نزدیک به ۸ سال است که طرفداران فرنچایز Grandblue در انتظار اولین و کاملترین نقشآفرینی مجموعه هستند، با کریتیکلنز همراه باشید تا با بررسی بازی Grandblue Fantasy: Relink آن را زیر تیغ نقد ببریم و بالاخره کنترل شخصیتهای مورد علاقهمان را از صفحه دو بعدی بازیهای مبارزهای به گستره ۳ بعدی و بزرگ جزیره «استلوشیا»، بدست بگیریم.
قصههای قبل خواب
زمانی که صحبت از ژانر نقشآفرینی ژاپنی میشود، انتظار از داستان بازی بسیار بالا میرود. بیراه هم نیست. اگر به تاریخچه این ژانر نیمنگاهی داشته باشیم، با اسامیای مواجه میشویم که هر کدام به شیوهای یکی از ستونهای نقشآفرینی ژاپنی هستند. اما به نظرم از Grandblue Fantasy: Relink، نباید چنین انتظاری داشت. در ادامه دلیل ادعای خود را طرح خواهم کرد، اما پیش از آن لازم میدانم داستان را مختصر شرح بدهم.
ماجرای Grandblue Fantasy: Relink، ماجرای کاپیتان و گروه ماجراجوی او است که به دنبال جزیرهای افسانهای به نام استلوشیا میگردند. جزیرهای که گفته میشود در آن همه آرزوها برآورده میشود. داستان بازی اما از زمانی آغاز میشود که کاپیتان (شخصیت اصلی داستان) و تیم سوار بر کشتی هوایی «رولان» بر فراز آسمان هستند که مورد حملهای نا به هنگام از طرف گروهی ناشناس میشوند. فرقهای به رهبری «لیلیث» که در پی آن است تا با به بند کشیدن موجودات خارقالعاده (Primordial Beast) دنیا که مهمترین آن «انگره مینو» نام دارد، آن را نابود کند. همان ابتدای ماجرا یکی از اعضای مهم تیم کاپیتان به خاطر قدرت خاصی که دارد توسط فرقه دزدیده میشود و کاپیتان و دوستان برای نجات دوست خود راهی میشوند.
به طور کلی داستان جنبهای ویژه یا خارقالعاده ندارد، اما با توجه به هویت اصلی بازی Grandblue Fantasy: Relink کاملا قابل اغماض است. در نظر داشته باشید همچنان چندین پلات تویست مناسب ولی قابل پیشبینی در انتظار بازیکنان است. اما نکته جالب ماجرا الهامگیری اسامی موجودات خارقالعاده بازی است. مهمترین آنها «انگره مینو» (Angra Mainyu) که به طور مشخص در اساطیر ایران، نام دیگری برای اهریمن است. در ادامه اسامی دیگری نیز به گوش میرسند که از چنین الگویی پیروی میکنند، مانند «وایو» که در اساطیر به ایزد باد نسبت داده میشود. کشف و تطبیق این موارد از لذتبخشترین قسمتهای تجربه من از بازیها است.
حال اگر بخواهم به ادعای ابتدای متن بپردازم، پاسخ میدهم: داستان در بازی Grandblue Fantasy: Relink مانند نقشآفرینیهای ژاپنی دیگر حائز اهمیت نیست، چرا که هویت بازی بیشتر از اینکه به عنوان مثال شبیه به مجموعه Tales of باشد، به Monster Hunter شبیه است؛ مجموعه Tales of به عنوان نقشآفرینی داستان محور و Monster Hunter به عنوان نقشآفرینی اکشن محور.
ذرات خانه غنی و متنوع
ساختار بازی به طور کلی به دو بخش تقسیم میشود. مراحلی که داستان اصلی بازی را پیش میبرند و کوئستهایی که از پیشخوان در دسترس هستند. مراحل داستانی به خوبی با آهنگی عالی و متناسب، بازیکن را با ساختار کلی و از همه مهمتر محتوای «پس از پایان» بازی آماده میکند. سینماتیک با صدا پیشگی قابل قبول و انیمیشن درخور، پخش میشود. بازیکن به منطقه مورد نظر میرسد و در مسیری خطی، اما نسبتا وسیع، دشمنان را شکست میدهد تا به باس انتهایی برسد. این ساختار شاید ساده و بدوی به نظر برسد، اما اگر سیستم مبارزه عمیق و عالی باشد و چینش و میزان سختی دشمنان منطقی، همین ساختار بدوی بهترین تجربه را ارائه میدهد.
همانطور که پیشتر اشاره کردم، ساختار بازی شبیه به بازیهای مانسترهانتر است. در مانسترهانتر، کلاسبندی بر اساس مدلهای مختلف سلاح مشخص میشود. به این معنا که شمشیر یک کلاس خاص محسوب میشود و تیرکمان نیز یک کلاس دیگر. در این موارد، هر سلاح، کاملا با دیگری متفاوت است و هر کدام گیمپلی و کمبولیست متفاوتی ندارند. این ساختار دقیقا در Grandblue Fantasy: Relink نیز وجود دارد، با این تفاوت که به جای ادوات مختلفی که شخصیت بازیکن به دست میگیرد، اینجا شخصیتهای مختلفی وجود دارد که بازیکن میتواند به عنوان هر کدام از آنها بازی کند. کلاسبندی بازی نیز در گرو همین شخصیتهای مختلف است. به طور کلی سه دستهی اصلی میتوان برای کلاسهای بازی معرفی کرد، تانک، مهاجم و حامی. بعد از این تقسیمبندی به عناصر مختلف بازی میرسیم: باد، آب، آتش، تاریکی و مقدس. هر سه دستهی تانک، مهاجم و حامی میتوانند در هر یک از عناصر مختلف طبقهبندی شوند. در نظر داشته باشید که هر شخصیت، حتی اگر در یک دسته از عناصر باشند، همچنان مکانیکها و گیمپلی متفاوتی نسبت به یکدیگر ارائه میدهند.
جدا از طراحی مراحل جذاب بازی Grandblue Fantasy: Relink، سیستم مبارزه و مکانیکهای مختلف مربوط به آن، بخشی است که بازی در آن پر نور میدرخشد. شخصیت اصلی بازی بر اساس کمبوهای مختلفی که با مربع و مثلث میزند، درجه آرت ( اصطلاحی که بازی برای کمبوها دارد) خود را بالا میبرد که باعث بالا رفتن دمیج کلی شخصیت میشود. شخصیت دیگری بر اساس زمانبندی و رعایت آهنگی خاص دمیج اصلی و موثرش را میزند و اگر ریتم رعایت نشود، عدد دمیج، شما را ناامید میکند. این وجه تنوع با معنی بازی، سیستم مبارزهاش را بسیار جذاب میکند و به واسطهاش میتوان متصور شد که بازیکن بعد از پایان داستان بازی نیز همچنان به بازی ادامه دهد.
با وجود اینکه قرار است محتوای بعد از پایان برای بازی عرضه شود، اما به گفته تیم سازنده، بازی لایو سرویس نیست و همچنین هدفی برای پروژه خود ندارند. در کنار این موضوع بد نیست اشاره کنم، با توجه به ریشه «گاچا» فرنچایز Grandblue، در این نسخه از بازی به جز در تعویض Rune، اثری از مکانیکهای گاچا نمیبینیم. همچنین بسته الحاقی رایگان نیز در راه است.
Grandblue Fantasy: Relink بخش آنلاین مناسبی هم دارد. نت کد بازی با کیفیت است و با اینکه امکان کراسپلی وجود ندارد، به واقع بازیکن برای تیم شدن وجود دارد و پیدا کردن آنها زمان نسبتا کمی میبرد. اما بخش آنلاین یا بهتر بگویم، سیستم کوآپ بازی نیز عمیقتر از چیزی است که انتظار میرود. جدا از مکانیکهای معمول در کوآپ چنین بازیهایی، مانند زنده کردن همتیمی، بازی از روشهای دیگر برای عمق دادن به تجربهی چندنفره بازی، استفاده میکند.
سیستمی در بازی وجود دارد که بعد از یک کمبوی درست، امکان «لینکاتک» وجود دارد. به این معنا که در اگر یک بازیکن کمبو را بزند، بازیکن دیگر از هر جای دیگر آرنا هم که باشد میتواند با فشردن به موقع دکمه، روی حمله آخر دیگری حمله کند و موثر باشد. در کنار این موضوع همانطور که بازیکنان از تواناییها و کمبوهای خود استفاده میکنند، نمودار دیگری نیز رفته رفته پر میشود و بعد از رسیدن به عدد ۱۰۰ بازیکن میتواند توانایی قدرتمند و ویژهای بزند، اگر بازیکنان مختلف این توانایی را با یکدیگر هماهنگ کنند، بعد از حمله سهمگین هر یک، یک حمله مشترک و بسیار قدرتمند اضافه نیز میزنید (All out Attack).
در بخش درخت تواناییهای بازی Grandblue Fantasy: Relink، اما نقاط ضعف مهمی دیده میشود. البته در نظر داشته باشید که بازی قصد دارد فضایی سادهتر برای بازیکنانی که به ژانر مانسترهانتر علاقه دارند، مهیا کند. پس اگر قابلیتهای در بازی میبینیم که خیلی لخت و ساده هستند، میتوان آنها را توجیه کرد. اما با این حال درخت تواناییهای بازی دچار مشکل است. اول اینکه تعداد زیادی از بخشهای اولیه درخت، تواناییهایی است که باید از همان ابتدا پیشفرض گیمپلی باشند؛ مانند حمله بعد از پرش. از طرف دیگر میتوانم مطرح کنم که ساختار درخت توانایی به گونهای است که نمیتوان بلیدهای متفاوتی برای شخصیتها ساخت.
رنگ و لعاب انیمه
سبک هنری و روشی که بازی برای ارائه طرحهای انیمهای خود انتخاب کرده، جذاب است. با این حال همچنان با سردمداران ژانر، Tales of Arise فاصله زیاد است، اما از طرف دیگر نسبت به مجموعهای مانند YS خیلی زیباتر است.
موسیقی بازی نیز هم آهنگ با روند بازی، بازیکن را برای تجربه هر چه بهتر بازی آماده میکند و همچنان نواهای آرام و دلنشین پیانو یا فلوت شنیده میشود.
در مورد اجرای بازی نیز دو نکته را باید متذکر شوم: اول اینکه بازی Grandblue Fantasy: Relink قرار بود برای نسل قبل منتشر شود، اما به دلیل تاخیرات متعدد به نسل ۹ رسید. پس متقابلا میتوان متصور شد که اجرای بازی روی کنسول توانمند پلیاستیشن ۵ بینقص باشد. حرکات و فریمها همه دقیق و درست به نمایش در میآیند، حتی در بخش آنلاین. چنین کنترل و ارائه فنی در چنین عنوانی بسیار لذت بخش است.