استودیوی دریم ورکس همواره انیمیشینهای جذابی را به سینما آورده است. این استودیو امسال نیز در کنار پاندای کونگفو کار 4، یک اثر اورجینال هم تولید کرده است؛ انیمیشن ربات وحشی.
ربات وحشی آخرین محصولی است که به طور کامل در استدویوی داخلی دریم ورکس تولید می شود. از این به بعد قرار است پروژههای دریم ورکس به صورت مشارکتی در استویوهای خارجی نیز ساخته شود.
انیمیشن ربات وحشی از رمانی کودکانه به همین نام اقتباس شده است. پیتر براون (Peter Brown) نویسنده کتاب در سه جلد داستان ربات وحشی را روایت کرده است. این مجموعه توانسته مخاطبان زیادی جذب کند و محبوبیت قابل توجهی نیز بین خوانندگان کتاب پیدا کند. داستان انیمیشن نیز یک بازنویسی از ترکیب جلد اول و دوم کتاب است.
حال باید دید که آیا انیمیشن The Wild Robot توانسته موفقیت کتاب را تکرار کند و یا در حدی که انتظار میرفت، ظاهر نشده است؟
با کریتیکلنز همراه باشید تا به بررسی انیمیشن ربات وحشی، دنیایی کودکانه اما با مفاهیم جدی، بپردازیم.
منطق درمقابل احساسات
خلاصه داستان
یک هواپیما که حامل چند ربات خدمتکار است، طی یک طوفان به اعماق جنگل سقوط میکند. رازوم 7134 (ROZZUM 7134) یا به اختصار «راز» یکی از این رباتهاست که خودبهخود فعال میشود.
طراحی رباتهای رازوم به گونه ای است که به دنبال یک هدف میگردند و تمام تمرکزشان به پایان رساندن آن هدف است. راز پس از آنکه طی یک حادثه باعث مرگ یک غاز میشود، یکی از تخمهای آن غاز که سالم میماند را نگه میدارد. بچه غاز وقتی به دنیا میآید جثه کوچکتری از یک بچه غاز عادی دارد. وظیفه راز اکنون تربیت و بزرگ کردن آن بچه غاز است.
هشدار: این متن حاوی اسپویل است!
ورود به طبیعت
راز پس از فعال شدن، تلاش میکند تا با حیوانات جنگل ارتباط برقرار کند؛ اما در این کار ناموفق است. وی زبان حیوانات را نمیفهمد. حیوانات نیز وجود یک ربات بیگانه را نمیتوانند هضم کنند.
یکی از صحنههای جالب ابتدایی، نشان دادن چرخه شکار و شکارچی است. یک پروانه توسط پرنده ای خورده میشود. سپس یک گربه وحشی پرنده را شکار میکند و بعد خود گربه مورد حمله قرار میگیرد. کشته شدن حیوانات به این سرعت و غافلگیری در یک انیمیشن کودکان اتفاقی کمیاب بود. البته که نمایش این مرگ وارد مرحله غمزدگی نمیشود. کریس سندرز (Chris Sanders) کارگردان انیمیشن، سریع از این روایت رد میشود و نمیگذارد سوژه اصلی داستان مرگ باشد.
فعالسازی حالت یادگیری
پس از اینکه راز نمیتواند به درک مشترکی با محیط اطراف خود برسد، برای دوره ای طولانی هیچ حرکتی نمیکند و فقط اطلاعات پیرامونش را تحلیل میکند. گویی درحال انجام یک مدیتیشن خاص است. پس از آن رفته رفته آوای حیوانات برای بیننده (که اینجا از نقطه دید راز دارد به جهان درون فیلم نگاه میکند) به کلمات معنادار تبدیل میشود. درنهایت راز از جایش بلند میشود و این بار با زبان جنگل خودش را به حیوانات معرفی میکند؛ ولی دوباره حیوانات این موجود بیگانه را پس میزنند.
راز اکنون با ناامیدی تصمیم میگیرد به کارخانه سازنده اش پیغام بفرستد و از اول راهاندازی شود. از بدشانسی او، یک صاعقه به فرستنده سیگنال راز برخورد میکند و وی برای مدت کوتاهی خاموش میشود. وقتی دوباره روشن میشود، میبیند که گله ای از راکونها دارند قطعات بدنش را تکه تکه برای خود غارت میکنند. از دست راکونها که خلاص میشود، حال باید از یک خرس گریزلی فرار کند. طی همین اتفاق است که بر لانه یک غاز سقوط میکند و همه چیز را از بین میبرد؛ همه چیز بجز یک تخم غاز ناقص.
روباه مکار اما دوستداشتنی
فینک با صدای پدرو پاسکال (Pedro Pascal) یک روباه است که در ابتدای ورودش به داستان، میخواهد تخم غاز را از راز بدزدد؛ ولی درنهایت راز این اجازه را به فینک نمیدهد. بچه غاز پوسته تخمش را میشکند و به دنیا میآید.
اکنون وظیفه راز نگهداری از بچه غاز است. این نگهداری شامل سه بخش اصلی است که راز باید از انجام آنها مطمئن شود: غذا خوردن، شنا کردن و یادگیری پرواز تا قبل از پاییز.
راز در چگونگی انجام این وظایف سردرگم است. اینجا فینک در ظاهر خود را برای کمک به این ربات وحشی نشان میدهد؛ ولی از او برای تامین خوراک خود استفاده میکند. بعد از آن هم مشغول ساختن یک خانه امن میشوند.
یک جا بچه غاز هم میخواهد در ساخت خانه کمک کند؛ اما به تبع توی دست و پا خواهد بود. با اینحال راز صبر به خرج میدهد و اجازه میدهد بچه غاز احساس مهم بودن کند. شاید این اولین نمایی از ربات داخل انیمیشن است که یک رفتار انسانی از خود بروز میدهد.
راز اسم بچه غاز را برایتبیل میگذارد. درباره نبود خانواده اش هم همراه فینک داستانی سر هم میکنند و این فصل داستان تمام میشود.
فصل پرواز
برایتبیل با توجه به جثه کوچکترش از یک غاز عادی، در شنا و پرواز کردن لنگ میزند. راز یک دستش را از خود جدا میکند تا همیشه حواسش به برایتبیل باشد. مانند بقیه مادرانی که همیشه بخشی از وجودشان را در فرزندانشان جا گذاشته اند.
برایتبیل بقیه همنوعانش را میبیند و با آنها صحبت میکند. اینجا متوجه میشود که چرا وی کنار یک ربات بزرگ شده است و نه یک غاز. بچه غاز پس از فهمیدن حقیقت، راز را طرد میکند. راز هم تصمیم میگیرد به کارخانه سازنده اش پیام بفرستد تا او را برگردانند؛ اما کدهای این ربات آمیخته به عواطف و احساسات شده است. به همین خاطر نمیتواند مانند یک ربات معمولی عمل کند.
راز پیش برایتبیل برمیگردد و اکنون زمان شروع آموزش پرواز است. آنها یک شاهین به نام تاندربولت (Thunderbolt) را به عنوان مربی به کار میگیرند. برایتبیل بخاطر نقص مادرزادی اش نمیتواند مانند بقیه غازها پرواز کند. به همین خاطر فرایند آموزش پروازش متفاوت و سختتر خواهد بود.
زمان کوچ غازها فرا میرسد و برایتبیل هم اکنون آماده است. بچه غاز بالغ شد و پی سرنوشت خود رفت. راز وظیفه اش را انجام داد. حال خودش مانده و یک بدن فرسوده و پر از زخم. هدف دیگری وجود ندارد.
رازوم 7134 بالاخره طبق دستورالعمل برای کارخانه سازنده اش سیگنال میفرستد. پس از آن هم تصمیم میگیرد حیوانات جنگل را از زمستان سختی که در پیش است نجات دهد. حس تعلق به جنگل زیادی در این ربات نفوذ کرده است.
حیوانات جنگل، اعم از شکار و شکارچی، زمستان را در کلبه راز و فینک میگذرانند. آنها برخلاف طبیعتشان و آنچه که برنامهنویسی شده اند، یک صلح موقت را باهم قرارداد میکنند.
آغاز فصل جدید
زمستان تمام میشود. غازها دوباره به جنگل برمیگردند. راز با نگرانی و هیجان سمت گروه غازها میدود تا ببیند آیا بچه اش برگشته است یا نه. میییند بچه غاز نه تنها توانسته زنده بماند، بلکه اکنون رهبر گروه غازهاست. غازها در سفر خود یک باغ مرکبات که تحت نظارت رباتها بود پیدا کردند و داخل آنجا رفتند. دیدند که بقیه رباتها مثل راز مهربان نیستند. آنها هرگونه موجودی که خارج از برنامه تعریف شده حضور داشته باشد را از بین میبرند.
راز از اینکه دید دیگر نیازی به حضور او نیست، خود را آماده میکند تا سوار سفینه ای شود که به دنبالش آمده است. این دوگانگی برای راز بازهم ادامه دارد و یک بار دیگر او ماندن در جنگل را به رفتن ترجیح میدهد؛ اما این بار رباتهای دیگر باید ماموریت خود را به پایان برسانند. آن ماموریت هم بازگرداندن رازوم 7134 است.
جنگ طبیعت با هوش مصنوعی
وقتی راز از رفتن همراه سفینه رباتها منصرف میشود، کل حیوانات جنگل باهم در یک جبهه قرار میگیرند تا نگذارند این ربات وحشی از آنها گرفته شود. سکانس مبارزه راز و حیوانات جنگل با رباتها بنظرم بهترین سکانس انیمیشن است. راز از حرکات حیوانات مختلف برای مقابله با رباتها تقلید میکند. حیوانات مختلف نیز در کارهای تیمی یک به یک رباتها را نابود میکنند.
مقاومت حیوانات کافی نیست! ربات وحشی دستگیر میشود و فرمانده سفینه، حافظه راز را پاک میکند. اینجای داستان گروه ضربت غازها وارد میشوند. برایتبیل موفق میشود مادرش را نجات دهد. راز نه با کدهای برنامه نویسی شده اش، بلکه با احساسات مادرانه اش موفق میشود به حالت قبل برگردد.
راز به کمک خانواده ای که در جنگل تشکیل داده است، موفق میشود در مقابل رباتها بایستد؛ ولی خسارتی که طی این مقاومت به جنگل وارد شد، برایش نگران کننده است. به همین دلیل یک خداحافظی حماسی با اعضای خانواده اش میکند و این بار بدون تردیدی با سفینه رباتها همراه میشود.
باتوجه به دیالوگی که بین ربات وحشی و حیوانات انجام میشود، باید منتظر قسمت دوم از این انیمیشن باشیم. شاید باقی داستان کتاب اصلی روایت شود؛ شاید هم روایتی جدید به نمایش درآید. باید دید کریس سندرز چگونه ادامه داستان را به قلم میکشد.
تحلیل کلی
سال 2024 سالی بود که در آن انیمیشنهای قدرتمندی به نمایش درآمدند. درون و بیرون 2، خاطرات یک حلزون، جریان و ربات وحشی از جمله این آثار هستند. یکی از نکات جالب توجه امسال این بود که فیلمهای با داستان مستقل، عملکرد درخشانی داشتند. فیلمی مثل آنورا یا انیمیشنی مثل ربات وحشی با الگوی جدیدی به سینما آمدند. برای مثال، ربات وحشی نه کامل درخدمت داستان است و نه غرق مفهوم میشود. هم کودکان عاشق فضا و گرافیک انیمیشن میشوند؛ و هم بزرگسالان با عمق داستان آن میتوانند اشک بریزند.
جلوههای بصری ربات وحشی به طرز عجیبی خوب است! از هر نمای این انیمیشن میتوان یک پوستر ساخت. رنگبندی قاب انیمیشن به شدت چشمنواز است. مطمئنم هر کودکی ربات وحشی را ببیند، چندبار دیگر هم به تماشای آن مینشیند. فقط طراوت جنگل و دریاچه و نقش و نگار حیوانات کافی است تا به این انیمیشن زل بزنیم و کار دیگری نکنیم.
اساسیترین مفهوم انیمیشن The Wild Robot، نشان دادن فداکاریهای مادران برای تربیت فرزندانشان است. در کنار این موضوع، تغییر حالت یک ربات خدمتکار به یک مادر فداکار را میبینیم. هرچقدر که مادر بودن راز برای ما باورپذیر و دلنشین است، از آنطرف ربات بودن او به سایه میرود. به نظرم بهتر میشد اگر میزان احساسات راز اندکی کمتر بود. در ازای آن، مفاهیم انسانی و حسی در قالب یک هوش مصنوعی تحلیل میشد. راز خیلی تفاوتی با یک انسان مهربان و دلسوز ندارد.
نکته دیگری که انیمیشن را از کامل بودن باز میدارد، مشخص نبودن کارخانه رباتها است. این کارخانه چه فعالیتهایی دارد؟ چرا برای برگرداندن یک ربات باید آتش به پا کنند؟ راز پس از برگشتن به محل ساختش چه سرگذشتی را پشت سر میگذراند؟ و کلی سوال بی جواب دیگر. احتمالا در قسمت بعدی بیشتر با این محیط آشنا خواهیم شد.
در کل، انیمیشن The Wild Robot (ربات وحشی) یک اثر پویا و جذاب است. تم انیمیشن بیشتر برای کودکان ساخته شده است؛ ولی هر مخاطبی با هر رده سنی ای، میتواند فیلم را ببیند و از تماشای آن لذت ببرد. هیجان داستان بالا نیست. در عوض، دلنشین بودن جو جنگل و شخصیتهای آن باعث میشود یک ساعت و چهل دقیقه سرگرم شوید و از دنیای واقعی فاصله بگیرید.