این روزها عناوین بسیار کمی این شانس را به دست میآورند تا پس از سالها احیا شوند و با نسخهای جدید میراث گذشته خود را به نسل جدید بیاورند. سری Mana هیچوقت در سبک خود بهترین نبوده است اما به اندازهای با هویت است که هنوز در یادها مانده است و میتواند پس از چند نسل با نسخهای کاملا جدید توجه طرفداران سبک JRPG را به خود جلب کند. Ouka Studios این وظیفه را بر عهده گرفته است تا جان تازهای به این مجموعه ببخشد. برای موشکافی بازی Visions of Mana با کریتیکلنز همراه باشید.
زیر سایه درخت Mana
این نقد بر اساس نسخه ارسالی سازندگان و پس از 25 ساعت تجربه بازی در PS5 نوشته شده است.
شاخههای درخت Mana
درخت Mana یکی از اجزای جداییناپذیر اکثر ماجراهای این سری بوده است و Visions of Mana نیز به آن پایبند مانده است. طبق یک سنت دیرینه، برای حفظ دنیا از شر هیولاها و خطرات طبیعی، از هر شهر و روستایی باید یک نفر به عنوان Alm به درخت Mana سفر کرده و خود را قربانی کند. شخصیت اصلی داستان Val به عنوان محافظ، افرادی که به عنوان Alm انتخاب میشوند را در این سفر همراهی میکند تا به سلامت به مقصد برسند. بازی Visions of Mana سعی کرده است در عین وفاداری به حال و هوای این سری، به وسیله کاتسینها و داستانسرایی محیطی، روایتی مدرن را پیادهسازی کند که در برخی جنبهها موفق و در برخی دیگر ناموفق بوده است.
شخصیتهای اصلی Val و Hinna خصوصیات منحصربهفردی ندارند و رابطه آنها که ابزار کلیدی روایت محسوب میشود عاری از ظرافتهایی است که میتواند به یک رابطه عاشقانه در یک عنوان JRPG جذابیت ببخشد. بنابراین، مخاطب به سرعت از اهمیت دادن به این شخصیتها و افت و خیزهایشان منصرف میشود. خوشبختانه شخصیتهای دیگری که در طول مسیر به گروه عازم به سمت درخت Mana ملحق میشوند، خصوصیات متفاوت و شاخههای داستانی جذابتری دارند که هر چند ساعت یک بار به روایت انرژی میدهد و باعث میشود تا انتها همراه بازی بمانید.
نویسندگی دیالوگها ارزش قابلتوجهی را به بازی اضافه نمیکند و تقریبا نیمی از تلاشها برای شوخطبعی و لحظات احساسی به ثمر نمینشید. با این حال، تنوع بالای ظاهر و آداب صحبت هر شخصیت باعث شده است روند دیالوگها چندان خستهکننده نشود. تلاش صداپیشهها نیز برای خلق شخصیتهایی که لهجههای متفاوت دارند قابل تحسین است و روند روایت را در بازی ارتقا بخشیده است.
شکوفههای درخت Mana
از نظر گرافیک و طراحی محیط، Visions of Mana را به راحتی میتوان یکی از خیرهکنندهترین JRPGهای نسل نهم لقب داد. زیباییهای بصری محیطها در Visions of Mana به آن ظاهری مجذوبکننده داده است که در مرزی بین واقعیت و فانتزی قرار دارد. وفادار به رنگبندی روشن و شاد سری Mana، این نسخه تا حد زیادی از نظر ظاهری همان چیزی است که شاید دو دهه پیش تصور میکردیم با پیشرفت تکنولوژی بازیهای این سبک به آن دست پیدا خواهند کرد.
علاوه بر این، محیطها مدام در طول بازی در حال تغییر هستند و در اکثر مواقع بیش از 1 ساعت در یک محیط یکسان قرار نمیگیرید. تنوع فوقالعاده محیطها تقریبا همه نوع محیط با آب و هوا و پوششهای گیاهی مختلف را در به نمایش میگذارد و بازی تا آخرین لحظات با منظرههای مجذوبکننده خود به طور مداوم هنرنمایی میکند.
در این محیطها اعمال معنادار زیادی قابل انجام نیست. وسعت آنها بسیار است و پتانسیل فوقالعادهای را به نمایش میگذارند اما به جز پیدا کردن آیتمهای مختلف و شرکت در چالشهای پخش شده در سرتاسر نقشه بازی، ماجراجویی در محیطها رویداد غیرمنتظرهای را به ارمغان نمیآورد. خوشبختانه جابهجایی در نقشه بزرگ بازی و سفر به نقاط مختلف برای پیشروی داستان، با سرعت بالایی قابل انجام است. محیطها با اینکه خالی از رویدادهای هیجانانگیز هستند اما طراحی مناسبی دارند و از نقاط مختلف میتوان اشراف بسیاری به مناطق روبهرو داشت. سازههای مناطق دوردست به راحتی دیده میشوند و به خوبی توهمی از یک دنیای منسجم را به مخاطب منتقل میکنند. Fast Travel در بازی با سرعت تحسینبرانگیز حدود 1 ثانیه انجام میشود و نقاطی که در سرتاسر نقشه برای این کار در نظر گرفته شده است، با هوشمندی انتخاب شدهاند. البته موجوداتی که میتوان سوار آنها شد نیز عنصر مثبت دیگری برای بهبود حس جابهجایی و گشتوگذار در محیطهای بزرگ بازی هستند.
ماموریتهای فرعی که در طول مسیر خود با آنها مواجه خواهید شد، بسیار سطحی هستند و چند دقیقه پس از انجام آنها، جزئیاتشان را فراموش خواهید کرد. بیشتر این ماموریتها صرفا به شکست دادن دشمنان و پیدا کردن آیتمهای خاص مربوط میشوند که پاداش چندانی نیز فراهم نمیکنند. بنابراین به راحتی میتوان آنها را نادیده گرفت و مسیر اصلی داستان را دنبال کرد.
ریشههای درخت Mana
زمانی که Visions of Mana سعی میکند به ریشههای خود بازگردد و از ویژگیهای مدرن فاصله میگیرد، بهترین خصوصیتهای خود را میتواند به نمایش بگذارد. Visions of Mana هنوز هم میتواند با تمرکز روی سادگی و در عین حال تنوع بالای کلاسها دل دوستداران این سبک را به دست آورد. تعداد بالای کلاسها و امکان شخصیسازی فنون مبارزه و جادوها تنوع فوقالعادهای به مبارزات بازی بخشیده است. هر کلاس را میتوان روی شخصیتهای مختلف اعمال کرد و با این کار ظاهر و سلاح شخصیتها کاملا تغییر کرده و حس و حال متفاوتی را در هنگام مبارزات تجربه خواهید کرد. این سیستم نیازمند آزمون و خطا است تا بتوانید ترکیبهای جذابی از شخصیتها پیدا کنید. این تنظیمات مداوم برای دستیابی به سلاح و ظاهر موردعلاقه خود، یک تجربه نقشآفرینی درگیرکننده خلق کرده است که باعث میشود مبارزات تا پایان خستهکننده نشود. البته این به مخاطب نیز بستگی دارد. اگر علاقهای به تغییر کلاسها نشان ندهید، مطمئنا تجربهای خستهکننده خواهید داشت.
اکشن بازی پرزرقوبرق و پرهرجومرج است و میتواند در مواقع بسیاری مخاطب را غافلگیر کند. این باعث شود همیشه در لحظه باشید و دشمنان را مدام ارزیابی کنید. با این حال حس وارد کردن ضربه به دشمنان به خوبی منتقل نمیشود و جای بهبود بسیاری دارد. خوشبختانه بازی از هپتیک فیدبک دوالسنس به شکلی بهینه استفاده کرده است تا تاثیر ضربات در مبارزات بیشتر به مخاطب منتقل شود.
دشمنان نیز نقش بسیاری در هیجانانگیز ماندن مبارزات دارند. دشمنانی که طراحی وفادارانهای به نسخههای قدیمی این مجموعه دارند و مانند سری Dragon Quest با نسخههای مدرن خود توانستهاند جذابیت نمادین خود را حفظ کنند. حتی باسها نیز به هویت سری گره خوردهاند و شاهد بازگشت تعدادی از چهرههای آشنا در Visions of Mana هستیم. مبارزه با باسها با جذابیت و تنوع مناسبی همراه است و مطمئنا لحظات برجسته مبارزات در بازی را رقم میزنند.
در هنگام مبارزات موسیقی نیز به کمک میآید و ریتم تند آن را تقویت میکند. در لحظات داستانی موسیقی تاثیر زیادی روی مخاطب نمیگذارد و با وجود وفاداری به گذشته این مجموعه، به طور کلی در مقایسه با دیگر عناوین مطرح سبک، نمیتواند چندان بهیادماندنی باشد. صداگذاری ضربات و تعامل با محیط نیز در حد قابلقبول است و نه باعث تحسین میشود و نه به تجربه لطمه وارد میکند.
یک گزینه گرافیکی برای در اولویت قرار دادن فریم ریت و گزینه دیگری برای تمرکز روی جزئیات و رزولوشن در بازی تعبیه شده است که هر دو میتوانند یک تجربه روان را برای مخاطبان فراهم کند. تجربه بازی به صورت 60 فریم بر ثانیه و با توجه به زیباییهای بصری آن بسیار لذتبخش است. در کل Visions of Mana توانسته است به خوبی از قدرت سختافزار کنسول نسل جدید به نفع خود استفاده کند. با این حال، همه چیز بینقص نیست و در مواقع خاص مثل انتقال از یک کاتسین به گیمپلی و همینطور جابهجایی بین منوها و استفاده از نقشه، میتوان افت فریم و تاخیر در انتقال دستورها از کنترلر به بازی را حس کرد. همینطور لازم به ذکر است که در طول تجربه باگ خاصی مشاهده نشد و بازی از این نظر در شرایط بسیار بهینهای قرار دارد.
بازی از رابط کاربری موثری بهرهمند است که باعث شده است استفاده از منوهای متعدد بازی، به آسانی انجام بگیرد. در حین مبارزات نیز قابلیت قرار دادن جادوها و آیتمها در جایگاه دسترسی سریع وجود دارد و این امکان استفاده از فنون و آیتمهای مختلف بدون نیاز به قطع کردن مداوم مبارزه را فراهم کرده است.