قرن بیستم را میتوان به عنوان بستری بر حوادث و اتفاقاتی دانست که در نهایت منجر به یک دوره گذر از کلاسیک به مدرنیته شد. معمولا زمانی که صحبت از این دوره میکنیم، پیش از هر چیزی ذهنها به سراغ غرب و پیشرفتهایی که در این بازه اتفاق افتاد میرود اما واقعیت این است که تا حد زیادی اتفاقات و حوادث بلوک شرق به خصوص روسیه تزاری دست کمی از داستانهای غربی نداشته و به دلیل کمتر پرداخته شدن به آن جذابیتهای بالای آن حفظ شده است. بازی The Thaumaturge یکی از معدود عناوینی است که ما را با خود به این بخش از دنیای متلاطم برده و جذابیت آن را با کمی چاشنی تخیل و جادو دو چندان میکند. اگر طرفدار عناوین نقش آفرینی با حال و هوای روسیه تزاری هستید تا انتهای این مقاله با ما در کریتیکلنز همراه باشید تا در کنار یکدیگر به بررسی این بازی بپردازیم.
این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین، و پس از 20 ساعت تجربه بازی در پلتفرم PC انجام شده است.
((معجزهگر ورشویی))
عنوان The Thaumaturge دومین اثر استدیو جوان لهستانی یعنی استدیو فولز تئوری (Fool’s Theory) است که توسط 11Bit studios منتشر شده؛ این بازی در سبک نقش آفرینی ماجراجویی و با دید ایزومتریک توسعه پیدا کرده است که در نهایت ما را به دل ورشو سال 1900 میبرد. بد نیست این نکته را هم اضافه کنم که استدیو فولز تئوری در سال 2015 توسط جمعی از توسعه دهندگان حرفهای که از شرکتهای بزرگ از جمله سیدی پراجکت رد (CD Project Red) جدا شدند، تأسیس شده و از این رو توقعات را از ساختههای این استدیو بیش از پیش افزایش میدهد. خوشبختانه آنچه که از نمایشها و اطلاعات The Thaumaturge برداشت میشود این است که این توقعات بیپاسخ نمانده و ما با عنوانی طرف هستیم که حداقل در زمینه داستانی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. اما آنچه که بازی را تا حدی متفاوت میکند فضا و بستری است که توسعه دهندگان برای روایت داستان در نظر گرفتند یعنی بلوک شرق! اوایل قرن بیستم آن هم با تمرکز ویژه بر روی شهر ورشو؛ همین چند کلمه میتواند عاشقان عناوین ماجراجویی نقش آفرینی را به وجد آورد. این موضوع در کنار مشخصههایی مانند جلوههای بصری زیبا باعث شده تا نظر گیمرها را به خود جلب کند.
به دنبال معجزه آرامش
پیش از هر چیزی در صفحه آغازین بازی توضیحاتی درباره کلمه Thaumaturge ارائه میشود. این کلمه ریشه در زبان یونانی دارد و میتوان آن را ((معجزه)) ترجمه کرد؛ در ادامه شاهد توضیحاتی هستیم که فردی که معجزهگر طلقی میشود میتواند از راههای فراطبیعی اعم از نفوذ در ذهن و روح، اسرار ناگفته و نانوشته هر انسانی را درک کند. اما با همه علمی که در حال حاضر داریم باز هم نمیتوان گفت که یک معجزهگر بودن چه حسی دارد و چنین فردی چه دیدی به محیط خود دارد یا چگونه چیزی را حس میکند. این متن پیش از شروع بازی قطعا تلنگری را بر مخاطب میزند و یک زمینه چینی فوق العاده برای آغاز روایت داستانی فراهم میکند. بازی با معرفی شخصیت اصلی یعنی ویکتور شولزکی (Wiktor Szulski) آغاز میشود. او یک کارآگاه است که از موهبت نیروهای فراطبیعی بهره میبرد و عملا یک معجزهگر تلفی میشود؛ اما بنا به دلایلی او در حال حاضر دچار مشکلات روحی شدیدی شده و اوضاع متعادلی ندارد. به همین دلیل او تصمیم خود را گرفته و راهی یافتن فرد نسبتا مشهوری که بیماران روحی را مداوا میکند، میشود. این فرد راسپوتین (Rasputin) نام دارد؛ اگر این نام برای شما آشنا است باید بگویم که احتمالا درست حدس زدید و این شخصیت همان گریگوری راسپوتین معروف تاریخ روسیه است. او که از نزدیکان آخرین تزار روسیه شناخته میشد، در این بازی نیز حضور دارد و در همان اوایل بازی به یک دوست نزدیک برای ویکتور تبدیل خواهد شد؛ البته راسپوتین تنها شخصیت تاریخی حاضر در بازی نیست و ما شاهد حضور شخصیتهای تاریخی متعددی از جمله خانواده سلطنتی آخرین تزار روسیه یعنی نیکولای دوم هستیم. حضور شخصیتهای واقعی تاریخی در طول روایت داستانی همانند روش آغاز بازی هوشمندانه طراحی شده و علاوه بر جذابیت بیشتر بازی باعث آشنایی بیشتر مخاطبان با تاریخ بلوک شرق در اوایل قرن بیستم میلادی میشود. البته ناگفته نماند که این حضورها تطابق دقیقی با تاریخ ندارد و عملا با یک برداشت نسبتا شخصی از آنچه در دوره آخرین تزار روسیه گذشته است طرف هستیم اما بنظرم همین موضوع هم کافی بوده و توسعه دهندگان به هدف خود رسیدند. در ادامه چندی از یافتن راسپوتین و شروع دوستی با او نمیگذرد که ویکتور با خبر ناگهانی مرگ پدرش رو به رو میشود؛ اما با توجه به قدرتهای فراطبیعی که دارد احساس میکند این مرگ یک مرگ عادی نیست و در نهایت با راسپوتین راهی شهر ورشو (Warsaw)، شهری که پدرش در آنجا زندگی میکرده، میشود تا حقیقت را پیدا کند.
یکی از ویژگیهای بارز راسپوتین در تاریخ شخصیت خاکستری و شایعات درباره قدرتهای خاص او است. نویسندگان داستان بازی The Thaumaturge از این موضوع نهایت استفاده را کردند. از آنجایی که راسپوتین به یک دوست نزدیک برای ویکتور تبدیل میشود، خواه ناخواه خصوصیتهای شخصیتی او را نیز به خود میگیرد؛ از این رو در ابتدای امر ویکتور هم به عنوان یک شخصیت خاکستری معرفی و به بازیکن تحویل داده میشود تا در ادامه با تصمیماتی که میگیرد شخصیت نهایی او را شکل دهد؛ نکته جالب توجه این است که با روشن شدن به مرور گذشته ویکتور باز هم حس خاکستری بودن و انتخاب ناخودآگاه دیالوگهای خاکستری به مخاطب القاء میشود که در نوع خود جالب توجه است. از سمت دیگر چاشنی سحر و جادو نیز به خوبی با این دو شخصیت عجین شده و فضای متفاوت و لذت بخش بازی را شکل میدهند. ویکتور به عنوان یک معجزهگر قابلیتهای منحصر به فردی دارد؛ یکی از مهمترین موارد آن، دید متفاوتتر به محیط است که در نتیجه آن آیتمهای خاص را در محیط شناسایی و اطلاعات مخفی آنها را استخراج کند، یا یک مورد دیگر قدرت استنتاج به شدت قوی او در کنار هم قرار دادن مشاهدات و مدارک است. اما مهمترین قدرت او تحت فرمان قرار دادن موجوداتی به نام سالوتور (Salutor) است؛ این موجودات که ظاهری شیطانی دارند در واقع نمادی از ویژگیها و تمایلات درونی انسانهای پلید است. ویکتور با مبارزه با افراد شرور به مرور بر این موجودات مسلط شده و از قدرت و ویژگی آنها برای یافتن حقیقت در بررسیها و حتی شکست دشمنان خود بهره میبرد. سالوتورها به دلیل اثر گذاری در روند داستانی و همچنین ارائه وجهای از رذالتهای اخلاقی انسانها یکی از جالبترین و زیباترین قابلیتهای پیاده شده در این بازی هستند. خوشبختانه توسعه دهندگان و نویسندگان تمام انرژی خود را صرف پرداخت به این دو شخصیت نکردند و میتوان گفت که تقریبا تمامی شخصیتهای حاضر در بازی که شامل شخصیتهای واقعی و تخیلی داستان میشوند نیز ویژگیها و صفات درونی واقع بینانهای داشته و مخاطب را به راحتی جذب خود میکند. این موضوع به یکی از نقاط قوت اصلی داستان بازی به شمار میرود و در نهایت هم باعث ساخت تجربه به یادماندنی در مخاطب خواهد شد.
اما شاید مهمترین و جذابترین ویژگی روایت داستانی بازی The Thaumaturge، زنجیره کنشها و واکنشهای بازیکن و اثر گذاری آنها در شکل گیری روند روایت داستانی است. ما به معنای واقعی کلمه با یک عنوان نقش آفرینی طرف هستیم جزئیترین رفتار بازیکن میتواند در شکل گیری روند داستانی اثر گذار باشد. شخصیتهای حاضر در بازی حافظه مستقل به خود را دارند و نوع رفتار و پاسخدهی شما به آنها باعث تغییر نگرش و رفتار آنها با شما در طول بازی خواهند شد. علاوه بر بحث انتخابها، بازی The Thaumaturge عنوانی است که نیاز به حوصله برای مطالعه آیتمها و گوش دادن به صحبتها دارد؛ بخش قابل توجهی از دادههای مورد نیاز برای تعاملات و پاسخها از بررسی دقیق محیطها حاصل میشود. دادهها، بررسیها، استنتاجها و در نهایت انتخابهای شما شکل داستانی و پایان بندی نهایی را شکل خواهد داد. با توجه به غنای بالای داستانی، این بازی دارای پایان بندیهای متعددی است که بسته به انتخابهای بازیکن میتواند به خوشی یا ناخوشی ختم شود اما به هر حال روند طی شده و پایانهایی که میتوانید تجربه کنید همگی فوق العاده و به یادماندنی خواهند بود؛ همچنین این موضوع باعث شده تا ارزش تکرار بازی برای تجربه پایانهای مختلف به طور قابل توجهی افزایش یابد. به طور کلی روند بازی چه از نظر دقت و غنای داستانی و چه از نظر گیمپلی میتواند یادآور عنوان Disco Elysium باشد که در نوع خود عملکرد کمنظیری داشت و توانست به سرعت جای خود را در بین بازیکنان پیدا کند. با توجه به گستردگی پایان بندیها و روندهای داستانی متفاوت نمیتوان برچسب برتری به این عناوین زد اما به وضوح الهام گرفتنها و خلاقیتهای بزرگ توسعه دهندگان هر دو بازی قابل توجه هستند و همین موضوع توانسته The Thaumaturge را به یک بازی فوق العاده در زمینه داستانی تبدیل کند.
سفر به دل تاریکی
گیمپلی بازی The Thaumaturge هم الهامات زیادی از عنوان Disco Elysium دارد اما به طور کلی هر دو عنوان تجربهای خاص و متفاوت را از گیمپلی ارائه میکنند که در نوع خود جذاب هستند. این تجربه در واقع ترکیبی از عناصر کلاسیک و نوآوریهای خاص این بازی است. به عنوان مثال دید اصلی در بازی به صورت ایزومتریک و دور از نقشه است، اما در زمان مبارزات یا مکالمات این دید به حالت نزدیک رو در رو تغییر میکند. در هر یک از این حالتها نیز روش کنترل و پیشبرد بازی متفاوت خواهد بود؛ به عنوان مثال در حالت ایزومتریک بازی شاهد ترکیبی از بازیهای استراتژیک و عناوین پوینت اند کلیک (Point and Click) هستیم که در آن شما میتوانید با یک کلیک راست محیط اطراف شخصیت خود را اسکن کرده و راهنمای مسیر را برای رسیدن به هدف مشاهده کنید و با کلیک دیگر اشیاء و مدارک را از محیط جمع آوری کرده و در صورت تکمیل زنجیره جمع آوری دادهها اقدام به استنتاج کنید. البته عمده فعالیت موجود در بازی همین حالت است و عملا شما باید دائما به محیطهای مختلف که در یک نقشه بزرگ مشخص شدند رفته و اقدام به جمع آوری و یافتن حقیقت کنید.هر چند این روند کمی خسته کننده بنظر میرسد اما به لطف هیجان و قدرت داستان این موضوع چندان خود را نشان نمیدهد و بازیکن با اراده قوی، مصمم به پیدا کردن اهداف خود خواهد بود.
علاوه بر این حالت، بازی دارای سیستم مبارزه نوبتی نیز هست و شما در طول بازی بر اساس انتخابها باید بارها و بارها با دشمنان خود مبارزه کنید. سیستم مبارزه نوبتی پیاده شده در بازی نیز پیچیدگی چندانی ندارد و احتمالا با دومین یا سومین مبارزه به طور کامل با آن آشنا خواهید شد؛ اما نکته مهم در مبارزات داشتن استراتژی مناسب است. بازیکن علاوه بر قدرتهای فیزیکی و سلاحهای ساده موجود، باید قدرتهای سالوتورها و البته زنجیره ضربات دشمن را نیز در نظر گرفته و بر اساس این موارد زنجیره ضربات خود را مشخص کند تا بهترین و کارآمدترین مبارزه را ارائه کند. این موضوع در ابتدا کمی سخت خواهد بود اما به مرور با کسب مهارت و آشنا شدن با قدرتهای موجود میتوان تحلیل درست را انجام و استراتژی مناسب را برای پیروزی در مبارزه پیدا کرد. به طور کلی سیستم مبارزهای بازی The Thaumaturge خوب و سرگرم کننده کار شده و یک مانع مهم برای جلوگیری از تکراری شدن بازی ظاهر میشود. هر چند شاید برخی از بازیکنان سیستم مبارزهای بلادرنگ که در اغلب بازیهای نقش آفرینی وجود دارند را ترجیح دهند اما تجربه این مبارزه هم چندان بد نیست و احتمالا آنها را برای تجربه ادامه بازی راضی خواهد کرد. همچنین همانند اغلب بازیهای سبک نقش آفرینی، سیستم ارتقاء نیز در بازی گنجانده شده و برای پیشرفت در مبارزات حتما باید نگاهی هم به آن داشته باشید. خوشبختانه توسعه دهندگان روند انجام ارتقاء را چندان دچار پیچیدگی نکردند و به راحتی هر ماجراجویی و مبارزه میتواند امتیازهای لازم برای خرید ارتقاء را کسب کند. بخش عمده روش کسب امتیاز برای ارتقاء، جست و جو در محیط و مطالعه نوشتههای موجود در محیط است. محیطهای بازی با وجود اینکه از نظر طراحی محدود هستند اما با توجه به پیوستگی و بزرگ بودن محیط هر منطقه و همچنین آزاد بودن شما برای تردد، تحقیقات و امکان تعامل با شخصیتهای دیگر در کنار امکان دریافت و فعال سازی همزمان چند مأموریت به حدی هست که این محدودیتها به هیچ وجه به چشم نیامده و حتی احساس یک عنوان جهان آزاد را نیز القا میکند. در کل بخش گیمپلی بازی The Thaumaturge به هیچ عنوان پیچیدگی ندارد و به لطف داستان قوی و مبارزات، عنصر تکراری شونده اثر خود را از دست داده و مخاطب را برای ادامه بازی به حد کافی مجاب میکند.
ورشوی جادویی
بازی The Thaumaturge با استفاده از موتور گرافیکی Unreal Engine 5 توسعه پیدا کرده و همین موضوع توقعات را بالا میبرد. همانطور که اشاره شد بازی دارای دو دید ایزومتریک و نزدیک است که هر کدام در یک حالت خاص فعال میشوند. در حالت ایزومتریک کیفیت گرافیکی بازی خود را نشان میدهد. روسیه و به خصوص شهر ورشو در قرن بیستم دارای معماری خاص و منحصر به فردی است که ترکیبی از فضای کلاسیک و شروع مدرنیته است؛ این موضوع در کنار زمستانهای سخت این مناطق به خودی خود مناظر فوق العادهای را خلق میکنند و توسعه دهندگان توانستند به لطف قدرت موتور گرافیکی Unreal Engine 5 این موضوع را با نهایت دقت پیاده سازی کنند. البته ناگفته نماند که این موضوع بدون طراحیهای نقشههای خوب از مناطق مختلف میسر نبود و در واقع ترکیب طراحیهای محیطی خوب و استفاده از قدرت موتور نسل نهمی برای ارائه کیفیت گرافیکی بالا چه از نظر مدل سازیها، بافتها و نورپردازیها باعث شده تا شاهد یک گرافیک خوب در بازی باشیم. البته این موارد در حالت دوربین نزدیک کمی دچار تغییر میشوند و آنچه را که در حالت دوربین دور دیده میشد در حالت نزدیک ضعیفتر به نظر میرسد. در این حالت سه ضعف بیش از دیگر موارد خود را نشان میدهند و آن هم شامل ضعف در طراحی چهرهها، ضعف در انیمیشنها و در نهایت ضعفهایی در کیفیت بافتها میشود. البته بیان کلمه ضعف در اینجا در مقایسه با قدرت موتور گرافیکی و همچنین عملکرد بازی در حالت دوربین ایزومتریک است در غیر اینصورت این ضعفها به معنای بد بودن کیفیت گرافیکی نیست.
در مقابل این ضعفها ما شاهد دقت عملهای دیگری هستیم. به عنوان مثال طراحی لباسها، فضای محیطی و حتی افکتهای مناسب جادویی که شامل جلوههای نوری و ذرات معلق در هوا هستن به خصوص در حالت نزدیک و باز هم به خصوص در حین مبارزات باعث شده تا فضا سازی کاملا متناسب با داستان بازی را شاهد باشیم. یکی دیگر از موارد طراحی جالب توجه و با دقت بالای سالوتورها است که به خوبی بیانگر وجه شیطانی و ذاب پلید بوده و بوی مرگ و ذلت از آنها استشمام میشود؛ اما ویکتور با رام کردن آنها و بهره گیری از قدرت آنها مفاهیم مهمی را میرساند.
استفاده از موتور گرافیکی Unreal Engine 5 علاوه بر افزایش کیفیت بصری بازی انتظارات دیگری را نیز به همراه دارد. یکی از مهمترین آنها استفاده از تکنولوژیهای روز مانند Ray Tracing یا روشهای Upscaling است. در کمال تعجب توسعه دهندگان در این بازی از ویژگی Ray Tracing استفاده نکردند. هر چند در حال حاضر اوضاع فضا سازی بازی در سطح خیلی خوبی است اما استفاده از این تکنولوژی میتوانست این موضوع را شدیدا ارتقاء داده و به سطح فوق العادهای برساند. یکی دیگر از انتظاراتی که این موتور گرافیکی به همراه دارد نیاز به منابع سخت افزاری قابل توجه است که این موضوع هم به خوبی خود را نشان میدهد و شما برای تجربه این بازی در بالاترین کیفیت ممکن نیاز به یک سیستم کامپیوتری با سختافزارهای روز را خواهید داشت. هر چند بهینه سازی این بازی باعث شده تا بتوان آن را در طیف گستردهای از سیستمها تجربه کرد اما به طبع برای تجربه بالاترین کیفیت آن نیاز به سختافزارهای قوی خواهید داشت. خوشبختانه بهره گیری از روشهای Upscaling مانند DLSS و FSR باعث شده تا این موضوع کمی متعادلتر شود اما به طور برای استفاده از همین موارد هم نیاز به سختافزارهای روز خواهید داشت. در کنار این مشکلاتی نظیر کرش کردنهای پی در پی و وجود برخی باگها که همچنان بعد از ماهها از انتشار بازی وجود دارند کمی دور از انتظار به نظر میرسد.
صدا و موسیقی نقش بسیار پررنگی در انتقال فضای روانی و تاریک بازی The Thaumaturge ایفا میکند. موسیقی بازی ترکیبی از تمهای کلاسیک شرقی و اروپای شرقی است که با کمی چاشنی موسیقی جدید هم همراه شده و اثری جذاب و شنیدنی را خلق کرده است. قطعات موسیقی در محیطها و شرایط مختلف تغییر کرده و متناسب با اوضاع خواهند بود اما به طور کلی این موسیقیها فضای تاریک و عمیق را تداعی کرده و در طول بازی شما را با خود به دل این تاریکی خواهد برد. از سمت دیگر صداپیشگان بازی نیز کار خود را بهخوبی انجام دادهاند. شاید مهمترین آنها صدای ویکتور (شخصیت اصلی) است که با توجه به اوضاع روحی نامتوانی که دارد گاهی با لحن جدی، گاهی خسته و گاهی عصبانی سعی در انتقال شرایط خود دارد. صداگذاریها و افکتهای سحر و جادو نیز به خوبی با اوضاع بازی همخوانی دارد. به طور کلی بخش صداگذاری و موسیقی بازی یکی از موثرترین و قویترین بخشهای بازی است که توانسته هویت خاصی به آن ببخشد.