعات این اثر به خوبی نشان میدهند که تا چه اندازه بر موسیقی همانند دیگر المانها تاکید شده و تا چه اندازه برای سازندگان و پیامهایی که توسط بازی به مخاطب القا میکنند، مهم بوده است. اگر چه تم اصلی بسیاری از دنیاهای دیزنی مستقیما از فیلمهای آن گرفته شده است، اما در بیشتر موارد موسیقی کاملا مجزا و تازهای برای آنها تدارک دیده شده است. هر دنیا تم منحصر به فرد خود را داشته که در پس زمینه در جریان است و در عین حال در مبارزات بسته به اینکه در کدام دنیا هستید، موسیقی متفاوتی نواخته میشود.
این موسیقی با استایل گرافیکی و طراحیهایی که امضای تتسویا نومورا بر آنها نقش بسته است، ترکیب قدرتمندی را به وجود آورده که به خوبی نمایانگر روح سری کینگدم هارتس است. شخصیتهای طراحی شده به دست نومورا همیشه و هر زمان حالتی منحصر به فرد چه از نظر قیافه و آناتومی و چه از نظر پوشش و لباس داشته و با اولین نگاه متوجه مغز متفکر پشت آنها خواهید شد. سری KH در این زمینه به خوبی از استعداد و توانایی نومورا بهرهمند شده و در جای جای بازی، این موارد به چشم میخورند.
سری KH واقعا سری عجیبی است که به سختی میتوان نمونه مشابهی برای آن پیدا کرد. ظاهر کودکانه و معصومانه شخصیتها و تلفیق دنیاهایی با رنگ و لعاب مختلف، شاید در نگاه اول بسیاری از بازیکنانی را که در عناوین جدی و تاریک بازیهای رایانهای غرق شدهاند، به خنده بیندازد و آن را فاقد اهمیت بدانند، اما تنها کسانی که در این دنیای زیبا شیرجه زدهاند، متوجه الماس ارزشمند درون آن خواهند شد. الماسی که عیار آن را با وجود تنوع گیمپلی مثال زدنی و موسیقی به شدت زیبا و گوشنواز، داستانی عمیق و چندلایه و پر از شخصیتهای معروف کوچک و در نهایت عنوانی با ارزش تکرار بالا، نمیتوان ارزش گذاری کرد.