ترکیب طلایی المانهای سولزلایک و مترویدوانیا، همیشه مورد پسند طرفداران واقع شده است. در میان این آثار، بسیاری حتی لایق کلمه شاهکار بودهاند؛ عنوان Hollow Knight، با طراحی مراحل فوق العاده، سبک هنری زیبا و کم نظیر و مبارزات نفسگیر خود، یا عنوان Ender Lillies، با گیمپلی خلاقانهاش، از آثار مثال زدنی این سبک جذاب به شمار میروند؛ عناوینی که در ذهن بسیاری از مخاطبان، جاودانه شدهاند. سری Blasphemous نیز، بدون شک در لیست بهترینهای این سبک، جای دارد. این عنوان به واسطه اتمسفر و طراحی هنری تاریک، بیشتر حس و حال سری Dark Souls را به بازیکن القا کرده و در همان نگاه اول با زیبایی بصری و داستان عمیق خود، نظر مخاطب را جذب میکند. حال نسخه دوم Blasphemous عرضه شده که با ارتقاهای کیفی بسیاری همراه بوده و بسیاری از ایرادات ریز و درشت نسخه اول را برطرف کرده است. با کریتیکلنز همراه باشید تا عنوان جذاب و خیره کننده (Blasphemous 2) را زیر تیغ نقد و بررسی ببریم.
بهای یک معجزه
این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین، و پس از 20 ساعت تجربه در پلتفرم PS5 انجام شده است.
داستان – بازگشت خونین به کاستودیا:
بازی Blasphemous 2، یک عنوان ساید اسکرولر مترویدوانیا با المانهای سولزلایک است که توسط استودیو The Game Kitchen توسعه یافته است. داستان و شخصیتهای بازی، با الهام از دین مسیحیت و آئین ارتدکس، طراحی شدهاند. داستان بازی در مناطق جدیدی از سرزمین Cvstodia، رخ میدهد. بازیکن در نقش یک شوالیه بینام و نشان، ملقب به Penitent One، که در نسخه قبلی نیز حضور داشت، واقع میشود. شوالیه بینام داستان، وظیفه دارد تا جلوی دوباره زاده شدن نفرینی به نام Miracle، (به معنی معجزه) را بگیرد تا از گسترش نفرین جلوگیری کند.
داستان Blasphemous 2 همانند نسخه اول، عمیق، درگیرکننده و بی نقص است. الهام گرفتن از باورها و آئین مسیحیت و ارتدکس، در کنار سبک هنری تاریک و منحصر به فرد، باعث شده تا داستان این عنوان بسیار عمیق و جذاب شود. اتفاقات مرموز و پایان غیر منتظره، باعث جذابیت هرچه بیشتر داستان این عنوان شدهاند. هرچند، روایت بازی دارای ایراداتی است، مشکلاتی که ممکن است باعث مبهم شدن داستان شود. به واسطه روایت بخش عمده داستان در توضیحات آیتمهای مخفی یا در دیالوگهایی در مکالمات با NPCها و پراکندگی آنها در نقشه وسیع بازی، ممکن است بازیکن به درستی متوجه داستان و روند آن نشود. از طرفی، چون داستان بازی روایتی غیر خطی دارد و بازیکن میتواند به نحو دلخواه خود باسها را شکست داده تا خط داستانی را پیش ببرد، روایت داستان شلوغ و پیچیده میشود.
گیمپلی و مبارزات – سخت اما لذت بخش:
عنوان Blasphemous 2، تمام موارد مثبت گیمپلی نسخه اول را حفظ کرده، و با بهبود و ارتقا دادن این موارد، تمام تلاش خود را کرده تا یک گیمپلی بی نقص ارائه دهد. برخلاف نسخه اول، که بازیکن فقط به یک نوع سلاح دسترسی داشت، در این نسخه، سه سلاح مختلف با قابلیتهای ویژهای حضور دارند. بازیکن در شروع بازی یکی از این سه سلاح را انتخاب میکند و در ادامه، با گشت و گذار در نقشه گسترده بازی، میتواند دو سلاح دیگر را نیز به دست آورد. درخت مهارتها نیز در این نسخه با تغییرات اساسی حضور دارد. برخلاف نسخه پیشین که یافتن آرامگاهها برای دسترسی به مهارتهای جدید، که عمدتا بلااستفاده بودند، و پیدا کردن آنها برای ارتقای سلاح، ضروری بود، در این نسخه درخت مهارتها در هر نقطهای از بازی، قابل دسترسی است. همچنین دیگر برای آزادسازی مهارتهای جدید، یافتن این آرامگاهها ضروری نیست و پیدا کردن آنها صرفا میزان قدرت سلاح بازیکن را ارتقا میدهد. برای آزادسازی مهارتهای جدید، امتیازهای جدید تحت عنوان Martyr Points نیاز است که با شکست دادن دشمنان بدست میآید. بدین ترتیب، دیگر شکست دادن دشمنان نیز بیهوده و پوچ نیست و مخاطب به نابود کردن دشمنان تشویق میشود. مهمترین و بزرگترین بهبود در سیستم کلی مهارتها، افزودن قابلیتهایی است که به جای اینکه صرفا قدرت یک مهارت خاص را بالا ببرند، قابلیتها و حملات جدید، متنوع و کار آمد را ممکن میسازند. قابلیتهایی که نه تنها استفاده از آنها لذتبخش است، بلکه با زمانبندی درست قادر به تغییر نتایج مبارزات هستند.
دیگر مشکل بزرگ مبارزات نسخه اول، تنوع پایین و تکراری شدن مبارزات بود؛ استفاده از جادوها، مبارزات را تا حدی متنوع میساخت، اما استفاده مکرر از جادوها به واسطهی هزینهی بسیار زیاد آنها، ممکن نبود، از طرفی مشکل بیهوده بودن نابود کردن دشمنان، به دلیل جوایز ناکافی، این ایراد را بدتر میکرد. در حدی که نهایتا گشت و گذار در نقشهی بازی، به یک سفر حوصله سر بر و بیهوده، برای رساندن یک آیتم از یک نقطه به نقطه دیگر، یا ارتقای آیتمها بدل میگشت. مشکل مذکور، در این نسخه به واسطه درخت مهارت گستردهتر و سلاحهای جدید، کاملا رفع شده است و مبارزات در این عنوان، دارای تنوع مثال زدنی است. تنوع و گستردگی مبارزات، به اینجا ختم نمیشود، اکنون بازیکن قادر به استفاده همزمان از دو نوع جادو است، دسته اول جادوهای مرگبارتر که هزینه استفاده بالاتری دارند و دسته دوم، جادوهایی که به منابع کمتری نیاز دارند اما میزان صدمه کمتری نیز، وارد میکنند. جادوهای جدید و متنوعی در این نسخه به بازی افزوده شده که دست بازیکن را برای ساخت بیلدهای متنوع، بسیار بازتر میگذارد. منابع مورد استفاده برای اجرای جادوها، در هر دو نسخه، با صدمه زدن به دشمنان به دست میآید و هزینهی استفاده از جادوها و جمعآوری آن نیز، اکنون متعادلتر شده تا استفاده مکرر از آن در مبارزات را ممکن سازد.
همانند نسخه اول، Rosary Beadها نیز در این نسخه حضور دارند. آیتمهای مذکور، سنگهایی هستند که استفاده از آنها، قدرت آیتمهای بازیکن را بهبود میبخشد. این آیتمها در سر تا سر نقشه پراکنده شدهاند و به دست آوردن برخی از آنها، نیازمند انجام مراحل فرعی یا جمع آوری تعدادی Collectible است.
علاوه بر این آیتمها، مجسمههایی در این نسخه افزوده شدهاند که قادر هستند تا قدرت Rosary Beadها را فراتر از قبل بالا ببرند؛ همچنین استفاده از مجسمههای خاصی در کنار یک دیگر، یک Synergy به وجود میآورد که استفاده از مهارتهای منحصر به فرد و جدیدی را ممکن میسازد. تمام این موارد، دست به دست هم دادهاند تا یک گیمپلی متنوع و تجربهای فوقالعاده جذاب و درگیر کننده را برای بازیکن رقم بزنند. در کل مبارزات این عنوان، از حالت کلاسیک نسخه پیشین فاصله گرفته و بیشتر به یک عنوان مترویدوانیا با سرعت بالا نزدیکتر شده است.
چکپوینتهای بازی، یا مناطقی که پیشرفت بازیکن در آنها ذخیره میشود، آرامگاههایی موسوم به Mea Culpa هستند. چکپوینتها در Blasphemous 2 شباهت زیادی به نیمکت یا Benchها در عنوان Hollow Knight دارند. با این تفاوت که پس از مرگ شوالیه بینام و نشان، به جای اینکه بازیکن تمام پول خود را از دست بدهد، صرفا بیشترین مقدار منابع قابل استفاده برای اجرای جادو، کمتر میشود، که البته مشابه دیگر عناوین سولزلایک، با بازگشتن به محل و جمعآوری بقایا، منابع بازیکن به حالت قبلی خود باز میگردد.
از لول دیزاین بینقص این عنوان هرچهقدر هم تعریف کنیم کم است؛ تمام اتاقهای موجود در نقشه، مملو از رمز و راز و Collectible هستند. هر یک از محیطهای بازی تازگی و جذابیت خاص خود را دارند. و چندی از بزرگترین نقصهای لول دیزاین نسخه اول، در این نسخه برطرف شده است. به طور مثال، دیگر تلههای مرگبار نسخه اول که با یک ضرب بازیکن را از پای در میاوردند و جایگذاری بسیار بدی در محیط داشتند؛ یا درههایی که بازیکن به اشتباه در آنها سقوط میکرد، و نهایتا بازیکن مجبور به طی کردن مسیری بسیار طولانی برای رسیدن به نقطه قبل میشد، در این نسخه وجود ندارند. تلهها و موانع در این نسخه، بازیکن را با یک ضرب نابود نمیکنند؛ بلکه صرفا مقدار زیادی از نوار سلامتی را خالی میکنند تا دیگر وقت مخاطب با طی کردن یک مسیر تکراری و طاقت فرسا، تلف نشود. علیرغم بزرگ بودن نقشه بازی، در مناطق مختلف و مهم، میانبردهایی برای بازگشت به دیگر مناطق وجود دارد. در نهایت بازیکن نیازی به گذر از یک راه بسیار طولانی برای رسیدن به نقطه مورد نظر خود ندارد. نقاط Fast Travel نیز بیشتر شده و در موقعیتهای بهتری قرار گرفتهاند تا جابجایی در نقشه عظیم بازی، آسان و لذت بخش باشد. در نهایت، به لطف این موارد و طراحی عالی محیط بازی، گشت و گذار در فضای تاریک و مرموز کاستودیا، در کنار سختیهای خود، بسیار لذت بخش است.
طراحی دشمنان بازی و باسفایتهای این عنوان نیز از دیگر نکات قوت بزرگ آن به شمار میرود. دشمنان تنوع بسیار بالایی دارند و مبارزه با هر یک نیازمند استفاده از شیوه و استراتژی خاصی است. باس فایتها، حتی از قبل نیز بهتر شدهاند. در کنار متعادل سازی باسها، تنوع حملات و تعداد آنها نیز به مراتب بهتر شده است. نهایتا باسفایتهای سخت این عنوان، برای بازیکن خاطره انگیز و به یاد ماندنی خواهند بود. علاوه بر باس فایتها، چالشهایی نیز در این اثر تحتعنوان Gauntlet وجود دارند. هرکدام نیازمند انجام دادن کار خاصی برای به پایان رساندن هستند و جوایزی را به همراه دارند. انجام برخی ضروری و باقی کاملا اختیاری است؛ اما متاسفانه تعداد بیش از حد آنها ممکن است باعث آزرده شدن بازیکن شود.
گرافیک و طراحی هنری – پیکسلهای خونین:
عاملی که در برهه اول، بسیاری از بازیکنان را مجذوب به انجام این اثر کرده است، طراحی هنری بینقص آن است. هر یک از محیطهای چشم نواز بازی، به تنهایی یک اثر هنری است؛ قاب عکسی که بازیکن میتوانند برای دقایقی مبهوت زیبایی آن شود. طراحی هنری نسخه دوم، به نسبت نسخه پیشین دچار تغییرات کوچکی شده است. دیگر کاتسینها به صورت پیکسل آرت نیستند و حالت انیمیشن گونه به خود گرفتهاند، تغییری که البته شاید این عنوان را از اصالت خود تا حدی دور کرده و مورد پسند بسیاری واقع نشود؛ اما درکل، تغییر ناخوشایندی به شمار نمیرود. دیگر جزئیات گرافیکی، مانند سایهها و نورپردازی نیز، دستخوش بهبودهای بسیاری شدهاند تا نهایتا کاستودیا، زیباتر از قبل به نظر برسد.
این عنوان روی کنسولهای نسل نهمی با وضوخ خیره کننده 4K و نرخ فریم ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا میشود که بسیار مطلوب است.
موسیقی و طراحی صدا – گاسپل تاریک:
موسیقی بی نظیر این عنوان، برگرفته از المانهای گاسپل و سبک اسپانیایی، ترکیب منحصر به فرد و جدیدی را به وجود آورده که مخاطب را مجذوب خود میکند. موسیقی به یاد ماندنی Blasphemous 2، چه در لحظات حساس، با ضربآهنگ بالای خود، چه یک موسیقی آرامش بخش در حین گشت و گذار در محیط چشمنواز کاستودیا، تا مدتها در خاطر بازیکن جا خوش میکند.
صداگذاری کامل شخصیتها در عناوین مستقل و دوبعدی، آن هم به صورت حرفهای و بینقص، اتفاقی کم نظیر به شمار میرود. اما در این اثر، تک تک NPCهای بازی، به بهترین شیوه صداگذاری شدهاند. دیالوگهای پرمعنا و تامل برانگیزی که به واسطه صداگذاری فوقالعاده، یاد شخصیتهای این عنوان را جاودانه میکند.