میراث بر باد رفته سامورایی
این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین، و پس 60 ساعت تجربه در پلتفرم PS5 انجام شده است.
تاریخ ژاپن و زیبایی وصف ناپذیرش و ساموراییها و داستان شرافت آنها، همواره منبع الهام بسیاری از عناوین سینمایی و بازیهای ویدئویی بوده است. حدود ۷ سال پیش بود که استودیو Team Ninja عنوان Nioh را منتشر کرد؛ اثری که تلفیقی از المانهای سولز-لایک با سیستم مبارزاتی منحصر به فرد بود. همزمان استودیو مذکور در حال توسعه عنوانی جدید و عظیمتر بود. حاصل کار، (بازی Rise of the Ronin) شد؛ اثری جهان باز در سبک اکشن نقش آفرینی که حدودا پس از ۹ سال توسعه، هم اکنون در اختیار مخاطبین قرار گرفته است. این عنوان، المانهای گیمپلی بسیاری را از آثار پیشین این استودیو، مانند Nioh و عنوان نسبتا جدید Wo Long: The Fallen Dynasty به کار گرفته و آنها را بهبود بخشیده است. با کریتیکلنز، همراه باشید تا به نقد و بررسی عنوان Rise of the Ronin بپردازیم.
داستان – رونینها، برخیزید:
داستان بازی، در اواسط سده ۱۹ میلادی و اواخر دورهای موسوم به Bakamatsu رخ میدهد. دورهای که به سلطه Tokugawa در ژاپن پایان داد و نیرویهای بیگانه آمریکایی و اروپایی را از ژاپن بیرون راند. اما داستان از جایی آغاز میشود که نیروهای شوگان، دهکدهای بی نام و نشان در اطراف Yokohama را به آتش کشیده و تمام مردم را سلاخی میکنند. دو کودک که پروتاگونیستهای بازی و قهرمان داستان هستند؛ به همراه خواهر یا برادر خود، پس از تقلای بسیار، به لطف کمک یک سامورایی مرموز و حرفهای، جان سالم به در میبرند. این شخص، دو کودک را به عنوان شاگردان خود قبول میکند و سالها آنها را تعلیم میدهد تا به ساموراییهای خطرناکی موسوم به Vailed Edge تبدیل شوند. سالها میگذرد و آن شخص، که در واقع از بزرگان قبیله Vailed Edge میباشد، به دوقلوها -که به آنها نام Twin Blade اختصاص یافته است- ماموریت بسیار مهمی داده تا به یک کشتی آمریکایی هجوم ببرند و شخصی به نام Mathew Perry، از فرماندگان نیروهای آمریکایی را، به قتل برسانند. ماموریت مذکور به خوبی پیش نمیرود و در نهایت یکی از دوقلوها، به انتخاب بازیکن، با موفقیت از کشتی فرار کرده و دیگری توسط نیروهای آمریکایی به اسارت گرفته میشود. در ادامه بازی، پروتاگونیست داستان، پس از فرار کردن از قبیله خود، راهی Yokohama میشود تا دوقلوی گمشده را پیدا کند.
داستان بازی، تا حدی بر اساس وقایع تاریخی ساخته شده و تغییرات بسیار بزرگ و اساسی نیز در آن اعمال شده است. به طور مثال، برخی چهرههای تاریخی مانند Ryoma Sakamato، که در واقع یک سیاستمدار ژاپنی بوده، با تغییرات کوچک و بزرگی در بازی حضور دارند. یا اتفاقات مهمی مانند جنگ بوشین -که سبب اتمام سلطه Tokugawa شده است- در داستان بازی رخ میدهد. اما نهایتا داستان، در عین غنی بودن، چندان تاثیر گذار و به یاد ماندنی واقع نمیشود. روایت بسیار پراکنده، جهشهای زمانی پیدرپی که نهایتا باعث سرگردمی بازیکن میشود و روایت داستان از دیدگاه پروتاگونیست بی روح بازی، پتانسیل واقعی داستان غنی این عنوان را شکوفا نمیکند. در طول داستان، بازیکن با مراحل اصلی متعددی روبرو میشود که ملزم به انتخاب بین دو جبهه مخالف ضد شوگان (Anti-Shogunate) و موافق شوگان (Pro-Shogunate) است. انتخاب هر یک از این دو جبهه، مراحل جدید و شخصیتهای جدیدی را پیش روی بازیکن قرار میدهد و تصور میرود که در پیشبرد داستان و پایان بازی نیز تاثیر گذار باشند، اما متاسفانه، انتخاب بین جبهههای مختلف هیچگونه تاثیری در پیشبرد و پایان داستان بازی ندارد و تفاوت موجود صرفا در یک یا دو مرحله اصلی خلاصه میشود. در واقع، انتخاب بین دو جبهه، صرفا داستان از پیش تایین شده بازی را از دیدگاه هر طرف روایت میکند. این مورد، در انتخاب دیالوگهای بازی نیز کاملا صدق میکند. در تمام مکالمات، بازیکن قادر به انتخاب دیالوگهای مختلف است که متاسفانه باری دیگر، هیچ تاثیری در پیشبرد و پایان داستان ندارند و در معدود مواردی، فقط آن مرحله را تحت تاثیر قرار میدهند.
داستان بازی در سه شهر Yokohama, Edo و Kyoto جریان دارد که در طول بازی و پس از پایان هر Act، بازیکن وارد محیط بعدی میشود، هر شهر نقشهی جداگانه دارد و به دلیل برخی اتفاقات داستانی، بازگشت به محیط قبلی به لحاظ خط داستانی امکان پذیر نیست؛ به همین خاطر، یک قابلیت منحصر به فرد تحت عنوان Testament of Soul وجود دارد که قابلیتهای بسیار گستردهای را ارائه میدهد. این بخش، در واقع یک خط زمانی بسیار جامع است که تمام وقایع بازی را پوشش داده و حتی در متون کوتاهی، داستان هر واقعه در آن خط زمانی را شرح میدهد. همچنین، به بازیکن این امکان را میدهد که به شهرهای قبلی باز گردد و تمام مراحل فرعی و جانبی را با درجه سختی مختلف دوباره انجام دهد. سرنوشت تعدادی از شخصیتهای مهم بازی، توسط بازیکن رقم میخورد و قابلیت مذکور، به بازیکن این امکان را میدهد که با انجام دوباره مراحل، سرنوشت شخصیتها را تغییر دهد. با انتخاب بازیکن، این تغییر، در کل خط زمانی و زمان حال نیز اعمال میشود؛ هرچند، همانطور که بیان شد، این انتخابها، هیچ تاثیری در پیشبرد و داستان بازی ندارند و نهایتا شاید تنها تفاوت ایجاد شده، وجود چند دیالوگ جدید باشد.
نهایتا داستان بازی، بدون در نظر گرفتن انتخابات بازیکن، با یک مرحله بسیار کوتاه و نه چندان حماسی به پایان میرسد. هر دو پایان بازی توسط انتخاب نهایی بازیکن در پایان این مرحله تعیین میشوند و پایانبندی نسبتا خوب بازی، راه را برای یک دنباله داستانی یا یک بسته الحاقی کاملا هموار میکند.
گیمپلی و مبارزات – زمانبندی حرف اول را میزند:
همانند دیگر عناوین این سبک، بازیکن در شروع بازی یک شخصیت ساخته و به دلخواه آن را شخصی سازی میکند. گزینههای متعدد شخصی سازی و ساخت شخصیت این عنوان، کم نظیر است. قابلیت ذخیره کردن شخصیت و آپلود آن روی سرورهای بازی، برای استفاده دیگر بازیکنان و بخش رنکینگ بهترین شخصی سازیهای بازیکنان، از جمله قابلیتهای کمنظیر این بخش هستند. پس از تغییر گزینههای ظاهری، بازیکن بایستی از میان چند گزینه موجود، یک بیلد انتخاب کند. به مانند دیگر عناوین، هر بیلد Statهای مختلفی دارد و قادر به استفاده از سلاحهای خاصی است؛ هرچند، امکان تغییر آن در طول گیمپلی با به دست آوردن Skill Pointها، یا انتخاب دوباره بیلد ابتدایی یا همان قابلیت Respec نیز وجود دارد. چهار Stat اصلی در بازی وجود دارد که هرکدام قابلیتها و درخت مهارت خاص خود را دارا بوده و یکی از آمار مختلف بازیکن را افزایش میدهند، به طور مثال، Strength که یکی از چهار Stat اصلی است، با بالا رفتن، قدرت ضربات را افزایش میدهد؛ همچنین درخت مهارت آن، قابلیتهایی را شامل است که عمدتا به بالا بردن قدرت تهاجمی بازیکن میپردازد. برای بالا بردن آن نیز کافی است تا در درخت مهارت مربوطه، قابلیتهای مختلف را خریداری کنید. هر درخت مهارت شامل دو نوع مهارت میشود، مهارتهایی که با Skill Point خریداری میشوند و مهارتهایی که با Rare Skill Point خریداری میشوند. امتیازهای مهارت کمیاب یا Rare Skill Points، فقط قابل استفاده روی درخت مهارت مربوطه میباشند. به دست آوردن این امتیازها نیز بسیار ساده است، با انجام مراحل و کشتن دشمنان، Karma به دست میآید، که مشابه XP در دیگر عناوین است؛ با دریافت مقدار مشخصی کارما، سطح بازیکن افزایش یافته و Skill Point دریافت میکند. البته کارمای به دست آمده، در صورت مردن، توسط دشمن گرفته میشود و بایستی دشمن مربوطه را نابود کرده تا کارمای از دست رفته خود را دریافت کنید؛ سیستمی که تقریبا مشابه از دست دادن Souls در بازیهای سولزلایک است.
سیستم مبارزات بازی بخشی است که عنوان Rise of the Ronin در آن به معنوای واقعی میدرخشد، جذابیتی که امضای Team Ninja را در خود دارد. پس از انتخاب بیلد، وقت انتخاب سلاح سر میرسد. بازیکن قادر است از بین ۹ سلاح مختلف انتخاب کند، از کاتانای محبوب و نمادین ساموراییها گرفته تا شمشیر عظیم آمریکایی؛ هرچند، از آنجایی که قدرت سلاحها با بالا رفتن یکی از چهار Stat اصلی بیشتر میشود، هر Class یا بیلد با سلاح خاصی قویتر خواهد بود. اما همچنان بازیکن قادر به استفاده از هر یک از این سلاحها است.
تمام شخصیتها، چه دشمنان چه بازیکن، دارای Ki هستند، که در واقع نقش همان Stamina در دیگر عناوین را دارد، با هر ضربه، مقداری از Ki مصرف میشود و در صورت خالی شدن آن، شخص تا لحظاتی قادر به حرکت و حمله نخواهد بود. اصلیترین روش برای شکست دادن دشمنان خالی کردن Ki آنها است، چرا که در این هنگام بازیکن قادر به انجام یک Critical Hit است که صدمه بسیار زیادی وارد میکند و دشمنان عادی را از پای در میآورد، بعضا نیز با یک انیمیشن بسیار جذاب و لذت بخش، دشمن را قطع عضو میکند. بهترین راه برای خالی کردن Ki دشمنان نیز، دفع کردن حملات آنها با استفاده از حملهای به نام Counterspark است. این حمله بسیار حساس است چرا که نیاز به یک زمانبندی بسیار دقیق دارد و در صورت زمانبندی اشتباه، بازیکن را برای لحظات نسبتا طولانی بیدفاع میکند. در صورت زمانبندی درست و حمله موفقیت آمیز، ضربه دشمن با انیمیشن و صدای بسیار لذت بخشی دفع میشود و بازیکن قادر به ضربه فنی کردن آن میگردد. هرچند برخی دشمنان قویتر، چندین حمله پیدرپی انجام میدهند که ضربهفنی کردن آنها نیازمند دفع کردن تمامی آن حملات است. مبارزات Rise of the Ronin، حتی در درجه سختی متوسط، بیرحمانه است؛ چرا که در صورت اشتباه، حتی یک دشمن عادی نیز قادر به کشتن بازیکن خواهد بود؛ اما سختی بالای مبارزات، جذابیت آن را دو چندان میکند، کشتن دشمنان با آن انیمیشنهای فوقالعاده جذاب و دفع کردن حملات سهمگین آنها، از لذت بخشترین موارد Rise of the Ronin به شمار میرود، در نهایت، زمانبندی درست و صبور بودن، کلید موفقیت در مبارزات است.
اما تنوع بالای سلاحها و مبارزات بازی به اینجا ختم نمیشود، هر یک از انواع سلاحهای بازی، دارای چندین Combat Style مختلف بوده که هر یک مناسب برای مبارزه با نوع مختلفی از دشمنان است. استفاده از Combat Style مناسب در مقابل دشمنان، نه تنها به راحتتر شدن مبارزه کمک شایانی میکند، بلکه به بازیکن امکان استفاده از حملات جدید و متنوعی نیز میدهد. امکان استفاده از سلاحهای ثانویه بسیاری نیز وجود دارد. بازیکن میتواند با حفظ رسم ساموراییها، با تیرکمان، شوریکن و بمبهای دست ساز دشمنان خود را نابود کند یا با کنار گذاشتن رسوم قدیمی، مدرنیته را پذیرفته و با تپانچهها و سلاحهای تک تیر انداز اهداف خود را از بین ببرد. حتی سلاحهای دیگری مانند آتش افکن نیز وجود دارند که برای نابود کردن گروهی از دشمنان بسیار کار آمد است. گستردگی مثال زدنی گیمپلی و باز بودن دست بازیکن که نهایتا سبب تنوع بالا و جذابیت هرچه بیشتر مبارزات میشود، نقطه عطف گیمپلی این عنوان است.
وجود یک سیستم لوت خوب و آیتمهای متنوع، در عناوین این سبک، در کنار لزوم به داشتن یک بیلد و مهارتهای مناسب، بسیار مهم و کلیدی است. به دست آوردن سلاحها و زرههای مختلف در Rise of the Ronin کار سختی نیست، چرا که حتی ممکن است با کشتن دشمنان معمولی، چندین آیتم دریافت کنید. خوشبختانه Inventory بازی محدودیت خاصی ندارد و بازیکن میتواند ۲۰۰۰ سلاح و زره در Inventory خود حمل کند. همچنین هر آیتم، اعم از سلاح و زره، دارای دو تا چهار Sub Stat و یک Set Bonus است. Sub Statها، با بالاتر بردن اعداد و ارقام، به قدرتمندتر شدن بازیکن کمک میکنند و Set Bonus، هنگام استفاده از چند قطعه از یک ست زره یا سلاح، قابلیتهای مختلفی در اختیار بازیکن میگذارد. همچنین با به دست آوردن یک زره یا سلاح، امکان شخصی سازی و استفاده از ظاهر آن آیتم برای دیگر آیتمها میسر میشود. شخصیسازی مثال زدنی آیتمها به بازیکن این امکان را میدهد تا حتی کوچکترین قطعه زره را به دلخواه خود، شخصی سازی کند. متاسفانه مشکل اصلی سیستم لوت بازی، به شانسی بودن بیش از اندازه به دست آوردن آیتمهای خاص و شانسی بودن دریافت کردن Sub Statهای مورد نیاز در آیتمها باز میگردد. این مشکل وقتی بدتر میشود که گاهی بازیکن به یک قطعه زره خاص از یک ست خاص نیاز دارد و ممکن است حتی پس از دهها ساعت بازی کردن، ست مورد نیاز را دریافت نکند.
سیستم Crafting نیز در این عنوان وجود دارد که به بازیکن امکام ساخت تیر، دارو و انواع آیتمها را میدهد؛ اما متاسفانه این بخش نیز به خوبی پیاده سازی نشده است؛ ساخت داروها و تیرها به متریالهای خاصی نیاز دارد که جمع آوری آنها بسیار زمانبر است، در صورتی که با کشتن دشمنان، همان آیتمها به سادگی قابل دریافت هستند. سیستم آپگرید اسلحهها و زرهها، امکان هم سطح کردن آیتم با سطح پلیر را دارا نیست و همین مورد باعث بلااستفاده شدن آیتمهایی با لول پایینتر میشود، حتی اگر آن آیتم کاملا منحصر به فرد باشد. از طرفی، متریالهای مورد نیاز بسیار زیاد برای بالا بردن فقط یک سطح در هر آیتم، نهایتا باعث میشود تا مخاطب، حتی شاید پس از دهها ساعت بازی کردن، یک بار هم سراغ سیستم کرفتینگ پر ایراد بازی نرود.
طراحی مراحل، طراحی جهان باز و تکرار پذیری:
مراحل بازی در کل به سه دسته تقسیم میشوند؛ مراحل اصلی یا Ronin Quests، مراحل فرعی مربوط به شخصیتی خاص یا Bond Quests و مراحل فرعی متفرقه یا Grass Roots Missions. ساختار کلی تقریبا همهای این مراحل، متشابه است؛ بازیکن آیتم، سلاح و دو شخصیت از شخصیتهای اصلی بازی را برای همراهی در طول ماموریت انتخاب میکند (یا میتواند به صورت کوآپ مرحله را انجام دهد) و پس از شروع ماموریت در محیطی از پیش طراحی شده قرار میگیرد. در تمام این مراحل نیز، بازیکن با گروهی از دشمنان مواجه میشود که باید با نابود کردن آنها، پیشروی کند. در طول مرحله چند Checkpoint وجود دارد و در انتهای آن مرحله، یک باس فایت منحصر به فرد قرار گرفته است. بالغ بر نود درصد مراحل بازی، از این فرمول پیروی میکنند و بدین ترتیب، بسیاری از مراحل حوصله سر بر و تکراری میشوند. این مشکل در مورد مراحل فرعی بازی بیشتر صدق میکند، چرا که مراحل اصلی بازی، حداقل به لطف داستان و شخصیتهای جذاب، تنوع و جذابیت بالاتری دارند.
داستان بازی، همانطور که بیان شد، در ۳ منطقه مختلف روایت میشود و بازیکن میتواند در این سه منطقه به گشت و گذار و انجام ماموریتها بپردازد. طراحی جذاب و متنوع هر یک از این سه منطقه، حس و حال جدید و متنوعی به بازیکن القا میکند. به طور مثال یک منطقه دارای بافتی عمدتا شهری، زنده، پر زرق و برق و مملو از انپیسیها است. یا منطقهای دیگر، دارای مناظری آرامش بخش و چشم نواز است. اما متاسفانه، محتوای جانبی گنجانده شده در هر منطقه، بسیار تکراری و بیش از اندازه است. هرچند، جمع آوری آنها ساده است و گاها میتواند لذت بخش باشد، اما از عدم وجود تنوع و خلاقیت رنج میبرد. حتی پازلهای سادهای که برای به دست آوردن صندوقچهها در نقشه بازی گنجانده شده، صرفا کپی شده از یکدیگر هستند. نهایتا، Rise of the Ronin در بخش محتوای فرعی و Collectibleها، راه نه چندان خوشآیند بازیهای شرکت یوبیسافت را در پیش گرفته است.
خوشبختانه استودیو تیم نینجا در مورد Rise of the Ronin آینده نگر بوده و محتوای بسیاری را برای پایان بازی در نظر گرفته است. محتوایی که بازیکنان را تشویق به ادامه و تکرار بازی به صورت کوآپ و جمع آوری آیتمهای منحصر به فرد میکند. پس از پایان بازی، یک درجه سختی جدید به نام Midnight در دسترس قرار میگیرد؛ این درجه سختی ملزم به داشتن بهترین آیتمهای بازی و داشتن بالاترین سطح ممکن است و همچنان، انجام مراحل آن به صورت تک نفره، تقریبا غیر ممکن است. به همین خاطر، پایان رساندن آنها نیز جوایز بسیار خوبی به همراه دارد. مراحل در این درجه سختی، سلاحها و زرههای جدیدی به نام Masterclass به بازیکن اعطا میکنند که بیش از اندازه قدرتمند هستند. همچنین یک درخت مهارت جدید در دسترس قرار میگیرد که به بالابردن اعداد و ارقام و قدرت بازیکن کمک میکند. وجود چنین محتوایی، علاوه بر تشویق بازیکن به انجام بازی به صورت گروهی، تکرار پذیری این عنوان را نیز تا حد زیادی افزایش میدهد.
گرافیک و طراحی بصری – وقتی طراحی هنری، به کمک گرافیک میآید:
شاید برای بسیاری از طرفداران بازیهای ویدئویی، به ویژه طرفداران سری سولز، گرافیک فنی قوی، دلیلی برای انتخاب یک بازی نباشد؛ اما همچنان، از یک عنوان تماما نسل نهمی گرافیک بسیار خوبی توقع میرود. متاسفانه Rise of the Ronin در بخش گرافیک فنی چندان درخشان واقع نمیشود. اولین چیزی که از گرافیک بازی به چشم میآید، کیفیت ضعیف بافتها میباشد. به جز صورت شخصیتها، دیگر بافتها و مدلهای استفاده شده بسیار بی کیفیت هستند. وضوح سایهها نیز بسیار پایین است و تا حدی تار هستند. گذشته از بی کیفیت بودن، سایهها حتی به صورت داینامیک و یکنواخت حرکت نمیکنند، بلکه به صورت گسسته و پلهای، با تغییر زاویه نور، تغییر شکل میدهند. Render Distance بازی نیز تعریفی ندارد؛ چرا که حتی فواصل نسبتا نزدیک نیز بی کیفیت به چشم میآیند و سعی شده است تا این بیکیفیتی، با ایجاد مه و کاهش دید در فواصل دورتر، رفع شود. گرافیک فنی بازی را میتوان در یک کلمه، ضعیف دانست.
خوشبختانه طراحی هنری بی نظیر بازی، به یاری گرافیک فنی ضعیف بازی رسیده و حتی باعث شده تا محیطهای بازی بسیار چشم نواز واقع شوند. تلفیق معماری بینظیر ژاپن، مناظر چشم نواز و شکوفههای آلبالو، با یک ترکیب رنگی غنی و زیبا، موجب شده تا بازیکن، برای دقایقی محو تماشای زیبایی بصری این عنوان شود.
به لحاظ فنی، Rise of the Ronin دارای سه حالت گرافیکی مختلف است؛ حالت Performance، با وضوح تصویر Full HD و نرخ فریم شصت فریم بر ثانیه، Quality، با وضوح تصویر 4K داینامیک و نرخ فریم سی فریم بر ثانیه و نهایتا حالت Ray Tracing با وضوح تصویر Full HD و نرخ فریم متغیر ۳۰ تا ۴۵ فریم بر ثانیه. در هر سه حالت افت فریمهای مشهودی وجود دارند که عدم بهینه بودن این عنوان را بیان میکند.
طراحی صدا و موسیقی:
تلفیق موسیقی سنتی ژاپنی با آلات موسیقی مدرن، یک ترکیب جادویی و طنینانداز است؛ موسیقی Rise of the Ronin علیرغم حماسی بودن، داستان ژاپن، که در پذیرفتن مدرنیته تقلا میکند را، به خوبی روایت میکند. موسیقی فوقالعاده این عنوان، تا مدتها در خاطر بازیکن جا خوش میکند.
صداگذاری شخصیتها نیز دست کمی از موسیقی عالی آن ندارد. شخصیتهایی که به لطف صداگذاری عالی به یاد ماندنی شدهاند.