این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین، و پس از 16 ساعت تجربه بازی در پلتفرم PC انجام شده است.
بازی Skull and Bones از آن دست عناوینی است که با اهداف بلند پروازانه معرفی شد اما پیش از مشخص شدن تاریخ انتشار آن به سکوت خبری کشیده و در نهایت هم وارد برزخ توسعه شد؛ اما خوشبختانه یا شاید هم متأسفانه سرانجام پس از حدود 7 سال این عنوان از برزخی که در آن گیر افتاده بود رهایی پیدا کرده و در روزهای اخیر در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. در این مقاله قصد داریم به بررسی این عنوان بپردازیم و ببینیم که این انتظار طولانی ارزشمند بوده یا همانند اغلب عناوینی که شرایط مشابه داشتند یک شکست دیگر رقم خورده است. با ما در کریتیکلنز همراه باشید.
بازگشته از برزخ
Skull and Bones عنوان لایو سرویس در سبک اکشن ماجراجویی سوم شخص با المانهای نقش آفرینی است که در دنیای دزدان دریایی جریان دارد. این بازی برای اولین بار در E3 سال 2017 توسط یوبیسافت معرفی شد؛ اما پس از دریافت بازخوردهای اولیه از مخاطبان این بازی در سکوت خبری فرو رفت تا اینکه در سال 2022 با تغییرات بنیادین باری دیگر معرفی شد، اما باز هم به دلیل بازخوردهای منفی از نسخههای آزمایشی تأخیرهای متعددی خورد تا اینکه در 24 بهمن 1402 شاهد عرضه نسخه نهایی آن بودیم. پیش از اینکه به سراغ نقد بازی برویم به نظرم نیاز است که برخی نکات درباره کلیات این عنوان بیان شود. به عنوان اولین نکته قابل ذکر، باید توجه داشته باشیم که ایدههای اولیه Skull and Bones با موفقیت بازی Assassin’s Creed IV: Black Flag که در سال 2013 عرضه شد، خلق شده است؛ اما از سوی دیگر باید توجه داشت که این بازه زمانی درست با افزایش محبوبیت بازیهای لایو سرویس متقارن شد که البته یوبیسافت هم در این زمینه با عناوینی نظیر Rainbow Six Siege، For Honor و The Division موفقیتهای چشمگیری را کسب کرده بود. هر چند با توجه به این موارد میتوان دلیل خلق این اثر را حدس زد اما نباید فراموش کرد که تب و تاب بازیهای لایو سرویس در سالهای اخیر تا حدی کاهش پیدا کرده است و دیگر عناوینی که بتوانند بازیکنان را برای چندین سال متوالی در بالاترین سطح ممکن نگه دارد کمتر دیده میشود. از این رو نباید تأثیرات احتمالی این موارد را بر Skull and Bones نادیده گرفت؛ حال باید دید درون مایه بازی چه چیزی برای ارائه دارد که بتواند بازیکنان سخت پسند امروزی رو به خود جلب کند.
شکارچیان سکه
بازی در قرن 17 میلادی و از اقیانوس هند آغاز میشود؛ دزدان دریایی به یک ناوگان تجاری مهم دستبرد زدند، اما در میان راه با سر رسیدن کشتیهای جنگی بریتانیا همه چیز دگرگون میشود. دزدان دریایی شکست سختی خورده و تلفات زیادی را متحمل میشوند؛ در این بین شخصیت اصلی بازی که یکی از ناخداهای دزدان دریایی است میتواند با خوش شانسی زنده از مهلکه خارج شود و تیم کوچکی را تشکیل داده و به سمت جزیره Sainte Anne که مقر دزدان دریایی است حرکت کند؛ اما به محض ورود به جزیره متوجه میشود که با این شکست، تمام اعتبار و جایگاهش هم مانند کشتی و خدمهاش نابود شده است و باید همه چیز را از صفر شروع کند. نقطه شروع داستان بازی روندی آشنا و کلیشهای دارد که نه تنها در اغلب بازیهای یوبیسافت بلکه در تعداد زیادی از عناوین دیگر هم شاهد آن هستیم؛ متأسفانه چنین آغازهایی دیگر مانند گذشته هیجانی به همراه ندارد و فقط یک روند بسیار عادی و حتی در بعضی موارد کاملا حوصله سر بر میشوند. متأسفانه این موضوع برای بازی Skull and Bones هم وجود دارد و به طبع آغازی نه چندان جالب و کلیشهای را از آن شاهد هستیم. البته چنین مشکلی را معمولا میتوان از طریق شخصیت پردازیهای خوب و یک روند داستانی گیرا حل کرد اما خبر بد این است که Skull and Bones در این بخش هم عملکرد خوبی به نمایش نگذاشته است. رفتار شخصیت اصلی و همچنین شخصیتهای دیگر کاملا ربات گونه است و عملا توانایی انتقال حس و حال فضا را ندارند؛ همچنین این مورد را هم اضافه کنم که شخصیت اصلی فاقد توان تکلم است. شاید چنین موردی در عناوین متعددی به خصوص در سبک نقش آفرینی دیده و حتی به عنوان یک مورد کاملا عادی انگاشته شود اما برای بازی که به گفته مدیر عامل یوبیسافت در رده عناوین AAAA دسته بندی شده، تیمهای بزرگی در توسعه آن نقش داشتهاند و برچسب قیمتی 70 دلاری به آن نصب شده، چنین موردی به هیچ عنوان قابل توجیه نیست. این موضوع زمانی بدتر میشود که میتوان دیالوگهای مناسب و حساب شده را دید اما نه شخصیت اصلی توان ادا کردن آنها را دارد و نه شخصیتهای فرعی به خوبی توان انتقال آنها را دارند.
معمولا در عناوین لایو سرویس نقش آفرینی شاهد خلق دنیایی آشفته هستیم که داستان بازی هم به عنوان بخش بزرگ و مهمی از آشفتگی آن است و همین موضوع بستری را برای ایجاد مأموریتهای مخلتف (اصلی و فرعی) فراهم میکند. چنین موضوعی را میتوان تا حد قابل توجهی در Skull and Bones هم مشاهده کرد؛ البته شرایط اقیانوس هند به مراتب بهتر از موارد مشابه است که ذکر شد و حداقل شاهد فضایی آخرالزمانی در بازی نیستیم. داستان شاید در ابتدا اوضاع را پیچیده و دنیای دزدان دریایی را متلاطم جلوه دهد اما بعد از گذشت یکی دو ساعت متوجه خواهید شد که اوضاع دزدان دریایی حتی بعد از آن شکست سخت هم چندان بد نیست و حتی در مناطق مختلف مقرهای بسیار بزرگی دارند و به نوعی میتوان گفت که در حال تبدیل شدن به سلاطین اقیانوس هند هستند. روایت داستانی با وجود اینکه پتانسیل خوبی برای جلب توجه دارد اما متأسفانه شاهد افتهای زیادی در آن هستیم که در کنار شخصیت پردازیهای نامناسب باعث شده تا نتواند نظر مخاطب را جلب کند. حتی روند داستان هم بسیار ساده و پیش پا افتاده است و در همان ابتدای بازی میتوان انتهای آن را حدس زد. علاوه بر این اغلب مأموریتهای اصلی و تقریبا تمام مأموریتهای فرعی ماهیتی جایزه بگیر گونه دارند (Bounty Hunter) و حتی شاهد اتفاق ساده یا کمی غیر منتظره نیستیم.
شکارشدگان توسط پول!
آنچه که میتواند یک بازی نقش آفرینی لایو سرویس را جذاب کند، گیمپلی سرگرم کننده و جذاب آن است که صد البته این موضوع در زمان انجام آن به صورت چند نفره میتواند لذت بردن از آن را دو چندان کند. بازی Skull and Bones در بخش گیمپلی عملکردی چند وجهی را از خود نشان میدهد. به طور کلی بازی در دو بخش دریا و خشکی جریان دارد؛ البته در ابتدای معرفی این بازی قرار بود فقط شامل بخش دریایی باشد اما در طی زمان توسعه بخش خشکی نیز به آن اضافه شد. در بخش خشکی شاهد هیچ گونه مبارزه یا اتفاقات خاصی نیستیم و میتوان گفت که هدف اصلی خشکیها ایجاد پایگاههایی برای مدیریت منابع، ارتقاء، کسب مأموریتها و در برخی موارد شکار گنج است است؛ اما در مقابل میتوان گفت که در بخش دریایی و کشتیرانی اوضاع به کل متفاوت است و تمرکز اصلی در این بخش قرار گرفته است. منطقه اقیانوس هند از نظر ژئوپلیتیک به بخشهای مختلفی تقسیم شده و قدرتهای اروپایی با تصاحب هر بخش به فکر استعمار هستند. در کنار آنها قبیلههای محلی و گروههای مختلف دزدان دریایی هم حضور دارند. قبیلههای محلی با توجه به منافعی که میتوانند کسب کنند گاهی بر علیه قدرتهای اروپایی بوده و گاهی با آنها هم سو هستند؛ در این بین هم دزدان دریایی به غارت کشتیهای مختلف مشغول هستند. با توجه به روند داستانی و مأموریتهای کسب شده هر یک از قدرتها و قبیلهها میتوانند وارد همکاری یا صلح با دزدان دریایی هم شوند و از این جهت شاهد بازی نسبتا انعطاف پذیری هستیم. اگر اهل بازیهای یوبیسافت باشید، سیستم کلی مأموریتها و همچنین آیتمهایی که از لوت کردن حاصل میشود احتمالا ناخودآگاه شما را به یاد بازی The Division بیاندازد؛ به طور کلی آنچه که به نظر میرسد یوبیسافت باز هم روش همیشگی خود، یعنی استفاده از فرمولهای ثابت که حداقل یکبار امتحان خود را پس داده است، را در پیش گرفته و کلیات این سیستم را به Skull and Bones منتقل کرده است اما خب نتیجه به عکس بازی The Division چندان خوب در نیامده است.
اما از این موضوع که بگذریم به بحث شیرین دریا نوردی میرسیم. در بازی کشتیها انوع مختلفی دارند که قایق ماهیگیری، کشتیهای جنگی سبک و سنگین و غیره را شامل میشود؛ اما با این حال تنوع کشتیها حداقل در زمان عرضه بازی چندان زیاد نیست، حدود ده کشتی که برخی را از طریق منابع موجود باید ساخت و برخی را میتوان با شکست دشمنان به دست آورد. ساز و کار در نظر گرفته شده برای کنترل کشتیها، سه سرعت متفاوت را شامل میشود که برای حداکثر سرعت نیاز به انرژی مضاعف خدمه کشتی است و این انرژی از طریق یک نوار پر شونده مشخص میشود. این انرژی پس از اتمام یا از طریق تغذیه اضافی یا با استراحت مجدد شارژ میشود که چندان زمانبر نیست. در کنترل کشتی برای اولین بار حالت اول شخص هم در نظر گرفته شده که تجربه جالبی را ارائه میکند. بد نیست به این موضوع هم اشاره کنم که آوازهای دریایی خدمه که پیش از این در عنوان اساسینز کرید بلک فلگ دیده بودیم باز هم حضور دارند و حتی آوازهای جدیدی هم در کنار آنها هستند که دریانوردی را شیرینتر میکند. موسیقیهای متن هم در هنگام نبرد یا در زمان پیاده جذاب بوده و بر فضا سازی کمک شایانی میکنند. همچنین در کنار این موارد محیط بازی بر کنترل کشتی شما اثر گذار است، به عنوان مثال جهت باد میتواند سرعت را کم یا زیاد کند یا طوفانهای دریایی کنترل کشتی را سختتر کرده و حتی با موجهای سهمگین آسیبهایی را به کشتی وارد کند. در کل سیستم کنترل کشتیها مطابق انتظار عمل کرده و تجربه خوب و متعادلی را ارائه میکند.
همانطور که بیان شد منبع الهام اصلی بازی، عنوان اساسینز کرید بلک فلگ است و از این رو در حین مبارزات دریایی خواسته یا ناخواسته میتوان هسته بخش دریایی بلک فلگ را در این بازی هم مشاهده کرد. به نظرم بخش مبارزات دریایی را میتوان هیجان انگیزترین بخش گیمپلی Skull and Bones دانست؛ روند مبارزات معمولا با سرعت متوسطی به پیش میرود و البته این شما هستید که تعیین میکنید به چه شکل کشتی دشمنان را نابود کنید. در همه کشتیها نقاط ضعف با رنگ قرمز مشخص شده و با شلیک به آنها میتوانید سریعتر به هدف خود برسید یا اینکه در مقابل با شلیک به بخشهای دیگر مبارزه را طولانیتر کنید تا نیروهای پشتیبان برسند و کار را سختتر کنند. همچنین امکان غارت کشتی پیش از نابودی و غرق شدن آن نیز وجود دارد اما بر خلاف بلک فلگ خبری از مبارزات بر روی عرشه کشتی نیست و تنها با پرتاب طنابهایی میتوانید به سراغ غارت کشتی بروید. باس فایتهای در نظر گرفته شده در بازی یا حتی غارت بندرگاهها چالش برانگیز هستند و با توجه به مشکلات سیستم ارتفاء که در ادامه به آن میپردازیم معمولا شکست دادن آنها طاقت فرسا است. در صورتی که شما شکست بخورید میتوانید با پرداخت بخشی از دارایی خود در نزدیکی محل غرق شدن به ادامه بازی بپردازید یا اینکه بدون هیچ هزینهای به مقر اصلی دزدان دریایی بازگردید. راستش را بخواهید مبارزات دریایی Skull and Bones خوب است اما اگر از افرادی باشید که با عنوان بلک فلگ خاطرات زیادی داشته باشید ممکن است کمبودهای مختلفی را در فرآیند مبارزات حس کنید. البته ناگفته نماند که در دنیای بازیهای رایانهای عناوین با سبک مشابه چندان وجود ندارد، برای همین محصول پیش رو حداقل از نظر کشتیرانی و مبارزات دریایی هیجان انگیز به نظر میرسد. شاید با وجود عناوین بیشتری در این سبک، نتیجه میتوانست متفاوتتر جلوه دهد.
خوشبختانه Skull and Bones از نظر بخش آنلاین هم عملکرد خوبی دارد و شما میتوانید با دوستان خود یا با بازیکنان دیگر تیم تشکیل داده و به غارت بپردازید. سرورهای بازی از نظر پایداری مناسب هستند و ظرفیت هر لابی که در یک نقشه است هم 20 بازیکن است؛ البته در صورت تشکیل تیم نهایتا 3 نفر میتوانند همزمان با هم بازی را انجام دهند. حالت PVP هم بخشی از جهانی است که در آن قرار میگیرید و در صورت مراجعه به محلهای مشخص میتوانید به انجام آن بپردازید. البته در هر جای نقشه شما میتوانید به کشتی بازیکنان دیگر حمله کنید اما نتیجه آن کاهش شهرت در بازی خواهد بود. در مجموع بخش چند نفره Skull and Bones هم شباهتهای زیادی به سیستم و قوانین موجود در بازی دیویژن دارد و عملا باز هم شاهد استفاده از همان فرمولها در قالبی جدید هستیم.
یکی از نکات مثبت بازی این است که طیف بسیار گستردهای از سلاحها طراحی و توسعه داده شده است که میتوان با تهیه منابع کافی آنها را تولید و بر روی کشتی نصب کرد. اما صبر کنید؛ انجام چنین کاری به این سادگی نخواهد بود. تمامی مواردی که بر روی قدرت شما تأثیر گذار هستند، که شامل نوع کشتی، سلاحها و لوازم دفاعی یا ارتقاء کشتی میشود؛ نیاز به سطحهای مشخصی از شهرت دارند. شهرت از روشهای مختلفی مانند انجام مأموریتها، غارت کشتیها و فعالیتهای جانبی دیگر کسب میشود که روند آن در حالت معمول تا حدی کند به نظر میرسد اما به لطف مبارزات ناخواسته که در حین مأموریتها یا گردش آزادانه در سطح دریا اتفاق میافتد تا حدی این کندی جبران شده و کسب شهرت را متعادل میسازد. اما این پایان ماجرا نیست؛ پس از کسب شهرت کافی برای تهیه هر یک از موارد ذکر شده، شما باید نقشه یا همان بلوپرینت (Blueprint) وسیله مورد نظر را هم داشته باشید؛ این مورد معمولا به عنوان جایزه برخی مأموریتها در نظر گرفته شده یا میتوان آنها را از برخی بازرگانها خریداری کرد. به هر حال پس از کسب شهرت کافی، شما باید برای کسب نقشه به نقاط مختلف بازی سفر کنید. پس از اینکه این موارد آماده شد، شما میتوانید با کسب منابع مورد نیاز وسیله یا کشتی مد نظرتان را خریداری کنید. خوشبختانه منابع طبیعی که در ساخت سلاحها و کشتیها استفاده میشود به وفور در بازی وجود دارد اما برخی از آنها معمولا منحصر به مناطق خاصی است؛ به عنوان مثال برای تهیه چوبهای با استحکام بالا باید به شمال شرقی سفر کرده و آنها را یا از جزیرههای مشخص بدست آورده یا اینکه به کشتیهای تجاری آن منطقه دستبرد زده و منابع مورد نظر را غارت کنید. البته در بازی علاوه بر منابع طبیعی، ارز هم وجود دارد و معمولا برای خریدها نیاز به پرداخت مبلغ آن دارید. ارز پایه بازی سکه نقره است؛ البته به مرور و گسترش فعالیتها ارزهای دیگر مانند سکه طلا هم اضافه میشود اما معمولا کاربرد آنها کمتر از نقره بوده و کسب کردن آنها هم به مراتب سختتر و از طریق کاروانهای تجاری است. اما سکههای نقره که به عنوان ارز اصلی بازی شناخته میشود به وفور در دنیای بازی وجود دارد؛ برای کسب کردن آن هم راههای مختلفی وجود دارد که انجام مأمورتها (به خصوص مأموریتهای فرعی)، غارت کشتیهای تجاری که علاوه بر آیتمهای مختلف معمولا مقدار قابل توجهی سکه هم دارند و همچنین فروش آیتمهای لوت شده از کشتیها یا بنادر تجاری و در نهایت شکار گنج از جمله آنها است. اگر بخواهم به طور خلاصه بگویم پیشرفت و ارتقاء در بازی عملکردی نامتعادل دارد که با در نظر گرفتن برآیند این فرآیند باید بگویم که روند بازی بسیار کند است؛ چنین عملکردی میتواند برای بخش زیادی از گیمرها آزاردهنده به نظر برسد و در نهایت به خستگی زودهنگام بازیکن ختم شود. البته مانند اغلب بازیهای لایو سرویس راه دور زدن چنین مواردی هم در نظر گرفته شده و شما میتوانید با پرداخت پول واقعی، طلا یا حتی سکه نقره خریداری کرده و سرعت پیشرفت خود را چند برابر کنید.
صحبت از تنوع سلاحها شد، به همین جهت بد نیست به بخش شخصی سازی هم نگاهی داشته باشیم. به نظرم Skull and Bones را میتوان یکی از سردم داران بحث شخصی سازی دانست. هر چند در بخش طراحی شخصیت اصلی در برخی موارد شاهد محدودیتهایی هستیم اما در بخش پوشش، امکانات شخصی سازی بسیار گستردهای در نظر گرفته شده است. از سمت دیگر برای کشتیها هم موارد فوق العاده زیادی برای شخصی سازی وجود دارد که میتوان به مرور آنها را آزاد کرد. آیتمهای شخصی سازی کشتی به حدی زیاد است که حتی میتوانید لباس خدمه را هم مشخص کنید. در کنار این آیتمها، ابزارهای جانبی متنوعی در نظر گرفته شده که با کسب آنها میتوانید قابلیتهای کشتی و خدمه را اراتقاء دهید که البته روند کسب آنها را در بخش قبلی توضیح دادیم. علاوه بر این، تنوع آیتمهای قابل لوت کردن در بازی هم بسیار زیاد است و حتی برخی از آنها به عنوان مواد خام در نظر گرفته شده و میتوان آنها را به آیتمهای دیگری تبدیل کرد؛ معمولا مقدار آیتمهایی که از راه غارت کشتیها لوت میشوند بسه به جثه کشتیها متفاوت هستند اما حتی کوچکترین کشتیها هم مقدار منابع قابل توجهی را ارائه میکنند. به طور کلی بازی از نظر شخصی سازی شخصیت و در کنار آن ارتقاءها بسیار خوب کار کرده و امکانات فراوانی را در اختیار بازیکن قرار داده است. همچنین با توجه به ماهیت بازی باید در آینده انتظار اضافه شدن آیتمهای شخصی سازی و حتی کشتیهای بیشتر را داشت.
شیشههای زنگار گرفته
بازی Skull and Bones با استفاده از موتور گرافیکی Ubisoft Anvil توسعه پیدا کرده است که جزو موتورهای گرافیکی اختصاصی شرکت یوبیسافت است. هر چند این موتور در بازیهای دیگر مانند اساسینز کرید والهالا امتحان خود را پس داده اما به طور عجیبی در Skull and Bones شاهد سطح کیفی نسبتا پایینی هستیم. بافتها، نورپردازیها، سایه پردازیها، فیزیک بازی و حتی کیفیت آب دریا که مانور قابل توجهی بر روی آن داده بودند، بیشتر شبیه به یک بازی است که در ابتدای نسل هشتم توسعه پیدا کرده است. البته نسخه اولیه این عنوان در میانه نسل هشتم شروع به توسعه شده است اما بارها تأکید شده است که نسخه حال حاضر عملا یک نسخه از نو ساخته شده و به طبع از تکنولوژیهای مورد استفاده جدید و به خصوص نسل نهمی در آن استفاده شده است. با توجه به اینکه برای نقد این عنوان از نسخه PC استفاده کردیم، در بخش تنظیمات گرافیکی میتوان تکنولوژیهای روز نظیر ری تریسینگ (Ray Tracing) و تکنیکهایی نظیر DLSS را مشاهده کرد؛ اما به هر حال با این وجود کیفیت گرافیکی بازی چنگی به دل نمیزند و حس و حال یک بازی قدیمی را دارد؛ البته ناگفته نماند که در کنار این موارد بهینه سازی انجام شده در نسخه PC بسیار خوب از کار در آمده و ما شاهد نرخ فریم پایدار و مناسب بر روی یک سیستم نسبتا قدیمی هستیم. یکی دیگر از مواردی که باعث میشود تا این کیفیت نه چندان مناسب گرافیک عجیبتر برسد بحث وسعت نقشه بازی و خشکیهای موجود در آن است. ما عملا با یک بازی طرف هستیم که نقشه آن چندان بزرگ نیست و بخش زیادی از آن را هم آب دریا فرا گرفته است؛ خشکیها از روی کشتی آنقدر که باید طبیعی به نظر نمیرسند؛ البته در حالت پیاده، شهرها یا جزیرهها اوضاع بهتری دارند اما باز هم نباید توقع چندان بالایی از آن داشته باشید. این نکته را هم اضافه کنم که تمام خشکیهای موجود در بازی امکان حالت پیاده را ندارند و همین موضوع اوضاع را خرابتر میکند. در کل متأسفانه بازی در بخش گرافیکی با وجود بهینه سازی مناسب نسبت به بازیهای روز کیفیت قابل قبولی را ارائه نمیکند که این موضوع میتواند به مشکلات توسعه بازی در روند 7 ساله مربوط شود.
در انتها نظر شما درباره بازی Skull and Bones چیست؟ آیا این بازی میتواند انتظاراتتان را بر آورده کند؟ نظر خودتان درباره این نقد و بررسی و همچنین این بازی با ما در میان بگذارید.
همچنین این نقد و بررسی بر اساس نسخه PC و بر روی پلتفرم UbisoftConnect انجام شده است. در صورت علاقه شما میتوانید این بازی را از طریق این لینک تهیه کنید.