ژانر Metroidvania که خود فرزند دو عنوان بزرگ صنعت بازیها یعنی Metroid و Castlevania است، در سالهای اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته است و نام آن به خوبی بر سر زبانها جاری شده است. عناوین بزرگی چون Ori و Hollow Knight که به نوعی از ستونهای این سبک به شمار میروند، با تلفیق آرت استایلی بینظیر و گیمپلیای درگیر کننده که با داستانی فوقالعاده و موسیقیای به شدت گوشنواز در هم تنیده شده است، معجونی را به مخاطبان ارائه داده که پس از تجربه آن، مطمئنا تا آخر عمر فراموش نخواهند کرد.
این موضوع سبب شد تا با خیزش بزرگی در این سبک روبرو باشیم و در طی سالهای اخیر عناوین کوچک و بزرگ بیشماری ساخته و عرضه شوند. دو استودیوی Adglobe و Live Wire در سال 2021 با عرضه Ender Lilies: Quietus of the Knights توانستند با ارائه چهار فاکتور ذکر شده، تحسین طرفداران و منتقدین را برای خود به ارمغان بیاورند و موفقیت در این سبک به این معنا است که دیر یا زود، ادامهای را برای آن خواهیم دید. حال پس از گذشت 4 سال و پس از اتمام مرحله Early Access، شاهد ادامهای تحت عنوان بازی Ender Magnolia: Bloom in the Mist هستیم.
در ادامه با کریتیکلنز همراه باشید.
شکوفهای در مه
این نقد و بررسی بر اساس نسخهی مخصوص منتقدین، و پس از 20 ساعت تجربهی بازی روی پلتفرم PC انجام شده است.
آخر الزمان ساختههای دست بشر
این بار داستان را هزاران سال بعد و در سرزمینی متفاوت به نام Land of Fumes با شخصیتی به نام Lilac دنبال میکنیم. سرزمینی که به واسطه جادویی باستانی، موفق به پیشرفت چشمگیری در عرصه فناوری و تکنولوژی شده و در نتیجه آن، انسانها نوعی از زندگی مصنوعی تحت عنوان موجوداتی به نامHomunculi را خلق کردهاند که در زمینههای مختلف، یار و یاور خود باشند. استفاده از این موجودات تقریبا در همه عرصهها نفوذ کرده و رونق بسیار زیادی برای این سرزمین داشته است. اما همانطور که میتوان پیشبینی کرد، این تکنولوژی روی تاریک دیگری دارد و در عین حال، سوء استفاده از آن توسط افرادی که نیات شر دارند، سبب شده تا این سرزمین از عرش خود افول کرده و اکنون Homunculiها که بعضا اختیار خود را از دست داده و دیوانه شدهاند، به همه چیز و همه کس حمله کنند.
بار دیگر شخصیت اصلی که به دلیل حادثهای حافظه خود را از دست داده است، در نقطهای نامعلوم به هوش میآید. او که یک Attuner است، توانایی پاکسازی Homunculi را داشته و به این ترتیب، در مسیر خود با همراهی Homunculiهایی که آنها را نجات میدهد، به دنبال علت وقوع این حوادث و نجات سرزمین میگردد.
کلیت داستان همانند نسخه پیشین بوده و اما به شکل سر راستتر و واضحتری روایت میشود. نقطههای مبهم زیادی در ابتدا وجود دارند که باید همانند قطعات پازل، در کنار هم قرار گرفته و رفته رفته، تصویر واضحتری از اتفاقات رخ داده برای شما مجسم شود. بر خلاف نسخه پیشین که شخصیت اصلی، شخصی صامت بود، در اینجا Lilac قادر به صحبت کردن است و در نتیجه مکالمات زیادی بین او و Homunculiهای همراهش رد و بدل شده و هر کدام از پیشینه خود و اتفاقاتی که تجربه کردهاند صحبت میکنند. این موضوع باعث شده که بر خلاف آنچه که در ظاهر دیده میشود، شخصیتهای هر Homunculi را عمیقتر بشناسید و با آنها رابطه بهتری برقرار کنید. در طرف دیگر NPCهای زیادی در گوشه و کنار وجود دارند که اطلاعات زیادی در خصوص تاریخ سرزمین و چگونگی وقوع اتفاقات ارائه میدهند.
جنگ با آتش به وسیله آتش
بازی Ender Magnolia در حیطه گیمپلی عمدتا همانند عنوان پیشین خود عمل میکند اما شاخ و برگهایی برای تنوع بیشتر به بطن آن داده است.
نقشه بازی از قسمتهای مختلف تشکیل شده که باید به اتمام برسانید تا بتوانید در قسمت بعدی پیشروی کنید. در عین حال با قابلیتهای جدیدی که رفته رفته به زرادخانه شما اضافه میشوند، این امکان را به شما داده که به بخشهایی که تا کنون نمیتوانستید به آنها دست پیدا کنید رفته و موارد تازهای پیدا کنید. نقشه بازی بزرگ و در عین حال طراحی لایهای آن باعث شده تا جای زیادی برای جست و جو کردن و یافتن موارد مخفی بیشماری وجود داشته باشد و در عین حال کاوش موارد جدید و بازگشت دوباره به مکانهایی که قبلا رفتهاید، به ارزش تکرار آن افزوده است.
بخش پلتفرمینگ بازی تا حد زیادی شبیه به عنوان پیشین است. قابلیت Double Jump, Dash و موارد مشابه مستقیما از شماره قبلی به اینجا منتقل شدهاند. در عین حال قابلیتهای کاملا جدیدی برای گشت و گذار سریعتر در محیط ارائه شده تا بتوانید سریعا از نقطهای به نقطه دیگر بروید. به لطف انیمیشنهای نرم، این موضوع به خوبی پیادهسازی شده است اما باید گفت که برخی از این قابلیتها همانند نسخه پیشین، پس از پیشروی بسیار زیادی در بازی به دست میآیند و به نوعی باید نبود آنها را برای مدت زمان زیادی متحمل شوید. با این حال انتظار میرفت سرعت Lilac در دویدن و حتی استفاده از یکی از Homunculiها که برای این منظور تدارک دیده شده است، بهتر میبود تا جا به جایی و مانور دادن در محیط در بهترین و سریعترین حالت خود میبود.
همانند Ender Lilies که شخصیت اصلی به صورت مستقیم قابلیت حمله و دفاع نداشت و این کار توسط شوالیههای همراهش انجام میشد، در Ender Magnolia نیز چنین بوده و این کار به Homunculiهای همراه انجام میشود. به این معنا که هر کدام از Homunculiها، قابلیتهای مختلفی در چنته داشته و برای موقعیتهای متفاوتی به کار گرفته میشوند. به جز اولین Homunculi که حکم ضربات اصلی شما رو ایفا میکند، برای یافتن قابلیتهای بیشتر، باید Homunculiهای دیگر که در نقش باسهای بازی ظاهر میشوند را شکست داده و با پاکسازی هسته اصلی، آنها را به خدمت خود در بیاورید.
همانطور که بالاتر ذکر شد، هر کدام از Homunculiها نقش متفاوتی در پیشروی بازی ایفا میکند. برخی بر روی حمله، برخی بر روی دفاع و برخی بر روی بخشهای پلتفرمینگ تاکید دارند. اینکه کدام ترکیب را برای پیشروی خود اتخاذ میکنید، کاملا به شیوه بازی کردن شما بستگی دارد و میتوانید Slotهای چهارگانه خود را آن گونه که دوست دارید، پر کنید. در طرف دیگر هر کدام از Homunculiها یک قابلیت منحصر به فرد داشته که توسط نوار خاصی اجرا میشود و در صورت اجرای آن، ضربات سنگینی به دشمنان وارد میشود.
آیتمهای زیادی برای ارتقاء Statهای Lilac در بازی گنجانده شدهاند که عمدتا از طریق خریدن یا پیدا کردن آنها با جست و جو در محیط به دست میآیند. هر کدام از این آیتمها که به 3 قسمت مختلف تقسیم شدهاند، به شیوه متفاوتی در روند پیشروی شما تاثیر میگذارند. در عین حال میتوانید با ارز داخل بازی، این آیتمها را ارتقاء دهید تا در مبارزات موثرتر واقع شوند.
دشمنان بازی متنوع و تعداد باسها زیاد است. بنابراین با تنوع خوبی روبرو هستیم که تا انتهای کار شما را مجذوب خود نگه میدارد. دشمنان در جای جای بازی حضور دارند اما در برخی از نقاط به دلیل طراحی خاص نقشه، این جایگذاری نتوانسته آن گونه که باید و شاید، چالش ایجاد کند و به دلیل مکانیزمهای خاص بازی، آزاردهنده شدهاند. بنابراین دفعات زیادی را ممکن است به خاطر این موضوع شکست بخورید و مجبور باشید از نقطه چک پوینتی که چندان نزدیک هم نیست، دوباره شروع کنید.
همچون نسخه قبل، Ender Magnolia نیز به طور کلی بازی سادهای است و چالش آنچنان خاصی در پیشروی وجود ندارد. با این حال تک و توکی از باسها و دشمنان و جایگذاری آنها در محیط میتوانند برای بازیکنان چالش ایجاد کنند.
زیبایی دنیایی رو به افول
بازی Ender Magnolia: Bloom in the Mist همانند اغلب بازیهای این سبک به صورت دو بعدی دنبال میشود. سازندگان در نسخه پیشین نشان دادند که استعداد بسیار خوبی در طراحی پسزمینهها و همینطور موسیقیای که با این طراحی به زیبایی ترکیب شود، دارند و این قضیه بهEnder Magnolia نیز انتقال پیدا کرده و در عین حال پیشرفت این دو مورد را از همان ثانیههای ابتدایی بازی میتوان به وضوح به چشم دید.
ستینگ قرون وسطیای نسخه پیشین جای خود را به ستینگ مدرن که تا حد زیادی یادآور استیم پانک و سایبرپانک است داده که به لطف طراحیهای دقیق، حس و حال دنیایی رو به افول که همچنان سعی در حفظ زیبایی خود دارد را منتقل میکند. در لوکیشنهای وسیع بازی، به دفعات پیش میآید که برای مدت زمان مدیدی به پس زمینه خیره کنندهای که جلوی چشم شما به تصویر کشیده شده است خیره شوید و از آن لذت ببرید. اما آن چه که Ender Magnolia را در این زمینه تکمیل میکند، موسیقی به شدت زیبایی است که در جای جای بازی به گوش میرسد. این موسیقی چنان گوشنواز است که بعضا پیشروی در بازی را فراموش میکنید و تنها به نواهای غمانگیز و بعضا شاد که حس معصومانهای در خود پنهان کردهاند، گوش میدهید. سازندهها در این زمینه سنگ تمام گذاشتهاند و اغراق نیست اگر بگوییم که ترکیب این آرت استایل زیبا با پس زمینههای خیره کننده و موسیقی بینظیر یاد و خاطره عنوان Nier Automata را در ذهن زنده میکند.
بازی Ender Magnolia حاصل تلاش تیم سازندهای است که به خوبی از نقاط قوت و ضعف خود و در عین حال، آنچه که ژانر مترویدوینیا را منحصر به فرد میکند، اطلاع داشته و فرمول برنده خود را کاملا حفظ کرده است. ادامه ساخته شده توسط این تیم علیرغم شباهتهای زیادی که به عنوان پیشین خود دارد، با ارائه قابلیتهای بیشتر و بعضا متفاوت، جایگاه کاملا جداگانهای برای خود دست و پا کرده که طرفداران نسخه پیشین بدون شک از آن لذت خواهند برد.