نقد و بررسی فیلم فرمول یک (F1 2025)

نقد و بررسی فیلم فرمول یک (F1 2025)

پروژه ساخت فیلم فرمول یک از دسامبر سال 2021 کلید خورد. جوزف کوزینسکی کارگردانی این فیلم را به عهده دارد. ستاره اصلی فیلم برد پیت 61 ساله است. در تیم تهیه‌کنندگان فیلم نیز نام لوییس همیلتون به چشم می‌خورد؛ کسی که سابقه هفت قهرمانی در مسابقات فرمول یک را دارد.

فیلم F1 همان‌طور که از نامش پیداست، درباره بالاترین سطح مسابقات اتومبیل‌رانی است. بیش از 300 میلیون دلار صرف بودجه ساخت فیلم شده است. علاوه بر اسامی بالا سازنده موسیقی متن فیلم هم هانس زیمر است.

با چنین گروه پرافتخاری، باید دید آیا فیلم فرمول یک 2025 توانسته به یک اثر شاخص تبدیل شود یا خیر؟

با کریتیک‌لنز همراه باشید تا به نقد و بررسی فیلم فرمول یک، هیجان و درام روی دور سرعت بپردازیم.

 

تجربه‌ای نزدیک از فرمول یک

 

خلاصه داستان

سانی هیز یک راننده مسابقات رالی است که در جوانی تجربه رانندگی در پیست فرمول یک را هم داشته است. سانی یک تصادف خطرناک داشته بود که همان تصادف باعث می‌شود زندگی حرفه‌ای وی به بیراهه کشیده شود. حال سانی در مسابقات مختلف و به صورت پراکنده مسابقه می‌دهد. تا این‌که روبن سروانتس با بازی خاویر باردم با یک پیشنهاد بزرگ سراغ سانی می‌رود.

 

هشدار: این متن حاوی اسپویل است!

24 ساعت دیتونا

فیلم با POV (نمای دید) سانی هیز شروع می‌شود که درحال دیدن رویای گذشته است؛ زمانی در فرمول یک مسابقه می‌داد و احتمالا جایی که اتومبیلش از کنترل خارج می‌شود.

نماهای اولیه که با صدای خروش امواج و پرواز پرنده آمیخته شده است، حس آرامش را القا می‌کند. انگار که وسط مسابقه، راننده به اوج آرامش می‌رسد؛ ولی این آرامش ناگهان با یک برخورد به هم می‌خورد.

سپس به زمان حال برمی‌گردیم. سانی 5 دقیقه فرصت دارد تا جای هم‌تیمی‌اش را بگیرد و ادامه مسابقه استقامتی 24 ساعته دیتونا را بگذراند. وی برای تیم پورشه مسابقه می‌دهد. سانی صندلی اتومبیل را از جایگاه هفتم تحویل می‌گیرد و شروع به رانندگی می‌کند.

نکته‌ای که در حین آماده شدن سانی برای سوار شدن به اتوموبیل شدم، موسیقی متن فیلم بود. بار اول که فیلم را دیدم اصلا متوجه موسیقی نشده بودم. بعد که نام هانس زیمر را در گروه تولید فیلم دیدم برایم جالب بود چگونه موسیقی فیلمی را هانس زیمر بسازد و من حتی به آن اهمیت ندهم.

نکته این‌جاست که موسیقی فیلم فرمول یک درون فیلم حل شده است. هیجان و ریتم تند مسابقه با موسیقی معنا پیدا می‌کند و دیگر موسیقی هویتی جداگانه ندارد. در صحنه ورود سانی به اتومبیل و آماده شدن برای از سرگیری مسابقه، موسیقی با صدای پیچ و ابزار تیم فنی شکل می‌گیرد. صداگذاری و موسیقی ترکیب جذابی شده‌اند.

سانی با سرعت و مقداری زدوخورد پورشه را از رده هفتم به اول می‌رساند و بعد ماشین را به راننده بعدی می‌سپارد. درنهایت هم تیم پورشه قهرمان مسابقه 24 ساعته دیتونا می‌شود.

سرپرست تیم از سانی می‌خواهد که سال بعد هم برایش مسابقه بدهد؛ ولی سانی این پیشنهاد را رد می‌کند. دیگر به اوج این مسابقه رسیده و تکرار آن برایش بی‌معنی است.

مسابقه 24 ساعته دیتونا / فرمول یک

روبن، دوست قدیمی

روبن سروانتس مدیر تیم ایپکس جی پی (َApex GP) است که در مسابقات فرمول یک حاضر است. روبن همچنین رفاقت دیرینه‌ای با سانی هیز دارد. آن‌ها قبلا هم‌تیمی بوده‌اند.

حال روبن سراغ سانی آمده تا پس از مدت‌ها دوباره در مسابقات F1 رانندگی کند. تیم ایپکس در دو و نیم فصل اخیر هیچ امتیازی نگرفته است. بهترین راننده ایپکس هم از آن‌جا به یک تیم دیگر رفته است؛ زیرا از نظر او ماشین‌های ایپکس شبیه سطل آشغال است.

سانی ابتدا با پیوستن دوباره به فرمول 1 مخالفت می‌کند. ولی در آخر یک جمله ذهنش را قلقلک می‌دهد. روبن هنگام خداحافظی به سانی می‌گوید: «اگر در این مسابقه برنده شوی، بهترینِ مطلق در جهان خواهی بود».

فیلم F1 / روبن

جاشوا پیرس

جاشوا پیرس ستاره تیم ایپکس است. وی راننده‌ای جوان و بااستعداد است که خبرنگاران رویش تمرکز کرده‌اند.

با این‌حال نکته منفی‌ای در شخصیت جاشوا به چشم می‌خورد و آن، ناپخته بودن وی است. جاشوا پیرس اخلاق حرفه‌ای را یاد نگرفته است. حواسش به دوربین رسانه‌ها پرت است، غرورش مانع کار تیمی می‌شود و خشمش را با طعنه و کنایه ابراز می‌کند.

به محض ورود سانی به تیم هم، جاشوا احساس خطر می‌کند و حرف‌هایش نیش‌دار می‌شود. سانی هم شرط می‌بندد که در پیست تمرینی تست بدهد و اگر از رکورد جاشوا ضعیف‌تر بود، آن‌جا را ترک کند. تست درنهایت با یک برخورد نسبتا سنگین به پایان می‌رسد.

F1 / جاشوا پیرس

مدیر فنی

پس از پایان تست، بحث سر عملکرد سانی باز می‌شود. سانی می‌پرسد که رکوردهایش چگونه بوده است؟ اینجاست که کیت مک‌کنا وارد می‌شود.

کیت مدیر فنی تیم ایپکس است. وی اولین زنی است که مدیر فنی یک تیم در فرمول یک می‌شود. وقتی که سانی منتظر نتیجه تست سرعتش است، کیت می‌گوید وی توانسته با اختلاف پنج هزارم ثانیه رکورد جاشوا را بزند. در صورتی که در تصاویر دیدیم سانی هر بخش از پیست را چند دهم ثانیه دیرتر از رکورد جاشوا به پایان رسانده است.

شخصیت کیت در همین سکانس به ما معرفی می‌شود. وی نقش مادر گروه را دارد. برای این‌که سانی قهر نکند او را فریب داد و با نگاه زیرچشمی‌اش به جاشوا به او فهماند که چیزی نگوید.

همچنین این صحنه جنبه کمدی هم پیدا می‌کند. مثلث سانی، جاشوا و کیت خود به خود ترکیبی طنزآمیز هستند. درعین حال با حضور کیت توازن بین سانی و جاشوا هم برقرار می‌شود. هردو راننده تیم ایپکس پسران لجوجی هستند. این مادر تیم است که باید آن‌ها را با هم آشتی بدهد.

F1 / کیت، مدیر فنی

امتیاز اول

تیم ایپکس پس از شکست‌های پی در پی تمام تمرکز خود را می‌گذارند تا در مسابقه بعدی موفق شوند. کیت سه نقشه A و B و C برای مسابقه پیست هونگارورینگ طراحی می‌کند. نقشه اول یک ترکیب متعادل از نظر فشار کار است. نقشه B کمی سخت‌تر است و نقشه C یعنی در تمام دورهای مسابقه حداکثر توان را باید خرج کرد.

جاشوا و مخصوصا در بیشتر زمان مسابقه روی حالت C هستند. هرچه توان دارند می‌گذارند؛ و بالاخره موفق می‌شوند اولین امتیاز را در این فصل فرمول یک بگیرند.

 

فرمول یک / امتیاز اول

در مسابقه بعدی هم تیم ایپکس با آمادگی وارد می‌شود. شرایط در این مسابقه گره می‌خورد. در یک موقعیت جاشوا می‌خواهد از ماشین جلویی سبقت بگیرد؛ ولی سانی برخلاف همیشه به او می‌گوید که دست نگه دارد و منتظر بماند تا پیچ را رد کند.

جاشوا پیرس این توصیه را نادیده می‌گیرد و… اتومبیل این ستاره جوان تصادف بدی می‌کند. تیم ایپکس که تازه روی غلتک افتاده بود، حال درگیر یک بحران شدیدتر از قبل شد.

F1 / تصادف

در غیاب ستاره جوان

جاشوا خوشبختانه از تصادف جان سالم به در می‌برد؛ اما مصدومیت جدی‌ای وی را درگیر می‌کند. طی سه مسابقه بعدی فصل فرمول یک جاشوا پیرس مجبور است در خانه بماند و ریکاوری کند.

مسابقه اول بدون حضور جاشوا در زاندفورت هلند برگزار می‌شود. تاکتیک سانی و تیمش برای نقشه C (که در بیشتر زمان مسابقه رو به این نقشه می‌آورند) مبارزه است. کیت در طراحی جدید اتومبیل‌ها طوری عمل کرده که راننده بتواند اثر تخریب‌گری بیشتری روی سایر رقبا بگذارد.

تیم ایپکس در این مسابقه و دو مسابقه بعدی در ژاپن و مکزیک عملکرد خوبی از خود به جا می‌گذارد و رکورد خود را ارتقا می‌دهد. با این‌حال این تیم فراری با رهبری لوییس همیلتون است که در جایگاه اول جام را کسب می‌کند.

جاشوا از دور مسابقات را نگاه می‌کند و حسادت درونی‌اش هر روز بیشتر می‌شود. سانی اکنون توجه رسانه‌ها را جلب کرده است و جاشوا در سکوت درحال بهبود صدمات ناشی از تصادفش است.

فرمول یک / سانی هیز

جنگ علنی می‌شود

پس از این‌که جاشوا دوره نقاهتش را طی می‌کند، بلافاصله به زمین مسابقه برمی‌گردد. وی با ظاهری آرام در جلسه چیدن تاکتیک مسابقه پیست بلژیک شرکت می‌کند و با روال کار همراه می‌شود؛ ولی در حین مسابقه، از پشت به اتومبیل سانی ضربه می‌زند و او را از دور خارج می‌کند.

جنگ بین جاشوا و سانی کلید می‌خورد؛ ولی قبل از شعله‌ور شدن آتش این جنگ، کیت وارد ماجرا می‌شود. مدیر فنی تیم، رانندگان شماره 1 و 2، یعنی سانی و جاشوا را دور یک میز جمع می‌کند.

آن‌ها بالاخره در جایی با هم می‌نشینند بدون این‌که نیاز باشد تظاهر به خوب بودن کنند. پس از تخلیه خشم اولیه، سانی که باتجربه‌تر است طرح آتش‌بس را جلو می‌برد. سانی درنهایت با تقدیم کردن برد در پوکر به جاشوا، شب را با آرامش تمام می‌کند.

فرمول یک

اوج بحران

درست زمانی که همه چیز داشت درست پیش می‌رفت، با یک خبر ریسمان نظم از هم پاره شد. مدیریت تیم ایپکس مجوز طرح جدید اتومبیل‌ها را صادر نکرده است و هنوز در دست بررسی قرار دارد؛ چون گزارشاتی از تخلف در طراحی جدید رسیده است. بنابراین ایپکس مجبور است با طرح قدیمی خود (جعبه زباله) مسابقه بدهند.

خشم سانی دوباره وجودش را فرا می‌گیرد. بدون تاکتیک به میدان مسابقه می‌زند و در آخر هم دوباره دچار سانحه شدید می‌شود.

روبن در بیمارستان متوجه می‌شود سانی از قبل مشکل ستون فقرات داشته است. به همین دلیل اجازه نمی‌دهد وی دوباره در فرمول یک مسابقه بدهد و با رفیق قدیمی‌اش خداحافظی می‌کند.

F1 / سانی هیز

 

بازگشت دوباره

مشخص می‌شود یکی از اعضای هیئت مدیره ایپکس قصد زمین زدن روبن را داشته است تا خودش رئیس تیم در فرمول یک شود. گزارشات جعلی تخلف در طراحی جدید اتومبیل‌ها را نیز او ساخته بود. وی که پیتر نام دارد به سانی پیشنهاد می‌دهد بعد ازانحلال تیم فعلی به ایپکس برگردد؛ زیرا که محبوبیت سانی باعث می‌شود سهم تیم به قیمت بالاتری فروش برود.

سانی هم به پیست برمی‌گردد؛ ولی نه با نیتی که پیتر برایش تعریف کرده بود. وی یک ضمانت‌نامه به روبن می‌دهد که اعلام می‌کند با وجود وضعیت جسمانی خطرناک سانی، تمام مسئولیت مسابقه دادن بر عهده خودش است. این بار در و تخته جور است که تیم ایپکس بتواند با تمام توانش از خط پایان مسابقه عبور کند.

فرمول یک / بازگشت سانی هیز

 

یاس مارینا

مسابقه آخر فصل فرمول یک فرا می‌رسد. پیست یاس مارینا در ابوظبی امارات میزبان این مسابقه است. موسیقی پس‌زمینه خیلی کمک می‌کند تا مخاطب احساس هیجان مثبت کند. شاید هرکس جز هانس زیمر بود نمی‌توانست چنین ریتمی در فیلم ایجاد کند. کات‌های سریع فیلم هم باعث شده گذر زمان در روایت داستان حس نشود.

مسابقه شروع می‌شود. ضرباهنگ موسیقی بالا می‌رود. فیلمبرداری از پیست اتومبیلرانی عالی گرفته می‌شود. سانی، جاشوا و تیم پشتیبانی با هم مداوم در ارتباط هستند. در یک رالی نفس‌گیر، سانی و جاشوا باید با لوییس همیلتون رقابت کنند.

جایی که جاشوا می‌توانست به رتبه اول برسد، فداکاری کرد و مسیر را برای سانی باز کرد. رویای سانی بالاخره محقق شد. کابوس تصادف 30 سال قبل، جایش را به قهرمانی در فرمول یک داد.

F1 / یاس مارینا

سانی خیلی سریع نوک قله را لمس و سپس از آن عبور کرد. پرونده فرمول یک برای این راننده قدیمی بسته شد. حال سراغ مسیر جدیدی رفته است. رانندگی آفرود گزینه جالبی برای وی است. پس از آن هم کسی چه می‌داند؟ سانی یک موجود رام نشدنی است. او به خاطر پول کار نمی‌کند. پس هدف از کار چیست؟

در علم اقتصاد، شاخه‌ای به نام اقتصاد رفتاری وجود دارد. حرف اصلی این شاخه این است که مردم همیشه کاری را نمی‌کنند که گزینه منطقی است. برای مثال فردی را در نظر بگیرید که می‌خواهد یک پیراهن ورزشی از آدیداس بخرد. پیراهن ساده آدیداس 30 دلار قیمت دارد. حال فرض کنید این فرد طرفدار تیم آرسنال است. اگر او بخواهد پیراهن با طرح آرسنال بخرد، باید حدود 150 دلار بپردازد. وی گزینه دوم را انتخاب می‌کند.

نه جنس و نه طراحی پیراهن تغییری نکرده است. فقط یک لوگو قیمت محصول را چند برابر می‌کند. خرید محصول گران‌تر هیچ توجیهی ندارد بجز یک مورد؛ و آن هم علاقه است.

آدم‌های زیادی بوده‌اند که عشق را بر منطق ترجیح داده‌اند. سانی هیز هم یکی از این آدم‌ها است. وی بالاترین رده مسابقات اتومبیلرانی را در بالاترین جایگاه رها کرد و سراغ رانندگی محلی در کویر شد. انگار قفل چالش قبلی شکسته شده و حال یک چالش جدید نیاز است.

فرمول یک / برد پیت

تحلیل کلی

فیلم فرمول یک تکنیک را به اوج خود رسانده است. افسوس که شرایط دیدن نسخه سینمایی آن فراهم نبود. کسی که نسخه دیجیتال فیلم سینمایی F1 را می‌بیند، از دیدن نمایشگرهای جانبی هنگام رانندگی، عمق میدان و جلوه‌های باکیفیت محروم است. با این‌حال، همین نسخه هم که به دست ما رسیده است، مخاطب را غرق در هیجان سرعت می‌کند.

نکته‌ای که برای من حتی بیشتر از تدوین و فیلمبرداری جذاب بود، موسیقی متن فوق العاده بود. صدا نه تنها کاملا با تصویر هماهنگ است، بلکه روح جذاب‌تری هم به آن می‌بخشد.

فیلم آن‌قدر روی نمای بصری هزینه کرده است که خیلی از ویژگی‌های داستانی به اجبار فدا شده اند. شخصیت منفی فیلم در حد یک تیزر تبلیغاتی می‌آید و می‌رود. شخصیت‌پردازی‌ها کامل نمی‌شود. برد پیت علی‌رغم آماده بودن برای نقش، نمی‌تواند احساسات درونی شخصیت سانی هیز را دربیاورد؛ چون دیالوگ‌هایش کامل نیستند.

دامسون ایدریس در نقش جاشوا پیرس خیلی خوب عمل کرد. سیر تحول این شخصیت یکی از معدود قسمت‌هایی است که در بخش روایی فیلم کامل پرداخته شده است.

F1 / خاویر باردم

به این نوشته امتیاز بدهید

سخن پایانی

فیلم فرمول یک (F1) یک فیلم هیجانی ورزشی پویا است. این فیلم سرعت را در بهترین حالتی که می‌شد، نشان می‌دهد. هرچند که از نظر داستانی با اثر قوی‌ای مواجه نیستیم؛ ولی ریتم تند، موسیقی هیجان‌انگیز و نماهای باکیفیت همگی باهم باعث می‌شوند دیدن فیلم فرمول یک، تجربه‌ای بسیار جذاب باشد.

نقاط خوب

  • موسیقی فوق العاده
  • فیلمبرداری و تدوین بی نقص
  • ریتم تند و هیجانی

نقاط ضعف

  • محتوای کم داستانی
  • شخصیت‌پردازی ناقص
۷.۵
نمره سایت