تجربه عناوین سبک وحشت و بقا در واقعیتمجازی، حس ترس و انزوا را به بهترین شیوه ممکن به بازیکن منتقل میکند؛ چه بسا این عناوین از ویژگیهای منحصر به فرد و تکنولوژیهای هدستهای امروزی نیز بهره گرفته باشند. حدود دو سال پیش و در سال ۲۰۲۲، استودیو مستقل Bloodius Games، بازی Madison را روانه بازار کرد. این اثر در زمان مذکور، نظر بسیاری از علاقهمندان سبک ترس و بقا را به خود جلب نمود و حتی بسیاری، از آن به عنوان یکی از ترسناکترین بازیهای ویدئویی یاد کردند. چندی نگذشت تا توسعه دهنده این عنوان، از این موقعیت بهره گرفت و خبر از ساخته شدن نسخه واقعیت مجازی Madison را داد. حس ترس عنوانی که تجربه آن در نمایشگر های تخت باعث وحشت بازیکنان میشد، در دنیای در بر گیرنده و بیکران واقعیت مجازی، غیر قابل تصور بود. در ادامه با کریتیکلنز همراه باشید تا ببینیم آیا بازی Madison VR، لایق عنوان ترسناکترین اثر واقعیتمجازی خواهد بود یا خیر.
پولارویدهای تسخیر شده
این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین و پس از حدود ۸ ساعت تجربه روی پلتفرم PlayStation VR2 نوشته شده است.
اقامتگاه شیاطین:
یکی از علتهای قرارگیری مدیسون در فهرست ترسناکترین بازیهای ویدئویی، آمار ارائه شده توسط (Science Scare Project) است. پروژه مذکور، سالانه فهرستی از هراسناکترین فیلمها و بازیهای ویدئویی انگلیسی زبان را در وبسایت خود ارائه میدهد. این پروژه توسط سیستم امتیازدهی مخصوصی، با ترکیب ضربان قلب و تغییرات در ضربان قلب داوطلبان، امتیازی را به هر اثر اختصاص داده و عناوین را در این لیست ردهبندی مینماید. اثر Madison، در رتبه نخست این فهرست، به عنوان ترسناکترین بازی ویدئویی شناخته میشود؛ رتبهای که چندان بیراهه نیست. حال تصور کنید توسط تکنولوژی واقعیتمجازی، در دنیای تاریک مدیسون، غرق شوید.
بازی مدیسون (MADiSON)، داستان پسری ۱۶ ساله به نام لوکا (Luca) را روایت میکند که گویا خانواده خود را به قتل رسانده است. لوکا، پروتاگونیست بازی، پس از به هوش آمدن، تصاویری از اجساد خانواده خود را دستان خود میبیند. لوکا هیچ چیزی از اتفاقات اخیر به یاد نمیآورد و صرفا صدای پدر خود را از پشت درهای بسته در حال فریاد زدن میشنود. لوکا، وحشتزده و لرزان، به خانه پدربزرگ خود فرار میکند. جایی که اتفاقات ناگواری انتظار او را میکشند. تنها کمی بعد، لوکا، برای تولد ۱۶ سالگی خود، یک دوربین پولاروید را به طرزی مرموز دریافت میکند. اتفاقات پارانرمال از لحظه ورود لوکا به خانه پدربزرگ خود، شروع میشوند. چیزی نمیگذرد تا لوکا، متوجه میشود که دوربینی که دریافت کرده، متلعق به یک قاتل سریالی و جسمی برای ارتباط شیاطین با دنیای انسانها بوده است.
فقط روایت، داستان و اتمسفر تاریک و دلهرهآور Madison VR کافی است تا ترس وجود بازیکن را فرا بگیرد. از همان ابتدا، حس سردرگمی و تنهایی، مخاطب را به وحشت میاندازد. حس انزوایی که همزمان، با احساس تنها نبودن همراه است.
داستان مدیسون، در ابتدا گنگ به نظر میرسد، اما در طول داستان و همزمان با وقوع اتفاقات عجیب و غریب، بخشهای گنگ داستان مانند آینه شفاف میشوند تا در نهایت، با آهنگی یکپارچه، در کنار هم قرار گرفته و وقایعی که پیشتر نامربوط به نظر میرسیدند، یک پایانبندی عالی و غافلگیر کننده را ارائه دهند. در نتیجه، داستان مدیسون، همانقدر که وهمآور و خوفناک است، با روایتی عالی یک تجربهای کم نظیر در عناوین ترس و بقا را به ارمغان میآورد.
هزارتوی تاریک:
گیمپلی Madison VR، در قیاس با دیگر عناوین واقعیتمجازی ترس و بقا، بسیار ساده است. در این عنوان خبری از مبارزات و قایم باشک با شیاطین نیست. گیمپلی مدیسون صرفا به حل معماهای متعدد و گاهی گنگ و بیمعنی ختم میشود. اما همچنان پرسه زدن در راهروهای تاریک، در حین پیدا کردن راه حل معماها و تعقیب شدن توسط شیاطین، به خوبی حس ترس را به بازیکن القا میکند. بسیاری از این معماها تا حد زیادی گنگ هستند، به طوری که در سفر چندین ساعته در ویلای مدیسون، به احتمال بسیار زیاد، بارها دست به دامن اینترنت و راهنما برای پیشروی خواهید شد. پاسخ برخی از این معماها بسیار ساده است، برخی دیگر نیز به قدری پیچیده هستند که حتی کوچکترین سرنخی به ذهن بازیکن خطور نمیکند.
در ویلای بزرگ و تو در توی مدیسون، گاهی به آیتمهای مختلفی برخورد خواهید کرد که برای حل معماها در این ماجراجویی دلهرهآور، به آنها نیاز خواهید داشت. مهمترین این آیتمها، دوربین پولاروید لوکا است. برای حل کردن بسیاری از پازلهای بازی، استفاده از دوربین ضروری است. وقتی با دوربین از سوژهای عکاسی میکنید، کافیست مانند عکسهای پولاروید واقعی، عکس چاپ شده را چندین ثانیه تکان دهید تا سوژه مشخص شود. در برخی مکانهای بازی، راههای مخفی یا سرنخهایی وجود دارد که با چشم قابل دیدن نیستند، اما وقتی از آنها عکس برداری کنید، سرنخ در عکس پولاروید قابل مشاهده است. هنگام عکاسی از برخی معماهای بازی نیز، فلاش دوربین باعث نمایان شدن سرنخ و در دفعات متعددی، یک پرشترسناک (Jumpscare) بسیار غیر منتظره میشود. در کل، با فاکتور گرفتن از گنگ بودن بعضی معماها و پازلهای بازی، به جرئت میتوان گفت که Madison VR، با بهرهگیری از فضاسازی و اتمسفر تاریک و منحصر بفرد، برخی از خلاقانهترین معماها در عناوین سبک ترس و بقا را ارئه داده است.
در عناوین واقعیت مجازی، به خصوص در آثار سبک ترس و بقا، بهرهگیری از تکنولوژیهای مختلف هدستهای واقعیتمجازی، از اصلیترین عوامل جذابیت و در بر گیرندگی گیمپلی است. به طور مثال، رهگیری مناسب دستها و امکان تعامل هر چه بیشتر با محیط، میتواند تجربه بازیکن در این عناوین را متحول کند. این عنوان از قابلیتهای منحصر بفرد هدست PSVR2 و دستههای VR Sense به خوبی بهره گرفته است. به لطف رهگیری کم نقص دستها در این دستگاه، استفاده از دوربین چاپ فوری، به تجربه واقعی بسیار نزدیک شده است. وقتی با دوربین عکاسی میکنید، مانند عکاسی در واقعیت، دوربین را در هر زاویه و در هر جهتی بچرخانید، عکس چاپ شده مطابق با نحوه گرفتن دوربین در دستان شما خواهد بود. به واسطه نمایشگرهای بسیار روشن و پر نور PSVR2، وقتی دکمه عکسبرداری دوربین را میفشارید، فلاش دوربین برای لحظهای دید شما را مختل میکند؛ این اتفاق علاوه بر واقعگرایانه جلوه دادن حس استفاده از دوربین چاپ فوری، باعث میشود پرشترسناکها بسیار غیر منتظرهتر و وحشتناکتر شوند. تکان دادن عکسهای چاپ شده توسط دوربین نیز بسیار خوشایند است. کنتراست بینظیر رنگهای تیره در این هدست نیز باعث شده تا گشت و گذار در راهروهای تاریک این عنوان، به یک کابوس بیانتها بدل گردد.
چنانچه Madison VR از قابلیتهای کلیدی هدست PSVR2 بهره گرفته است، اما همچنان تعامل با محیط در این عنوان به خوبی بسیاری از عناوین مشابه نیست. به طور مثال، باز کردن برخی دربها یا استفاده از بعضی آیتمها، صرفا با فشردن یک کلید انجام میپذیرد و دیگر نیازی به استفاده از الگوهای حرکتی نیست. در عین حال، نحوه استفاده و الگوهای حرکتی برخی آیتمها، مانند دوربین لوکا، بسیار خلاقانه است.
فضاسازی و اتمسفر Madison VR، در کنار پرشترسناکهای غیر منتظره و هوشمندانه، اصلیترین شیوه انتقال ترس به بازیکن است. محیط این عنوان کاملا پویا است، حتی در لحظاتی که صرفا در حال پرسه زدن در محیط هستید، اتفاقات پارانرمال به طور دائم در اطراف شما رخ میدهند. به طور مثال، مجسمهای در روبرو مشاهده میکنید و وقتی سرتان را میچرخانید، مجسمه محو شده است، کافی است سرتان را باری دیگر بچرخانید تا مجسمه دلهرهآور را دقیقا روبروی صورت خود مشاهده کنید. گاهی نیز چراغهای کم نور که تنها راه روشنایی محیط هستند، در اطراف شما مدام خاموش و روشن میشوند و تنها شیوه راهیابی، استفاده از فلاش دوربین یا بسنده کردن به روشنایی صاعقه است که مدام صدای آن موجب دلهره میشود. در طول بخشهایی از مراحل، ترکیب عالی چنین فضاسازی و جایگذاری هوشمندانه دشمنان مرموز، حس ترس را به بهترین و شدیدترین شیوه، به بازیکن منتقل میکند.
تنوع مراحل Madison VR، باعث شده تا گیمپلی این عنوان، متنوع و جذاب شود. علیرغم اینکه ویلا در ابتدا کوچک به نظر میرسد، مکانهای متعددی توسط راههایی به ویلا متصل شدهاند. از یک هزارتوی تاریک و وهمآور گرفته تا زیرزمین مخفی، علیرغم گسترش محیط، تنوع مراحل بازی را افزایش داده است.
نور در انتهای تاریکی:
همانقدر که گرافیک فنی و نورپردازی میتوانند در بر گیرندگی عناوین ترس و بقا را بهبود بخشند، در عناوین واقعیتمجازی، تاثیر دو چندانی دارند. عنوان Madison VR، از تمام قدرت پردازشی کنسول PlayStation 5 بهره میگیرد تا یک تجربه بصری فوقالعاده را ارائه دهد. استایل هنری واقعگرایانه این اثر، در کنار گرافیک فنی فوقالعاده، یک تجربه واقعیتمجازی کمنظیر را به ارمغان آورده است. راهروهای تاریک مدیسون به لطف کیفیت بی نظیر هدست واقعیت مجازی PSVR2 و کنتراست بالای نمایشگرهای آن، کاملا تاریک هستند و حس پرسه زدن در سیاهی را به بهترین شیوه به مخاطب منتقل میکنند. نرخفریم نیز در اینگونه عناوین بسیار حیاطی است. چرا که کوچکترین افت فریمی در عناوین واقعیتمجازی باعث لطمه خوردن به تجربه بازیکن میشود. خوشبختانه این عنوان بدون کوچکترین افتفریم و با نرخ فریم ثابت شصت فریم بر ثانیه اجرا میشود.
عنوان Madison VR، با طراحی صدای عالی خود، تجربه قرارگیری در یک ویلا تسخیر شده را به خوبی به مخاطب القا میکند. موسیقی و صداهای عجیب و غریب که گاهگداری بازیکن را وحشتزده میکند، به مراتب بر فاکتور ترس این عنوان میافزاید. صداگذاری شخصیتها نیز با ظرافت تمام انجام شده تا ترس شخصیت لوکا، مخاطب را نیز همراهی کند.