نیکلاس کیج (Nicholas Cage) احتمالاً بهترین گزینه برای بازی در یک فیلم ترسناک مرتبط با عیسی مسیح باشد، اما نه به دلایلی که برخی از افراد اینترنت فکر میکنند؛ دلایلی مثل بیپروایی، بازی اغراقآمیز در مرز طنز و آمادگی برای به سر کردن یک موی بلند! در واقع، کیج حتی نقش عیسی مسیح را در فیلم The Carpenter’s Son بر عهده ندارد و در تیتراژ، از او تنها بهعنوان The Carpenter یا همان «نجار» یاد میشود. باوجوداین، او در داستان، در نقش یوسف قرار دارد که سعی دارد ایمان خود را حفظ کند؛ از سوی دیگر، «پسر»، با بازی نوآ جوپ (Noah Jupe) که پسرخوانده جوانش محسوب میشود و از «مادر» با بازی افکیای توییگز (FAK Twigs) زاده شده، شروع به نشاندادن قدرتهای الهی از خود میکند. دلیل اینکه تصور بازیگر دیگری در این نقش دشوار است، این است که با وجود بار سنگینی که شخصیتش به دوش میکشد، خود کیج با اطمینان و احساسی صادقانه به نظر میرسد که این فیلم تاریک و مبهم ارزش وقتش را دارد.
در سالهای اخیر، کیج زمان خود را با دقت بیشتری صرف کرده است. او همچنان بیشتر از آنچه که طرفداران توان دیدنش را دارند، فیلمهای معمولی بازی میکند. برای مثال، میدانستید که در طول سه سال گذشته، او سه فیلم وسترن متفاوت بازی کرده است؟ باوجوداین، او در پروژههای معتبری از سوی A24 و Neon مانند Pig ،Dream Scenario و Longlegs حضور داشته است. فیلم The Carpenter’s Son هم از همان جنس به نظر میرسد؛ فیلمی که در حاشیه ژانر قرار دارد، بالقوه تحریکآمیز است، و توصیفی که در نگاه اول ممکن است کمیک یا اغراقآمیز به نظر برسد (مثل «کیج در حال جستوجوی خشمگینانه خوک ترافل گمشدهاش» یا «کیج در نقش یک نِرد که تصادفاً شبیه فردی کروگر شده») را کاملاً جدی میگیرد.
متأسفانه، نویسنده و کارگردان فیلم، یعنی لطفی ناتان (Lotfi Nathan) پاسخ مناسبی به این جدیت نمیدهد. فیلم The Carpenter’s Son با ادعایی بر اینکه بر اساس انجیل گمشدهای راجع به دوران کودکی عیسی مسیح است، از نقطهای جذاب و سرگردان آغاز میشود. «نجار»، «مادر» و پسرشان با ترس از آزار دینی یا شک به قدرتهای عجیب پسر، از مکانی به مکان دیگر میروند. در بخشی، نجار با اندوه میگوید: «مصیبت همیشه دنبال ما است.» این موضوع، با مورد هدف قرار گرفتن آخرین محل سکونتشان توسط نیروهای تاریک ادامه مییابد و وسوسه انجیلی آشنا برای «پسر» بهطرز ناگهانی آغاز میشود.
در برخی لحظات، فیلم مورد بحث شبیه به یک فیلم تسخیری مانند The Exorcist عمل میکند، البته با این تفاوت که هیچ یک از شخصیتهای اصلی، بهصورت مستقیم تسخیر نمیشوند. بهجای آن، این شخصیتها از یکدیگر دور و دورتر میشوند. نیروهای تاریک، دختری جوان را که در فیلم، «غریبه» نام دارد و ایزلا جانستون (Isla Johnston) او را بازی میکند، بیمار میکنند. پسر با این دختر ارتباط میگیرد و به همه، چشماندازهایی بد از یک آینده تاریک میدهند. نجار نیز با جایگاه خود در این داستان دستوپنجه نرم میکند و برخی اوقات، به دلیل اینکه نمیتواند پسر را درک کند، او را سرزنش میکند.
این داستان احتمالاً بحثبرانگیز خواهد بود، و ناتان با حساسیت زیادی با آن برخورد میکند؛ حتی شاید بیش از حد. ایده یک نوجوان که با سرنوشت قربانی شدنش روبهرو است و توسط نیروهای مرموز وسوسه میشود، واقعاً ترسناک است، اما ناتان شاید از اینکه فیلمش بهرهکشانه به نظر برسد، واهمه دارد و تلاش میکند نیتش را بیش از حد آشکار کند؛ بنابراین اغلب به تصویربرداری تیره و مبهم پناه میبرد. (شاید فکر میکند چیزی که خوب دیده نمیشود، نمیشود به آن اعتراض کرد.) شخصیتها مدام در حال غمگینی و تفکر هستند. افکیای توییگز که در بازسازی The Crow در سال 2024 نوید خوبی نشان داده بود، در اینجا بازیاش را به شنل «مریم مقدس» واگذار میکند، و فقط گاهی با تصاویری ترسناک و خشن قطع میشود.
در همین حال، کیج گاهی با همان نوع بازی اغراقآمیزی که طرفداران شوخطبعش انتظار دارند، بازی میکند. لحظهای وجود دارد (که در تریلر هم دیده میشود) که کیج از کوره درمیرود و فریاد میزند: «ایمانم نابود شده!» (ظاهراً کیج هنگام فیلمبرداری در یک غار توسط دستهای از زنبورها مورد حمله قرار گرفته، هرچند این بیشتر شبیه شوخیای درباره بازسازی میم Wicker Man است.) اگر چنین انفجار احساسی بخشی از فیلم ترسناک با محوریت عیسی باشد، شاید رویکردی جسورانهتر و مضحکتر بهتر میتوانست از آمادگی کیج برای اغراق نمایشی بهره ببرد. در عوض، The Carpenter’s Son بیشتر شبیه فیلمهای ضعیف و مستقیمبهویدیوی دهه 2010 کیج است و نه آن تریلرهای سرگرمکننده، بلکه درامها و تریلرهای ماوراءالطبیعهای که همیشه امیدوارکننده به نظر میرسند، چند لحظه خوب از کیج دارند، اما در نهایت حس فیلمهای کمبودجه و بیرمق را منتقل میکنند.
نظر شما دررابطهبا این موضوع چیست؟ نظرات خود را با کریتیکلنز به اشتراک بگذارید.
