ژانر ترس و وحشت از جمله ژانرهایی است که در یک دهه گذشته درگیر دوران افول و صعود بسیاری شده است. در بخشی از سالهای گذشته عناوین درجه سه و سطحی در این سبک منتشر میشدند که بیم آن میرفت که این ژانر محبوب ودوست داشتنی به کل از بین برود. اما در این میان به لطف اندک عناوین ریمیک شده از بازیهای صاحب نام در این ژانر و ساخت نسخههای جدید از عناوین بزرگ در ژانر ترس و وحشت؛ باعث شد تا این ژانر نیز تا حدودی خودی نشان بدهد و از سایهها کنار بیاید و امروز زمان شاهد اخباری مبنی بر ساخت عناوین مختلف در سبک ترس و وحشت هستیم که جای امیدواری دارد. عنوان KARMA THE DARK WORLD یکی از همین بازیها است که تلاش میکند تا نگاهی متفاوت به این ژانر داشته باشد و زور میزند تا مراحل ساختش تمام شده و منتشر شود. حال بعد از گذشت چیزی نزدیک به 3 سال از زمان معرفی بازی KARMA THE DARK WORLD و با نزدیک شدن به زمان انتظار آن انتظار داریم تا اثری متفاوت از این بازی در ژانز ترس و وحشت ببینیم. پس با پیشنمایش KARMA THE DARK WORLD با کریتیکلنز همراه ما باشید.
کسی که گذشته را کنترل میکند، آینده در دستان اوست و کسی که حال را کنترل میکند، گذشته در دستان اوست
جورج اورول – برگرفته از رمان 1984
بازی KARMA THE DARK WORLD یک بازی در سبک تریلر روانشناختی اول شخص در ژانر ترس و وحشت است که قرار است به طور مشترک توسط استودیوهای Pollard Studio و Wired Productions توسعه و توسط کمپانی Gamera Games منتشر خواهد شد. تقریبا 3 سال پیش بود که Gamera Games با انتشار تریلری بازی را معرفی و رونمایی کرد و قول انتشار آن را به اواسط 2022 داده بودند که متاسفانه هنوز هم بعد از گذشت چیزی نزدیک به چهار سال خبری از بازی نشده و احتمال میرود که در ماههای پیش رو بالاخره بازی منتشر شود. در واقع بازی هنوز منتشر نشده به خاطر شرایطی که پیش رو داد و تاخیرهایی که خورده است تا حدودی در سمت پاشنه آشیل ماجرا قرار گرفته است مشخص نیست وضعیت نهایی بازی در چه حالی است.
اولین تریلر بازی با یک جملهی مهم از رمان 1984 نوشته آقای جورج اورول شروع میشود. «کسی که گذشته را کنترل میکند، آینده در دستان اوست و کسی که حال را کنترل میکند، گذشته در دستان اوست». با توجه به همین نقل و قول و اشاره به کتاب 1984 به خوبی میتوانیم بفهمیم که با چه جهانی روبرو هستیم. جالب آن که تاریخ داستان بازی هم دقیقا در همین سال یعنی 1984 رخ میدهد. شخصیت اصلی بازی دنیل مکگاورن (Daniel McGovern) نام دارد و داستان بازی در آلمان شرقی رخ میدهد. اگر رمان 1984 را خوانده باشید بدون شک تصویر دنیایی که قرار است در آن حضور داشته باشیم را میتوانید در ذهن خود مجسم کنید. دنیای که در رمان ساخته شده است شهری بزرگ و مملو از آسمانخراشهای غولپیکر را تجسم میکند که به شدت تحت کنترل است. همه چیز در این شهر کنترل میشوند، افکار شما کنترل میشود. دوستان و معاشرتهای شما کنترل میشود. مردمان شهر به شدت زیر فشار کنترلهای سختگیرانه صبح تا شب مشغول انجام وظایف خود هستند و همه کارهای آنها دقیق و بدون وقفه برنامهریزی شده و کوچکترین خطایی ولو حتی خوابیدن بیش از یک ساعت جزای سختی خواهد داشت. مغزهای مردمان ساکن شهر به خوبی شست و شو شده و اندک شورشهایی که از طبقه فقیرنشین جامعه به گوش میرشد سریعا برخورد شده و در نطفه خفه میشوند.
اختلاف طبقاتی بیداد میکند و نکته مشترک این شرایط این است که حتی افراد ثروتمند هم نیز کنترل میشوند. عشق و دوستداشتن رنگ و بوی خود را باخته است و تاریکی روانی بر تمام شهر سایه افکنده است. تمامی این تعریفها دنیایی است که در رمان 1984 ساخته شده است و حال در بازی KARMA THE DARK WORLD این الگو به دست پرداخت در آمده است.
با توجه به دادههایی که به دست ما رسیده است شخصیت اصلی بازی یعنی دنیل مکگاورن تحت یک عمل جراحی قرار گرفته و زمانی که به هوش میآید دیگر آن فرد سابق نیست. حافظهای به طور کل دستکاری شده است و یک سری دادههای مبتنی بر تراشههای الکترونیک داخل مغز وی کاشته شده که به صورت ظاهری دنیل به یک سرباز رباتیک شبیه کرده است. آن طور که از ظواهر تریلرها پیدا است دنیل هنوز کنترل لازم روی خودش را ندارد و بر حسب تغییراتی که روی بدن و مغز او شکل گرفته است قرار است کارهایی را بر حسب وظیفه انجام بدهد. در واقع او به یک مامور تبدیل شده است تا در شهر و در میان مردم بچرخد و فکر آنها و خواب آنها را کنترل کند. تمایم این کارها را یک شرکت بزرگ به نام Leviathan انجام میدهد.
Leviathan به عنوان یک شرکت بزرگ که نفوذ بسیار بالایی در قدرت و مردم دارد در بازی شناخته شده است. همه چیز تحت کنترل این شرکت است و دنیل به عنوان یکی از ماموران این شرکت توانایی اتصال به رویاها و فکر و ذهن مردم را خواهد داشت. بر همین اساس مرزها از بین رفته و ما به عنوان مخاطب احتمالا بر تمامی افکار مردم تسلط خواهیم داشت. یکی از دلایل این کار برای شرکت Leviathan این است تا بتواند بر اسرار و رازهای مردم بهخصوص در مسیر خیانت به کشور را کشف و در نطفه خفه کنند. شکل و شمایل مردم به صورتی است که روی سر آنها یک نمایشگر وجود دارد که به این حالت است که میتوانیم باطن آنها را برخلاف ظاهرشان ببینیم.
وقتی یکبار دیگر به جمله معروف آقای جورج اورول فکر کنیم به خوبی میتوانیم این حد را بزنیم که بازی این توانایی را به ما خواهد داد تا در مسیر داستان و اهداف شرکت Leviathan تلاش کنیم تا زمان را حتی تحت کنترل خودمان داشته باشیم. به احتمال زیاد همین امر تاثیر قابل ملاحظهای در گیمپلی بازی خواهد داشت. البته این به آن معنا نیست که به مانند دیگر عناوین برپایه کنترل زمان میتوانیم آن را عقب یا جلو کنیم بلکه ماهیت اصلی آن به شکل روانشناختی عمل خواهد کرد باید صبر کرد و دید که تیم سازنده به چه شکلی این موضوع را پیاده خواهند کرد.
همانطور که اشاره کردیم بازی در سبک ماجراجویی سبک تریلر روانشناختی است که از زاویه دید اول شخص دنبال خواهد شد. ژانر بازی یعنی ترس و وحشت این را میطلبد که معما و ژازل در کل بازی وجود داشته باشد. البته که از ویدئوها و اندک اطلاعاتی که از بازی درز شده این امید وجود داره که در کنار بخش ماجراجویی معما و البته وحشت نیز وجود داشته باشد. اگر از طرفداران آقای کوجیما باشید حتما نام بازی Death Stranding شنیده و دیدهاید. بخش اعظمی از تریلرهای بازی دقیقا مشابه بازی ساخته آقای کوجیما یعنی Death Stranding است. با این تفاوت که جنبههای رازآلود بازی بیشتر خواهد بود و در طرف مقابل این گمان میرود که شاید بازی اکشن کمتری داشته باشد و بخش اعظمی از آن صرف گشت و گذار و حل کردن معماها با کشفیات داستانی دنبال شود. گفتگو با شخصیتها حل کردن معما بخش اعظمی از بازی را شامل خواهند بود.
باز هم به Death Stranding اشاره میکنیم چرا که اتمسفر کلی بازی از نظر ظاهری به همان شکل است. لااقل در تریلرها که این موضوع را به ما نشان میداد اما منظور ما بیشتر جلوههای بصری گگرافیکی بازی است. بنا بر تاثیر داستان و محیط سنگین کنترلی که در داستان بازی حاکم است و تاریخ وقوع زمان بازی در سال 1984 و البته آلمان شرقی، همه چیز به مانند یک شهر در مه غرق شده میماند که گوحی روحی در شهر وجود ندارد. از این نظر بازی همین حس را از زاویه جلوههای بصری به مخاطب منتقل میکند. گرافیک فنی بازی آنچنان فوقالعاده به نظر نمیآید و البته که برای عنوانی در چنین سبک خوب به نظر میرسد.
با توجه به تلاش تیم سازنده و القای یک فضای دیستوپیایی و واقعی کردن القای ترس و وحشت به مخاطب، تیم سازنده از موتور Unreal Engine 5 و از تکنیکهای جدیدی به مانند Lumen و Nanite در جهت هر چه واقعی جلوه دادن بازی در پیشبرد اهداف داستانی استفاده کردهاند.
سخن آخر: شاید در اوایل معرفی بازی میتوانستیم KARMA THE DARK WORLD را به عنوان یک کور سوی امید در ژانر ترس وحشت معرفی کنیم اما تاخیرهای فراوان و عدم درج اطالعات کافی از روند و کیفیت ساخت بازی این بیم را به ما میدهد که اثر نهایی قرار نیست آن جیزی باشد که انتظارش را میکشیم.