مدتی است که مقدمات مراسم احضار دوباره دراکولا و احیای سری Castlevania به میزبانی Konami و حضور عناوین برتر این مجموعه در حال انجام است. به وضوح Konami با عرضه دوباره عناوین این سری و توجه غیرمنتظره به Castlevania پس از سالها، خواهان بازگشت آن است. آخرین تلاش در این زمینه مربوط به مجموعهای شامل سه عنوان تحسینشده این سری با نام مجموعه بازی Castlevania Dominus Collection است که تا قبل از این در کنسول Nintendo DS محبوس مانده بودند. با کریتیکلنز همراه باشید تا با هم به موشکافی این مجموعه بپردازیم.
زندانیان دراکولا
این نقد و بررسی بر اساس نسخه ارسالی سازندگان و پس از 25 ساعت در PS5 نوشته شده است.
رستاخیز جمعی
این مجموعه شامل سه عنوان مترویدونیا Castlevania: Dawn of Sorrow، Castlevania: Portrait of Ruin و Castlevania: Order of Ecclesia میشود. اما چیزی که ارزش مجموعه بازی Castlevania Dominus Collection را حتی بیشتر نیز میکند، ریمیکی از بازی آرکید Haunted Castle است که در کنار نسخه اصلی، با پسوند Revisited در این پکیج گنجانده شده است. همه نسخههای ژاپن، اروپا و آمریکا برای سه بازی اصلی مجموعه در دسترس هستند و به راحتی میتوانید بین آنها جابهجا شوید. علاوه بر این، گالری زیبایی از طراحیهای دشمنان و محیطها و همینطور موسیقی آنها در منوی جداگانهای قابل تماشا و گوش دادن هستند. بنابراین این مجموعه از نظر محتوا کمبودی ندارد و به راحتی قیمت 25 دلاری خود را توجیه میکند.
به دلیل اینکه هر سه بازی اصلی مجموعه به طور اختصاصی برای کنسول Nintendo DS ساخته شدهاند، مطمئنا اولین چالشی که توسعهدهندگان این مجموعه در استدیوی M2 با آن مواجه بودهاند، ترکیب دو صفحه نمایش کنسول DS و انتقال آن تجربه به پلتفرمهایی با یک صفحه نمایش است. ترکیبهای مختلفی برای قرار دادن صفحه اصلی و نقشه در کنار هم ارائه شدهاند. با این حال ناامیدکننده است که خبری از یک گزینه تمامصفحه نیست و همیشه بخش قابلتوجهی از صفحه به نقشه و Stats اختصاص داده شده است. البته مشکل اصلی، تمامصفحه نشدن بازی نیست، بلکه خوانایی نقشه در هیچکدام از گزینههای نمایش به حد راضیکننده نمیرسد و برای بررسی دقیق پیشروی روی نقشه، باید از طریق منو به نقشه تمامصفحه مراجعه کنید. بنابراین بخشی از صفحه نمایش شما همیشه تا حد زیادی برایتان بیفایده و اضافه خواهد بود.
به جز این مورد، دیگر امکانات نسخههای اصلی بازی به طور موثر و هوشمندانهای به این نسخه منتقل شدهاند. مخصوصا موارد استفاده از صفحه لمسی به خوبی به دوالسنس منتقل شده است و استفاده از آن نیز آسان است. حرکت با استفاده از آنالوگ نیز با دقت پیادهسازی شده است و لزومی وجود ندارد که به سراغ D-Pad کنترلر خود بروید. بنابراین محدودیت خاصی در گیمپلی بازی ایجاد نشده است و با توجه به امکانات اضافه حتی میتوان گفت تجربه این عناوین برای افراد بیشتری تسهیل یافته است. از این امکانات اضافه میتوان به قابلیت Rewind اشاره کرد که اجازه میدهد بازی را تا 30 ثانیه به عقب بازگردانید و اشتباهات خود را جبران کنید. البته توصیه میکنم برای حفظ چالش و روند واقعی بازیها، از این قابلیت استفاده بیرویه نکنید. همینطور امکان ذخیره کردن پیشروی خود در هر لحظهای از بازی وجود دارد.
بانوی شایسته
با اینکه ترتیب قطعی خاصی برای تجربه این عناوین وجود ندارد، Order of Ecclesia با پروتاگونیست جذاب و غیرمتعارف خود، Shanoa، میتواند نقطه شروع هیجانانگیزی باشد. ماجرای او برای بازپسگیری قدرت Dominus برای شکست دراکولا، میتواند مخاطب را تا انتهای بازی سرگرم نگه دارد. اگر قبلا عنوانی از این سری را تجربه کرده باشید، گیمپلی تا حد زیادی برایتان آشنا خواهد بود اما سیستم Glyphها و ترکیب آنها با یکدیگر، گزینههای شخصیسازی و روند متنوعی از مبارزات و به کارگیری قابلیتها را به بازی اضافه کرده است. Order of Ecclesia به راحتی چالشبرانگیزترین عنوان در این مجموعه است اما هیچگاه چالش آن آزاردهنده نمیشود. به لطف هوشمندی بسیار در جایگیری دشمنان و چینش مراحل، یکی از کمنقصترین تجربهها در این سری خلق شده است.
در این عنوان ترکیبی از محیطهای کوچک و بزرگ با تنوع فوقالعاده را شاهد هستیم که هر کدام حس و حال و چالشهای مخصوص خود را دارند. همینطور بازگشت دشمنان آشنای سری و اضافه شدن تعدادی تازهوارد، به خوبی تعادل را در تجربه ایجاد کرده است و باسفایتها نیز با طراحی بهیادماندنی و تنوع ضربات بسیار در محیطهای تنگ، استانداردهای سری را حفظ کردهاند و در مواقعی حتی از آن فراتر نیز میروند. علاوه بر این، پیکسل آرت بازی در مقایسه با دو عنوان مترویدونیای دیگر این مجموع در رده بالاتری قرار میگیرد و به سختی میتوان به آن خردهای گرفت.
ارتش دونفره
Portrait of Ruin با دو شخصیت قابل بازی که امکان جابهجایی آنی بین آنها وجود دارد، گیمپلی دوجانبهای را ارائه میکند. Johnathan به عنوان وارث شلاق افسانهای، قابلیتهایی که از یک عنوان در این سری انتظار دارید را در اختیارتان میگذارد. در طرف دیگر، Charlotte به عنوان یک جادوگر تکنیکهای مبارزه از راه دور را ارائه میکند. این دو به تنهایی روند مبارزه سرگرمکنندهای را ارائه میکنند اما زمانی که از ضربات ترکیبی آنها استفاده کنید، پتانسیل نهایی مبارزات را شاهد خواهید بود. نیاز به همکاری دو شخصیت برای از بین بردن دشمنان و موانع، نقطه عطف گیمپلی بازی است.
از این تعامل دونفره برای حل معماها و رسیدن به نقاط خاص در طول مراحل نیز استفاده میشود. البته شلوغ شدن چارچوب بازی نکات منفی خود را نیز دارد و باعث میشود خوانایی مبارزات و ضربات تا حدی کاهش پیدا کند. با این وجود، بازی موفق میشود یک تجربه با ریتمی سریع و هوشمندانه ارائه کند که به ندرت کند میشود. به لطف قابلیتهای کمکی و ضربات ترکیبی، بازی از نظر چالش و سختی در درجه متوسطی قرار میگیرد اما مبارزه با باسفایتهای نوآورانه بازی هنوز هم درگیرکننده است. از نظر طراحی هنری محیطها و پیکسل آرت، بازی به سطح بهترینهای این سری نمیرسد و بعضا با محیطهایی روبهرو خواهید شد که چندان چشمنواز نیستند اما تنوع در رنگبندی و امکان تعامل بسیار با لوازم محیط، به طور کلی تجربه بصری دلپذیری را فراهم میکند.
جانشین ارباب تاریکی
Dawn of Sorrow ماجرای Aria of Sorrow را ادامه میدهد که در مجموعه قبلی منتشر شده از سری بازی Castlevania با نام Advance Collection در دسترس بود. Soma پروتاگونیست بازی است که روح دراکولا را در خود جای داده است و افراد پلید بسیاری در رقابت هستند تا با از بین بردن آن خودشان به جانشین اربات تاریکی تبدیل شوند. داستان بازی با اینکه به شخصیتهای نسخه قبلی وابسته است اما به خوبی توانسته یک روند روایی مستقل نیز داشته باشد.
این نسخه از نظر مبارزات طیف وسیعی از ابزارها و سلاحها را در اختیار مخاطب میگذارد. به وسیله سیستم جذب کردن Soul از دشمنان، میتوان به قدرتهای متنوعی دست پیدا کرد که برخی حتی شخصیت شما را به موجودات بسیار قدرتمندی تبدیل میکند و میتوانید در مدت کمی دشمنان متعددی را از بین ببرید. از نظر گشت و گذار و جابهجایی در محیط نیز بازی انعطاف بسیاری از خود نشان میدهد و میتوانید پرشهای بلندی انجام دهید و از مکانیزمهای محیطی متفاوتی بهره بگیرید که به لطف طراحی مراحل هوشمدانه، روند بازی را تا انتها تازه نگه میدارد. این نسخه از قابلیتهای لمسی استفاده بسیار بیشتری کرده است که بدون مشکل به این نسخه منتقل شده است. پیکسل آرت بازی نیز بسیار چشمنواز است و با اینکه از نظر جزئیات و اتمسفر میتوان خروجی بهتری را برای آن تصور کرد اما پس از سالها هنوز هم میتواند تحسین مخاطب را برانگیزد.
بازدید دوباره از قلعه تسخیرشده
نسخه اصلی Haunted Castle و بازسازی کاملا جدید آن که برای اولین بار در این مجموعه عرضه میشود، ارزش Dominus Collection را تا حد زیادی ارتقا داده است. عنوانی که ابتدا یک تجربه آرکید بوده و حالا با چهره و مکانیکهای کاملا ارتقایافته بازسازی شده است. ابتدا نسخه اصلی را تجربه کنید تا ریشههای این تجربه را درک کنید و سکههایی که در دستگاههای آرکید میاندازید را در ذهن خود به خوبی شبیهسازی کنید. سپس با تجربه نسخه Revisited، از انیمیشنهای نرم و جزئیات بسیار محیطها، شگفتزده خواهید شد. عنوانی که روند تجربه آن کاملا با سه عنوان دیگری که در سبک مترویدونیا ساخته شدهاند، متفاوت است و یک تجربه کلاسیک خطی از Castlevania را ارائه میکند.
حس شلاق زدن به دشمنان بسیار لذتبخش است و انیمیشن نابود شدن آنها دیدنی است. پس از تجربه نسخه اصلی، ممکن است محیطها کمی برایتان ناآشنا به نظر برسد اما اگر بیشتر دقت کنید در نسخه بازسازی شده تمام عناصر گذشته محیطها هنوز هم حضور دارند اما تا حد زیادی ارتقا یافتهاند که به راحتی قابل تشخیص نیستند. دشمنان و باسفایتها نیز از نو طراحی شدهاند و حتی روند مبارزه با آنها متفاوت است. در بازسازی مقداری از عناصر آرکید بازی با عناصر مدرن جایگزین شدهاند که نتیجه مثبتی داشته است و به روند بازی تعادل بخشیده است. البته توجه داشته باشید که خبری از Rewind در این نسخه نیست و نمیتوانید تقلب کنید!
Dominus Collection
از نظر موسیقی به طور کلی همه نسخهها تجربه شنیداری بهیادماندنی و شگفتانگیزی را ارائه میکنند؛ مخصوصا Order of Ecclesia و Portrait of Ruin. صداگذاری ضربات با اینکه به هویت سری پایبند است اما در هر نسخه متفاوت بوده و حس تازهای دارد. Order of Ecclesia از رابط کاربری و منوهای بسیار زیباتری بهرهمند است اما دو مترویدونیای دیگر با وجود ظاهر نه چندان جذاب، کاربردیتر بوده و اطلاعات بیشتری در اختیار مخاطب میگذارند. همینطور تغییر زره، سلاح و استفاده از آیتمها در آنها آسانتر است.