نقد و بررسی بازی Commandos: Origins

نقد و بررسی بازی Commandos: Origins

وقتی به گذشته نگاه می کنیم عناوین بسیاری را می‌ینیم که به فراموشی سپرده شده و دیگر دنباله‌ای از آنها منتشر نمی‌شود. این موقعیت تنها شامل حال بازی‌ها نیست و حتی ژانر‌های مختلفی را سراغ داریم که در زمان حال به مذاق مخاطب امروزی خوش نمی‌آید و کمپانی‌ها هم به واسطه هزینه‌های سنگین ساخت بازی‌ها و سود بیشتر، دیگر سراغ عناوین این‌چنینی در ژانر‌های با محبوبیت کمتر نمی‌روند. یکی از این ژانر‌ها استراتژیک است. سبک استراتژیک را می‌توانیم یکی از ژانرهای سرشاخه و اصلی در مدیوم صنعت ویدیوگیم نام ببریم که از دیرباز عناوین مهم و نام‌داری در چهارچوب این سبک ساخته شده‌اند. با این وجود با گسترش روزافزون کنسول‌های خانگی و توجه بیشتر گیمرهای امروزی به عناوین اکشن محور و شاید راحت، شاهد این هستیم که بازی‌های مختلفی که زمانی پرچم‌دار سبک استراتژیک بودند به کنار رفته و به مرور محو شده‌اند. امروز اما بعد از 20 سال تیم توسعه Claymore Game Studios که یک استودیوی تازه تاسیس است با در اختیار گرفتن یک عنوان کلاسیک تلاش دارد تا با بازگشت به گذشته و توجه به ریشه‌های این سبک مهم عنوانی را زنده کرده و مجددا به عرصه نمایش بازی‌های ویدئویی بازگرداند. عنوان مد نظر ما بازی Commandos: Origins است که ادامه‌ای است بر سری Commandos که آخرین نسخه اصلی آن 20 سال پیش منتشر شده است. با توجه به این حرکت بزرگ و قابل توجه تیم Claymore Game Studios بر آن شدیم تا جدیدترین بازی ساخته شده از این سری و این تیم را مورد بررسی قرار بدهیم. شایان ذکر است که بازی مذکور روی کنسول انجام و نقد شده است لذا می‌تواند تفاوت‌هایی با نسخه PC داشته باشد. با کریتیک‌لنز همراه ما باشید.

این نقد و بررسی بر اساس نسخه‌ مخصوص منتقدین، و پس از 10 ساعت تجربه‌ بازی در پلتفرم PlayStation 5 انجام شده است.

تاکتیک بی تاکتیک

عنوان Commandos: Origins یک بازی در سبک استراتژی تاکتیکی نظامی است که برای اولین بار توسط استودیوی آلمانیِ Claymore تولید و توسط کمپانی Kalypso Media برای کنسول‌های نسل نهم و PC منتشر شده است. سری بازی‌های Commandos به عنوان یکی از بازی‌های کلاسیک و صاحب سبک است که آخرین نسخه آن به چیزی حدود 25 سال قبل برمی‌گردد. قسمت‌های اولیه از این مجموعه به واسطه ایده‌های نوینی که ارائه داده بود خیلی زود توانست در دل مخاطبان نفوذ کرده و به محبوبیت برسد اما متاسفانه نسخه‌های دیگر از این مجموعه نتوانستند تا همان موفقیت‌های قبل را تکرار کنند و حتی تغییر سبک نیز نتوانست به داد این بازی برسد و سرانجام تیم سازنده قبلی و حتی بازی به فراموشی سپرده شدند. این روند ادامه داشت تا این که استودیوی Claymore پا پیش گذاشته و در تلاش است تا دوباره این بازی و این مجموعه را احیا کند. یکی از اتفاقات مهم و قابل توجه در این سری انتشار بازی روی کنسول‌ها است که برای یک بازی در سبک استراتژی آن هم برای یک استودیوی کم تجربه ریسک بسیار بزرگی است که در ادامه مطلب به درصد موفقیت این اثر خواهیم پرداخت.

همان‌طور که در مقدمه به آن اشاره کردیم ما نسخه‌ی کنسولی بازی را مورد بررسی قرار دادیم. من به عنوان کسی که بخش عمده‌ای از لذت و سرگرمی خودم را مدیون سبک استراتژی هستم و تقریبا تمامی بازی‌های این ژانر محبوب را بازی کردم، در چند سال اخیر با کوچ کردن به سمت کنسول‌ها در چند سال گذشته بازی‌های زیادی را که به خاطر سبک خاص و دوربین ایزومتریک خودشان ذاتا روی PC لذت مخصوص به خودشان را دارند را روی کنسول تجربه کرده‌ام. می‌توانم سری بازی‌های XCOM را به عنوان مثال نام ببرم. برای همین و با چنین دیدگاهی به سمت بازی Commandos: Origins رفتم و این باور را داشتم که خوشبختانه سازندگان توانسته‌اند به فرمولی دست پیدا کنن که بازی‌های استراتژی را بتوانیم روی کنسول تجربه کنیم چه بسا که حتی اگر بتواند یک دهم لذت بازی روی PC را منتقل کند باز هم کافی است. اما متاسفانه Claymore نتوانسته از پس این مهم برآید و بازی دقیقا از همین بخش ضربه اساسی را خورده است.

نقد و بررسی بازی Commandos: Origins

تاثیر مشکلات فنی روی گیم‌پلی

چیزی که به واضح مشخص است، بازی کیفیت مناسبی روی پلتفورم PC دارد. این حس از روی دو دهه تجربه با عناوین پی سی محو و البته تجربه روی (کماندوز) Commandos: Origins به دست می‌آید. کماندوز به واسطه گیم‌پلی حساسی که دارد باید روان و سریع باشد. حساس از این نظر که گیم‌پلی در کماندورز ریشه‌ها با وجود تغییراتی که نسبت به گذشته داشته است، اما همچنان اصالت و ریشه‌های خودش را حفظ کرده است. اساس گیم‌‍پلی در کماندوز در این است که با کسی شوخی ندارد. سخت و البته نظم از ملاک‌های بارز این مجموعه و عنوان آخری محسوب می‌شود. سبک خاص این مجموعه زیر سایه سبک استراتژی به گونه‌ای است که مخاطب این‌بار کنترل یک گردان، اترش یا توپ‌خانه را در اختیار ندارد بلکه فقط تعدادی کماندو یا تکاور هستند که هر کدام از آنها مهارت و ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند که ما فقط کنترل همین تعداد (6 نفر) را در اختیار داریم. تیم بازی‌سازی سعی کرده تا الگوهای نسخه‌های کلاسیک را با تزریق متودهای نوین حفظ کرده و ارتقا دهد که خوشبختانه به این مهم دست پیدا کرده است.

بازی در میان جنگ جهانی دوم و شروع داستان به مانند Gears Of War است. فرمانده جک اوهارا که به زندان افتاده است توسط یکی از نیروها آزاد شده و از زندان فرار می‌کند. به این ترتیب بقیه اعضای گروه به ترتیب به بازی اضافه می‌شوند و این اضافه شدن ما را یاد روند اثر آقای کوروساوا یعنی هفت سامورایی می‌اندازد. شخصیت‌های دیگر که هر کدام در کار خاصی تخصص دارند به فرمانده هوارا اضافه می‌شوند. 5 شخصیت دیگر بر اساس مهارتی که دارند به این ترتیب هستند: فرانسیس ولریج (تک تیرانداز) – سرگروه بان جیمز بک وود (تفنگدار نیروی دریایی)  – سرگروه‌بان توماس هانکوک (مهندس) – رنه دوشامپ (جاسوس)  و ساموئل بروکلین (راننده) اعضای گروه 5نفره‌ای هستند که فرمانده را در جهت رسیدن به اهدافشان همراهی می‌کنند.

بازی Commandos: Origins

یکی از ویژگی‌های این بازی و البته کل این مجموعه در همین همکاری‌هایی است که بین شخصیت‌ها شکل می‌گیرد. کنترل تک تک شخصیت‌ها و اعمال فرمان به هر کدام از آنها باعث شده تا نسخه جدید در این قسمت تفاوت‌هایی با نسخه‌های کلاسیک داشته باشد. با اضافه شدن همه شخصیت‌ها در ادامه مسیر می‌توانیم در آن واحد دستورهای مختلفی به هر کدام از آنها بدهیم. یکی از تفاوت‌های عمده نسخه جدید در این است که ما می‌توانیم بازی را نگه داشته یا به قول خودمان استوپ کنیم و نسبت به موقعیت به وجود آمده دستورات جدید و متفاوتی را به کماندوهای خودمان بدهیم. با توجه به قابلیت‌هایی که هر یک ا زکماندوها دارند این مهم را باید به یاد داشته باشیم که استفاده از قابلیت‌های آنها هر کدام نیازمند حضور و انجام آن کار توسط فرد متخصص آن است. یعنی ما برای این که بتوانیم از سیم ‌خاردار عبور کرده و آنها را کنار بزنیم باید مسئول تخریب‌چی آمده و این کار را انجام دهد. یا زمانی که به کسب اطلاعات نیازمند باشیم، این‌بار بار کسی که در امر جاسوسی مهارت دارد را به میدان بفرستیم. این ترکیب باعث می‌شود تا بازی در چند وجه جذاب در بیایید.

با وجود این که همه مراحل بازی یک ماموریت اصلی دارند اما تیم سازنده سعی کرده تا ماموریت‌های فرعی را نیز در گوشه کنار نقشه بازی قرار بدهد که این امر باعث می‌شود تا مخاطب به چالش کشیده شود. کسب امتیاز و جم کردن پول یا همان امتیاز در طول بازی با انجام ماموریت‌های فرعی بیشتر می‌شود. در همین حین قابلیت شخصی‌سازی‌های جذابی برای هر کدام از کماندوها فراهم شده که روند جذابیت بازی را دو چندان کرده است. هر ماموریت در لوکیشن‌های مختلفی رخ می‌دهد که تغییرات آب و هوایی در این تغییر سهم به‌سزایی دارند.

یکی برای همه و همه برای یکی

Commandos: Origins

جوهره اصلی بازی و گیم‌پلی در همکاری‌های کماندوها نهفته است. امکانات متنوعی برای هر کام از کماندوها و بر اساس تخصص آنها در هر مرحله پراکنده شده است که با استفاده از آنها و البته دقت در نحوه استفاده از آنها باعث شده است تا بازی هیجان دلپذیری را به مخاطب منتقل کند. ضحنه‌ها ینبرد و البته به انجام رساندن ماموریت‌ها لذت خاصی دارد که تیم سازنده به خوبی تونسته است د رانتقال این حس به مخاطب توامند باشند. اما مخفی‌کاری مهم‌ترین عنصر در گیم‌پلی و البته شناسنامه این بازی نیز است. سری بازی‌های کماندوز از دیرباز روی مخفی‌کاری توجه ویژه‌ای داشتند که این امر در نسخه جدید بسیار زیاد شده است. به عنوان کسی که نسخه‌های کلاسیک را بازی کردم به خاطر ندارم که به این مقدار که دس نسخه‌های کلاسیک بود از مخفی‌کاری در پیش‌برد بازی استفاده شده باشد. این در حالی است که بازی این اجازه را به ما می‌دهد که حتی مسیر خودمان را اکشن‌تر ادامه دهیم اما وقتی راه بی‌سرصدا و البته آسانی به مانند مخفی‌کاری وجود دارد چرا نباید از این طریق به هدفمان برسیم؟ این اتفاق به مانند یک شمشیر دو لبه شده است. از طرفی ساختار بخش مخفی‌کاری واقعا زیبا کار شده است که انجام آن حتی برای دفعات متعدد دلپذیر است اما از طرفی روی تاثیر اکشن و ماهیت بازی به عنوان یک اثر استراتژی برای القا و ساختن میدان نبردی هیجان‌انگیز کمتر کرده است.

همه چیز می‌توانست به خوبی پیش برود که متاسفانه بازی یک مشکل بزرگ را رو می‌کند (البته که این مشکل فقط روی کنسول قابل لمس است). کنترل و افت فریم. علت تاکید ما در ابتدای نقد و یک‌بار هم در خط فعلی روی کنسول دقیقا همین موضوع است، افت فریم و کنترل دو مشکلی هستند که از نظر فنی و گیم‌پلی به بازی آسیب شدیدی وارد کرده است. اجازه بدهید از افت فریم شروع کنیم، گرافیک بازی در دو سطح فنی و بصری تفاوت‌هایی دارد، از نطر بصری گرافیک از یک بالانس متعادل و درستی بهره می‌برد. کیفیت محیط و لوکیشن‌ها و صحنه‌های نبرد همگی در حد نسل جدید هستند و می‌توانند نمره قبولی بگیرند. رنگ‌بندی‌ها حتی در آب و هوای مختلف زیبا و چشم نواز هستند و جزییات خوبی از نظر گرافیکی در محیط‌های بازی دیده می‌شود. با زوم کردن در صحنه‌های مختلف به‌خصوص داخل خانه‌ها و ساختمان‌ها به خوبی می‌توانیم اشیاء و جزییات ریز و درشت محیط را دیده و لمس کنیم. پس به راحتی می‌توانیم بگوییم که بازی از این حیث نمره قبولی را دریافت کرده است.

اما در طرف مقابل و در قسمت فنی بازی مشکلات بسیاری دارد. از همان ابتدای بازی این افت فریم است که به صورت شما می‌کوبد. بازی حتی نیازی به یک صحنه شلوغ یا میدانی مملو از جزییات ریز به مانند انفجار ندارد تا افت فریم را به شما نشان دهد این حجم از افت فریم و افت رفرش ریت به حدی است که حتی تصویر با ‌پارگی‌های بسیار زیادی روبرو می‌شود. متاسفانه این اتفاق به شدت روی بازی تاثیر گذاشته و بعضا عملا انجام آن را غیرممکن می‌کند. با وجود این که تیم سازنده یک به‌روزرسانی برای بازی انجام دادند اما نه تنها مشکل برطرف نشد بلکه موارد جدیدی از جمله عدم ذخیره بازی هم به لیست مشکلات بازی اضافه شد. بازی نه تنها به صورت دستی بلکه در حالت اتوسیو هم ذخیره‌سازی انجام نمی‌شد.

بررسی بازی Commandos: Origins

کنترل روی اعصاب

در طرف مقابل یا بهتر از بگوییم در کنار مشکلات افت فریم، این کنترل بازی است که واقعا دردسرساز است. من به عنوان نویسنده این مطلب از کنترل بازی روی PC اطلاعی ندارم اما کنترل روی کنسول واقعا سخت و طاقت‌فرسا است. همان‌طور که در اوایل نقد م به آن اشاره کردم، انتظار داشتم که با تجربه‌ای که تیم‌های سازنده از روی کار آوردن بازی‌های استراتژیک به سمت کنسول‌ها، به آگاهی کاملی از این دستآورد رسیده باشند اما متاسفانه Claymore از پس این کار برنیامده و کنترل بازی به یک عذاب تبدیل شده است. در تک تک صحنه‌های بازی به این فکر می‌کردم که اگر ماوس در اختیار داشتم چقد رمی‌توانستم راحت باشم. اشتباه نکنید من در اینجا در حال مقایسه پلتفورم‌ها نیستم و صرفا برای شفاف‌سازی و درک بهتر موضوع چنین مثال‌هایی می‌زنم. این در حالی‌ست که شما مشکلات افت فریم را هم به کنترل سخت بازی باید اضافه کنید. اولین مشکل در کنترل، تنظیم زاویه دوربین است. انتخاب بهترین لوکیشن برای بررسی اوضاع کلی در یک بازی استراتژی واقعا مهم است و لذا امکان دارد یک فرد هر لحظه زاویه دوربین خود را تغییر داده یا عقب جلو کند. این اتفاق در بازی Commandos: Origins به سختی انجام ‌میگیرد به حدی که مجبور می‌شدم بخش اعظمی از مرحله را فقط از یک زاویه دید انجام داده و عبور کنم.

اعمال دستورات مختلف به کماندوها، نتظیم زاویه دوربین برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب، کاری واقعا سخت و طاقت‌فرساست. به واسطه تاکتیکال بودن اکشن در بازی، ما مجبور هستیم که در حین کنترل کماندوها، مخفی‌کاری را نیز رعایت کنیم که کوچک‌ترین اشتباهی برابر با لو رفتن و شکست ما خواهد بود. درواقع روی کنسول دشمن اصلی ما کنترل بازی است. نمیشه به خوبی به تکاورها دستور داد، نمیشه دقیقا روی محل مورد نظر اعمال نفوذ کرد و حتی در عملیات مهم نمی‌توان به طور دقیق و صحیح دوربین را جابه‌جا کرد که همگی این‌ها پکیجی را تشکیل داده‌اند که باعث شده ما از نسخه کنسولی بازی راضی نباشیم.

بازی Commandos

مشکلاتی را که به آن اشاره کردیم شرایطی را به وجود آورده است که روی بخش مهم و لذت بخش بازی یعنی گیم‌‍پلی و طراحی مراحل سایه انداخته و متاسفانه مانع از لذت بردن از آنها شده است. به وضوح مشخص است که سازندگان یک کماندوز زیبا و هیجان‌انگیز را ساخته‌اند، اما متاسفانه ایرادات فنی آن به بازی آسیب وارد کرده است. اما هرچه که هست در بخش موسیقی و صداگذاری سنگ تمام گذاشته‌اند. اول این که دوبله‌ها بسیار زیبا و دیالوگ‌ها نسبت به هر کدام از تکاورها دقیق، زیبا و درست کار شده که به خوبی باعث شده‌اند تا شخصیت از دل کماندوها بیرون بزند. این در حالی است که به همان میزان هم موسیقی‌های بازی چه در صحنه‌های آرام و چه در سکانس‌های شلوغ و اکشن لحظات زیبا و جذابی را از نظر شنیداری برای ما به ارمغان بیاورند.

4/5 - (1 امتیاز)

سخن پایانی

مطمئنا مشکلات و ایراداتی که Commandos: Origins در نسخه کنسولی خود دارد دلیلی بر بد بودن این بازی نیست، اما چیزی که مشخص است این که بازی در نسخه کنسولی ایرادات فراوانی دارد و بر همین اساس تا زمانی که تیم سازنده با ارائه به‌روزرسانی‌های لازم جهت رفع مشکلات بازی کاری انجام بدهند پس نتیجه نقد و بررسی ما از بازی به این شکل است که مطالعه کردید.

نقاط خوب

  • شخصیت‌پردازی خوب و به ‌یادماندنی
  • طراحی مراحل زیبا و چالیش‌برانگیز
  • گرافیک بصری زیبا و پرجزییات
  • گیم‌پلی درگیر کننده و جذاب برای عاشقان سبک استراتژی

نقاط ضعف

  • مشکلات شدید فنی به مانند افت فریم
  • کنترل بد و اعصاب‌خرد کن در نسخه کنسولی
  • تکراری شدن ماموریت‌های فرعی
  • تاکید بیش از حد بازی روی مخفی‌کاری
۵
نمره سایت