صادقانه بگویم، دیگر انتظار نداشتم به این زودیها اسم «نینجا گایدن» را در سرفصلهای صنعت بازی ببینم. مجموعهای که روزگاری نماد چالش، دقت و سرعت در گیمپلی به شمار میرفت، در سکوتی طولانی فرو رفت و با نسخهای که حتی طرفداران سرسختش را دلسرد کرد، عملاً به افسانهای فراموششده بدل شد. اما سال ۲۰۲۵، برخلاف پیشبینیها، به سال نینجاها تبدیل شد. نه یک، بلکه سه عنوان مرتبط با این فرنچایز کلاسیک منتشر شد که در صدرشان، Ninja Gaiden 4 قرار دارد؛ عنوانی که برای بازگرداندن هویت گمشدهی این فرنچایز قدم به میدان گذاشته است.
نینجا گایدن ۴ از همان لحظهی آغاز، حس آشنایی و اضطراب را همزمان در قلب بازیکن زنده میکند؛ احساسی که فقط طرفداران واقعی این فرنچایز میدانند از کجا میآید. همراه کریتیکلنز باشید تا ببینیم این بازگشت چگونه توانسته گذشتهی باشکوه نینجا گایدن را با دنیای امروز پیوند دهد.
«بُرَّندهتر از زمان»
این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین، و پس از 15 ساعت تجربه بازی در پلتفرم Xbox Series X انجام شده است.

میان میراث و تاریکی
خط داستانی Ninja Gaiden 4 دقیقاً همان جایی آغاز میشود که نسخه پیشین به پایان رسیده بود؛ چند سال پس از فروکش کردن بحران نسخهی قبلی و در جهانی که هنوز زخمهایش التیام نیافتهاند. توکیو در این نسخه دیگر آن شهر پرنور و زندهی نسخههای قبل نیست، بلکه درگیر بارانی سیاهرنگ و دائمی است که از فساد باقیماندهی Dark Dragon سرچشمه میگیرد. این فضا از همان ابتدا لحن تاریکتر و پختهتری را به بازی میدهد؛ حسی که بیشتر به یک روایت آخرالزمانی نزدیک است تا یک اکشن نینجایی مورد انتظار.
در مرکز داستان نینجا گایدن 4، Yakumo قرار دارد؛ نینجایی جوان از طایفهی Raven Clan که برخلاف قهرمانان کلاسیک این مجموعه، با تردید، عصیان و نوعی کشمکش درونی دست و پنجا نرم میکند. او مأموریتی دارد که در ظاهر ساده است: کشتن دختری به نام Seori که گمان میرود حامل نیروی تاریک و واسطهی بازگشت Dark Dragon باشد. اما همانطور که روایت پیش میرود، بازی به خوبی از همین نقطهی به ظاهر کلیشهای برای ساخت تضاد میان ایمان و شک، مرگ و رستاخیز استفاده میکند. Yakumo در طول مسیر، هرچه بیشتر در مییابد که خیر و شر در دنیای بازی Ninja Gaiden 4 مرز مشخصی ندارند.
ورود کوتاه اما پرمعنای Ryu Hayabusa به داستان، نقش مهمی در شکلدهی مسیر Yakumo دارد. او نه قهرمانِ اصلی است و نه دشمن، بلکه بیشتر نمادی است از میراثی که باید انتقال یابد؛ همان میراثی که این فرنچایز بر دوش خود حمل میکند. تضاد میان نگاهِ نسل قدیم و مسیر تازهی Yakumo، باعث میشود داستان حتی در لحظات اکشنمحورش هم عمق خود را حفظ کند.

در نیمهی دوم بازی، داستان با معرفی سازمانی به نام Divine Dragon Order (DDO) وارد فاز رازآلودتری میشود. Yakumo باید میان احیای دوبارهی Dark Dragon برای پاکسازی جهان یا نابود کردنش برای همیشه یکی را انتخاب کند. همین دوگانگیها، در عمل به نقطهی محوری روایت بازی بدل شده و توانسته حس «مسئولیتپذیری» را به بازیکن منتقل کند.
در مجموع، روایت Ninja Gaiden 4 شاید به اندازه برخی آثار داستانمحور پیچیده، عمیق و چندلایه نباشد، اما ساختار دراماتیکش بهاندازهی کافی محکم هست تا بازیکن را تا انتها با خود بکشد. به عبارتی دیگر شاید داستان پیچیده و خارقالعادهای نداشته باشد، اما برای یک بازی هکانداسلش که تمرکز اصلیاش روی مبارزات و کمبوهاست، کاملاً کافی و متناسب است.


مکانیک خون و تیغ
هسته مبارزه در بازی Ninja Gaiden 4 یک ترکیبِ تمامعیار از ریتم کمبوها، پاداش در تهاجمی بازی کردن، شجاعت پلیر و موقعیتمحوری است. بازی بازیکن را دائم تشویق میکند که حرکت کند، ضربه بزند، جاخالی دهد و از همان لحظه ضربه اول برای ساختن زنجیرهی کمبوها تصمیم بگیرد. این سیستم، قلب تجربهی نینجا گایدن 4 است و طراحی آن برای استاد بار آوردن بازیکن برنامهریزی شده است. ضربات پایه شامل ضربه سبک و سنگین، پرش و پرتاب شوریکن هستند، اما عمق واقعی از طریق زنجیرهسازی حملات، تبدیل ضربهها و میانتعویض سلاح پدید میآید. دوربین بازی نسبت به نسخههای پیشین بسیار اصلاح شده و با فاصله بیشتر نسبت به کاراکتر قرار دارد تا دید بهتری در اختیارتان قرار دهد.
دو مکانیسم تمایز این نسخه، Bloodbind Ninjutsu و Bloodraven Form هستند. این قابلیتها نه تنها جلوه بصری دارند، بلکه عمق تاکتیکی بسیار مهمی را ایجاد میکنند. بازیکن باید منابع خود را مدیریت کرده و زمانبندی این قابلیتها را (که همگی شارژی هستند) رعایت کند، تا بیشترین بهره را از پنجرههای آسیبپذیری دشمن ببرد. استفاده نادرست از این تواناییها اغلب به مرگ یا از دست رفتن فرصتهای punish منجر میشود و نشان میدهد بازی بهشدت مهارتمحور بوده و به عبارت دیگر در صورت مردن، نمیتوانید تقصیر را گردن بازی بیاندازید!
تنوع سلاحها و تعامل آنها با کمبوها، یکی از نقاط قوت Ninja Gaiden 4 است. بازی چهار سلاح ارائه میدهد که هر کدام سبک مبارزه متفاوتی _از جهت دامنه و برد_ دارند؛ برخی سبک و تند برای زنجیرههای سریع و برخی کندتر ولی با بُرد بیشتر. تعویض میان کمبوها، بازیکن را قادر میسازد زنجیرههای جذاب و ارضاکنندهای را خلق کند. این طراحی باعث شده بازیکنان خبره بتوانند کمبوهای خلاقانه بسازند و نهایت استفاده از سلاحها را تجربه کنند.

سیستم دفاع، جاخالی و پنجرههای مجازات نیز یکی دیگر از نقاط کلیدی است. بازی به جای سیستم Parry مطلق و کلاسیک، روی پنجرههای خلاقانهتری _که اساسا تهاجمی هستند_ برای دشمنان و باسها تکیه دارد. طراحی دشمنان بازی به گونهای است که وقتی بازیکن الگوی حرکتی آنها را یاد بگیرد، پنجرهی مجازات بازی را بهتر درک میکند و در مبارزات دست بالاتر را در اختیار میگیرد. این رویکرد مبارزه را هم برای تازهواردها قابلفهم و هم برای حرفهایها عمیق میکند.
طراحی دشمنان و باسفایتها در نینجا گایدن 4 بسیار هوشمندانه است. باسها چندفازی هستند و هر فاز سختی متفاوتی ارائه میدهد که عموما تصاعدی هستند.
سیستم پیشرفت کاراکتر، ترکیبی از ارتقاء مهارتها، باز کردن سلاحها و تواناییهای Bloodbind است. بازیکن همیشه با انتخابهای معنادار روبرو است. اولویت offensive یا utility، و نحوهی آرایش کمبوها. اکونومی منابع نیز پلیر را تشویق میکند تا ماموریتها را دوباره انجام داده و مهارت خود را ارتقاء دهد.
در مجموع، نقاط قوت سیستم مبارازت Ninja Gaiden 4 شامل گیمپلی سریع و پاداشدهنده، تعویض سلاحها در میانهی کمبوها و سیستم Bloodbind/Bloodraven است که لایههای تاکتیکی و ظاهری جذابی به بازی اضافه میکند.
به طور کلی می توان گفت، Ninja Gaiden 4 نشان میدهد یک فرنچایز قدیمی میتواند بهروز شود و یک سیستم مبارزه مدرن باید چگونه طراحی شود: سریع، دقیق، پاداشدهنده و پر از انتخابهای تاکتیکی. هستهی گیمپلی بازیکن را بارها وادار به بازگشت میکند تا مهارت خود را بسازد و کمبوهای جدید ابداع کند و این، برای یک هکانداسلش ناب، «همه چیز» است.


تکمیل تجربهی نینجایی
یکی دیگر از بزرگترین نقاط قوت Ninja Gaiden 4، تنوع و عمق طراحی مراحل و ماموریتهای جانبی آن است. همانگونه که اشاره کردم باسها هرکدام ویژگیها و ریتم مخصوص به خود را دارند و بازیکن را وادار میکنند سبک مبارزهاش را به تناسب شرایط تغییر دهد. اما جذابیت بازی تنها به مبارزات اصلی محدود نمیشود؛ ماموریتهای جانبی و چالشهای اختیاری در نقاط مختلف مراحل گنجانده شدهاند و با ارائهی پاداشهای ارزشمند، انگیزهای قوی برای اکتشاف و تکرار مراحل ایجاد میکنند.
طراحی محیطها و لول دیزاین بازی بسیار هوشمندانه است. مسیرها به گونهای طراحی شدهاند که هم بازیکن را هدایت کنند و هم فرصتهای مخفی برای کاوش، جمعآوری آیتمها، کلیدها و تجهیزات فراهم شود. این طراحی باعث میشود هر بار که به مرحلهای بازمیگردید، تجربهای تازه و کشفهای جدید انتظار شما را بکشد.
علاوه بر این، منوها و رابط کاربری بازی به شکلی کارآمد و سریع طراحی شدهاند که بازیکن بتواند به آسانی تواناییها، سلاحها و ارتقاءها را مدیریت کند. سیستم ذخیره و checkpointها نیز به خوبی کار میکنند، بدون آنکه فشار مبارزات باعث خستگی یا وقفهی طولانی شود.
به طور کلی، ترکیب باسهای متنوع، مراحل با طراحی دقیق، ماموریتهای جانبی هوشمندانه، چیدمان کارآمد آیتمها و رابط کاربری ساده، تجربه نینجا گایدن 4 را به یک اکشن هکانداسلش کامل و بینقص تبدیل کرده است.


نئون، تکنولوژی، سایهها
وقتی وارد دنیای Ninja Gaiden 4 میشوید، اولین چیزی که جلب توجه میکند، تنوع محیطهای بازی و تفاوت زبان طراحی این نسخه با نسخههای پیشین این مجموعه است. استودیوی پلاتینیوم گیمز با مهارت و دقت مثالزدنی، محیطهایی وسیع و متنوع خلق کرده است؛ از کوچههای بارانی توکیو گرفته تا سازههای صنعتی و فضاهای پرجزئیات داخلی. هر محیط، علاوه بر زیبایی بصری، کاملاً با فضای داستان و حس تاریکی و شر بازی هماهنگ است. طراحی شهری با آن حس سایبریپانکی غلیظش نه تنها چشمنواز است، بلکه به خوبی لحن تاریک و تهدیدکنندهی روایت را القا میکند.
مدلسازی شخصیتها و دشمنان واقعاً تحسینبرانگیز است. انیمیشنها نیز نرم و روان هستند و حتی در سریعترین لحظات مبارزات، ضربات و حس برخورد وزندار خود را حفظ میکند.
جلوههای ویژه و افکتهای تکنیکی بازی واقعاً سطح تجربه بصری را ارتقا دادهاند. افکتهای ذرات، دود، شعله، و جرقهها در مبارزات با دقت بسیار بالا طراحی شدهاند و هر ضربه، پرتاب و ضربه نهایی جلوهای سینمایی و پر انرژی ایجاد میکند. نورپردازی داینامیک، انعکاسها و سایههای دقیق، حس واقعگرایی و عمق محیط را چند برابر میکنند. حتی حرکت سریع دوربین در کمبوهای پیچیده و تغییر زاویهها، با ترکیب این افکتها، تجربهای نفسگیر و غرقکننده میسازد.
Ninja Gaiden 4 همچنین از مدهای گرافیکی متنوع پشتیبانی میکند: ۳۰، ۶۰ و ۱۲۰ فریم بر ثانیه. هر سه مد به شکلی عالی کار میکنند و بدون افت فریم یا مشکلات پرفورمنس، تجربهی بصری را دقیقاً همانطور ارائه میدهند که باید باشد و هیچ محدودیتی برای بازیکن ایجاد نمیکند.
در کل جلوههای بصری Ninja Gaiden 4 نه تنها یک دستاورد فنی مناسب است، بلکه با داستان و لحن بازی پیوند خوردهاند. محیطهای بزرگ و متنوع، مدلسازی دقیق، حس و حال سایبریپانکی و افکتهای ویژهی سینمایی، تجربهای غرقکننده و نفسگیر خلق کرده که هر به چشم هر بازیکنی جذاب و خیرهکننده میآید.


سمفونی خون
یکی از نقاط برجستهی Ninja Gaiden 4 بدون شک بخش صوتی آن است. موسیقی بازی فوقالعاده حماسی و هیجانانگیز است و همان امضای همیشگی PlatinumGames را حفظ کرده است. هر لحظه از بازی با آهنگهایی هماهنگ و انرژیبخش همراه است که ضرباهنگ بازی را تشدید میکنند و حس درگیری و تنش را به اوج میرسانند. افکتهای صوتی ضربهها، پرشها و استفاده از سلاحها دقیق و وزندار هستند و بازیکن را کاملاً در جریان مبارزه غرق میکنند.
دوبلهها نیز در سطح بسیار بالایی قرار دارند؛ هر شخصیت، از قهرمان گرفته تا دشمنان، با صداگذاریهای متناسب و با احساس و دقت ارائه شده است. دیالوگها و واکنشها طبیعی و به موقع هستند و هیچ نقصی در صداها مشاهده نمیشود. این ترکیب موسیقی حماسی و دوبلهی عالی باعث شده تا بازی تجربهای سینمایی و جذاب داشته باشد و بازیکن واقعاً احساس حضور در دنیای تاریکNinja Gaiden 4 را داشته باشد.

